شوک بزرگ؛ سریال Eyes of Wakanda قانون سفر در زمان Endgame را خرد کرد!
وقتی مجبوری قوانین خودت را نادیده بگیری
سریال Eyes of Wakanda که اخیراً از طریق دیزنی پلاس منتشر شده، یکی از مهمترین قوانین سفر در زمان MCU را زیر پا میگذارد.
ساختن یک جهان داستانی بزرگ کار آسانی نبوده و مارول با دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) دستاورد بزرگی را برای خود ثبت کرده است. البته این فرنچایز محبوب اخیراً ضربهای جدی و غیرمنتظره به یکی از بنیادیترین قوانین روایی خود وارد کرده است؛ قانونی که نخستین بار در فیلم Avengers: Endgame معرفی شد و تا قبل از این، به عنوان یک اصل کاملاً غیرقابل تخطی در ذهن طرفداران حک شده بود. این قانون به مفهوم سفر در زمان مربوط میشد و یکی از ستونهای اصلی منطق داستانی در MCU به شمار میرفت.
سریال Eyes of Wakanda اخیراً از طریق سرویس استریم دیزنی پلاس پخش شد تا بنوعی خلا زمانی میان Black Panther: Wakanda Forever و Black Panther 3 را پر کند. اثر جدید رایان کوگلر (Ryan Coogler) یک آنتالوژی بوده و هر کدام از چهار قسمتش پروتاگونیستی متفاوت دارد. این پروتاگونیستها در واقع ماموران مخفی واکاندا هستند که در طول تاریخ برای بازگرداندن اشیا ساخته شده با ویبرانیوم به کشورهای دیگر سفر کردند. قسمت چهارم سریال نه تنها به مجموعه فیلمهای Black Panther ارتباط مستقیم دارد، بلکه قانون مهم MCU را میشکند.
در Avengers: Endgame، بروس بنر با صراحت و دقت علمی توضیح میدهد که قوانین سفر در زمان در خط زمانی مارول چگونه عمل میکنند. او بهطور کامل دیدگاه کلاسیک و پرطرفدار فیلمهایی مانند Back to the Future را رد کرده و بیان میکند اگر به گذشته سفر کنید، آن گذشته در واقع آینده شما خواهد بود و خط زمانی اصلی بدون تغییر ادامه پیدا میکند. به بیان دقیقتر، هر تغییری در گذشته بوجود بیاورید، تاثیری در سرنوشت کنونی یا آینده شما رخ نداده و همه چیز طبق روال پیش میرود.
گذر زمان نشان داد که این «قاعده آهنین» چندان هم مستحکم نیست. در سالهای اخیر، پروژههای متعددی پا را از این مرز فراتر گذاشته و قواعد پیشین را بازنویسی کردهاند. تازهترین نمونه و شاید جسورانهترین آنها، سریال Eyes of Wakanda است که بار دیگر مرزهای قوانین زمانی در MCU را جابجا میکند.

قانونی که نباید شکسته میشد
قسمت چهارم Eyes of Wakanda بهطور کامل قانون ششساله سفر در زمان در دنیای سینمایی مارول را در هم میشکند و رویکردی متفاوت و بحث برانگیز ارائه میدهد. داستان این قسمت روی یک بلک پنتر از آینده میچرخد؛ شخصیتی که صدها سال جلوتر از زمان حال زندگی میکند و با انگیزهای بزرگ و ماموریتی خطرناک، به دهه ۱۸۰۰ میلادی بازمیگردد تا یک لحظه سرنوشت ساز را تغییر دهد. هدف او جلوگیری از فاجعهای است که ۵۰۰ سال بعد رخ خواهد داد؛ فاجعهای که در آن زمین به دست یک نژاد بیگانه انگلی بیرحم تسخیر میشود.
برخلاف آنچه در Avengers: Endgame به عنوان یک اصل ثابت معرفی شده بود (تغییر گذشته تغییری در زمان حال ایجاد نمیکند)، ماموریت بلک پنتر بهطور مستقیم آینده را تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع، تمام محوریت این قسمت بر پایه تغییر یک رویداد حیاتی بنا شده تا آن فاجعه هرگز به وقوع نپیوندد. این رویکرد نه تنها بهطور آشکار با منطق بنیادینی که بروس بنر توضیح داده بود در تضاد است، بلکه سوالهای تازهای را درباره پایداری قوانین زمانی در MCU ایجاد میکند؛ قوانینی که تاکنون به عنوان ستونهای محکم روایت چندجهانی در نظر گرفته میشدند.

البته اولین بار نیست!
نخستین باری نیست که مارول منطق سفر در زمان خودش را تغییر داده یا حتی بهطور کامل بازنویسی (Retcon) میکند. قبلتر، فصلهای اول و دوم Loki عملاً نسخه خطی و کلاسیکِ سفر در زمان که در Avengers: Endgame بنا شده بود را کاملاً کنار گذاشتند. در داستان Loki، خطهای زمانی نه تنها هرس میشوند، بلکه بازنویسی و حتی چندین بار بازنویسی مجدد میشوند، در حالی که TVA کنترل «خط زمانی مقدس» را در دست دارد و آن را بر اساس اهداف و قوانین خود مدیریت میکند؛ رویکردی که بهطور مستقیم با اصول و توضیحات بروس بنر در تضاد آشکار است.
Deadpool & Wolverine هم با بیپروایی با مفهوم زمان بازی میکند؛ جایی که ددپول آزادانه بین واقعیتهای مختلف میپرد، رویدادها را تغییر میدهد و تلاش میکند یک خط زمانی محکوم به نابودی را نجات دهد. حتی خود Endgame هم از این قاعده مستثنی نبود و منطق خودش را نقض کرد؛ زمانی که استیو راجرز به گذشته بازگشت و به طرز نامشخصی دوباره وارد خط زمانی اصلی شد، آن هم به عنوان یک پیرمرد، در حالی که بر اساس قواعدی که خود فیلم تعریف کرده بود، چنین چیزی اصولاً نباید ممکن باشد.
سریال Eyes of Wakanda این مسیر را ادامه داده و سفر در زمان را در MCU بیش از هر زمان دیگری انعطاف پذیر به نمایش گذاشته است. مولتی ورس که زمانی تحت نظم و منطق سخت گیرانه عمل میکرد، آرام آرام به هرج و مرجی روایی و پیش بینی ناپذیر تبدیل میشود. بهنظر میرسد قوانینی که روزگاری در مورد سفر در زمان حکم اصولی مقدس و غیرقابل تغییر را داشتند، حالا به یک ابزار روایی انعطاف پذیر و حتی بازیچه خلاقیت فیلمسازان مارول تبدیل شدهاند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید