رتبه‌بندی فیلم‌های زک اسنایدر بر اساس متاکریتیک

رتبه‌بندی فیلم‌های زک اسنایدر بر اساس متاکریتیک

از Sucker Punch تا ریمیک Dawn of the Dead

1%
  • 0/10
رتبه‌بندی فیلم‌های زک اسنایدر بر اساس متاکریتیک ۰ ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ ترین‌ها (سینمایی) کپی لینک

به بهانه‌ی نزدیک شدن به زمان انتشار Zack Snyder’s Justice League تصمیم گرفتیم نگاهی خلاصه‌وار به فیلم‌های زک اسنایدر بیاندازیم.

اگر اخبار مرتبط با سینما و تلویزیون را طی ماه‌های گذشته دنبال کرده باشید، بدون شک مطالب زیادی را با محوریت زک اسنایدر دیده و خوانده‌اید. دلیل محبوبیت او در رسانه‌ها را باید به پای Zack Snyder’s Justice League نوشت که طی هفته‌های آتی از راه می‌رسد. این فیلم، در واقع نسخه‌ی اصلی Justice League است که سال ۲۰۱۷ میلادی اکران شده بود. اسنایدر در ابتدا کارگردان پروژه بود و حتی آن را تا مراحل پایانی فاز پس‌تولید پیش برد اما خودکشی دخترش شرایط غیرمنتظره‌ای را به وجود آورد. او مجبور شد از تیم جدا شود تا خانواده‌اش را در روزهای سخت پیش رو همراهی کند.

در پی جدایی زک اسنایدر از تیم تولید Justice League، جاس ویدون به عنوان کارگردان جایگزین انتخاب شد. او چشم‌انداز متفاوتی با اسنایدر داشت. از همین رو، ایده‌های خود را یادداشت کرد و با مدیران دو استودیوی وارنر و دی‌سی فیلمز به اشتراک گذاشت. آن‌ها که نظر مثبتی نسبت به ایده‌ها داشتند، بودجه و امکانات مورد نظر را در اختیار ویدون قرار دادند تا تغییرات مد نظر را در داستان اعمال کرده و صحنه‌ها را دوباره فیلمبرداری کند. پنجمین فیلم DC Extended Universe سرانجام در نوامبر ۲۰۱۷ روی پرده‌ی نقره‌ای رفت و برخلاف انتظار، عملکرد بسیار ضعیفی را در زمینه‌های بازخوردهای دریافتی و تجاری به ثبت رساند. 

با گذشت مدت کوتاهی از آغاز اکران Justice League، طرفداران آثار دی‌سی یک کمپین آنلاین تحت عنوان ReleaseTheSnyderCut ایجاد کرده و خواستار انتشار نسخه‌ی اصلی شدند. کمپین مزبور در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت اما با گذشت زمان، حمایت تعداد زیادی از بازیگران و دست‌اندرکاران فیلم از جمله جیسون موموآ، بن افلک، جی اولیویا و ری فیشر را به دست آورد. در این میان، زک اسنایدر هم بیکار ننشست و هر از چند گاهی، اطلاعاتی را از نسخه‌ی مد نظر خود به اشتراک گذاشت؛ اطلاعاتی که همگی یک فیلم بسیار جذاب‌تر را نوید می‌دادند. با گذشت زمان، مدیران وارنر از موضع خود کوتاه آمده و به انتشار نسخه‌ی اصلی تحت عنوان اسنایدر کات Zack Snyder’s Justice League رضایت دادند.

دلایل مختلفی باعث شده چشم‌های زیادی به Zack Snyder’s Justice League دوخته باشد. این فیلم، شخصیت‌های محبوبت زیادی را در خود جای داده که برای مثال می‌توان به بتمن، سوپرمن، واندر وومن و آکوامن اشاره کرد. کارشناسان و مخاطبان همچنین می‌خواهند ببینند اثر مورد نظر ارزش چهار سال تلاش بی‌وقفه و هشتگ زدن‌های مستمر را داشته یا خیر. در ضمن، انتشار اسنایدر کات لیگ عدالت اتفاقی است که مشابه‌اش در تاریخ سینما سابقه ندارد. در طول این چندین دهه، پروژه‌های متعددی بودند که کارگردانشان در میانه‌ی راه تغییر کرد یا نمایندگان استودیوهای سازنده در تدوین دخالت داشته باشند. با اینحال، هیچ وقت پیش نیامده نسخه‌ی اصلی کارگردان مدتی بعد از نسخه‌ی سینمایی در دسترس عموم قرار بگیرد.

در حالی که فاصله‌ی چندانی با عرضه‌ی اسنایدر کات Justice League نداریم، تصمیم گرفتیم نگاهی خلاصه‌وار به پرونده‌ی هنری زک اسنایدر انداخته و فیلم‌هایش را بر اساس نمره‌ی متاکریتیک رتبه‌بندی کنیم. توجه داشته باشید، لیست پیش رو Justice League را شامل نمی‌شود؛ زیرا نسخه‌ی سینمایی به واسطه‌ی تصمیمات جاس ویدون تغییرات زیادی داشته و نسخه‌ی اصلی هم هنوز منتشر نشده است.

۷- Sucker Punch

نمره‌ی متاکریتیک: ۳۳/۱۰۰

بازیگران: امیلی براونینگ، ابی کورنیش، جنا مالون، ونسا هاجنز و اسکار آیزاک

Sucker Punch، یک فیلم اکشن و فانتزی بوده و اولین فیلم زک اسنایدر است که بر اساس ایده‌ای کاملا اورجینال ساخته و پرداخته شد. داستان درباره‌ی دختری جوانی به نام بیلی‌دال است که چندی پیش مادر خود را از دست داد. پدرخوانده‌ی سنگدل که می‌خواهد اموال دخترک را به دست بیاورد، او را به یک تیمارستان می‌فرستد تا بدین ترتیب بتواند از شرش خلاص شده و به خواسته‌ی خود برسد. بیبی‌دال طی اتفاقاتی وارد یک دنیای تخیلی و سایبرپانکی شده و متوجه می‌شود اتفاقاتی که در این دنیا رخ می‌دهند، بر دنیای واقعی تاثیر می‌گذارند. از همین رو، به همراه چند دختر نوجوان دیگر که مانند او در دنیای تخیلی گرفتار شده‌اند، شروع به مبارزه با دشمنان مختلفی می‌کند تا سرانجام بتواند از دنیای خیالی و همچنین تیمارستان نجات یابد.

مشت ناگهانی از صحنه‌های اکشن و جلوه‌های ویژه‌ای خیره‌کننده‌ای برخوردار است اما عدم شخصیت‌پردازی و ضعف‌های موجود در فیلمنامه باعث شدند نقاط قوت مزبور چندان به چشم نیامده و این فیلم، بازخوردهای بسیار منفی‌ای را از سوی کارشناسان و صد البته مخاطبان دریافت کنند. بدین ترتیب، محصول مشترک وارنر و لجندری پیکچرز در مقابل بودجه‌ی ۸۲ میلیون دلاری خود تنها ۹۰ میلیون دلار فروخت تا به یک شکست تمام‌عیار تبدیل شود. البته صحنه‌های اکشن، تنها نقطه‌ی قوت فیلم نیستند. اسکار آیزاک نقش آنتاگونیست را بر عهده دارد و عملکرد جالب‌توجهی را به نمایش می‌گذارد

۶- Batman v Superman: Dawn of Justice

نمره‌ی متاکریتیک: ۴۴/۱۰۰

بازیگران: هنری کویل، بن افلک، ایمی آدامز، جسی آیزنبرگ، گل گدوت و جری آیرونز

Batman v Superman: Dawn of Justice، یک فیلم ابرقهرمانی بوده و دنباله‌ای برای Man of Steel محصول سال ۲۰۱۳ میلادی محسوب می‌شود. بروس وین یکی از شاهدین نبرد سوپرمن و ژنرال زاد بوده و با چشم‌هایش دید اعمال این ابرقهرمان می‌تواند چه ضررهای مالی و جانیی‌ای را به بار بیاورد. از همین رو، او را یک تهدید برای بشریت می‌داند. در همین حین، لکس لوتر که فرد بسیار باهوشی است، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا اتفاقات را به گونه‌ای زمینه‌چینی کند که دو ابرقهرمان را مقابل یکدیگر قرار دهد.

فیلم‌های مارول نه تنها تن روشنی دارند، بلکه المان‌های طنز یکی از اجزای جدانشدنی‌شان به شمار می‌رود. زک اسنایدر از همان روزهای آغازین کار روی DC Extended Universe قصد داشت یک دنیای سینمایی بسازد که سرشار از جدیت و تن تاریک باشد. Batman v Superman: Dawn of Justice را می‌توان دومین تلاش او برای دستیابی به چنین هدفی دانست. البته بازخوردهای دریافتی به هیچ وجه مطابق انتظارات نبودند. این اتفاق را باید به پای فیلمنامه‌ی پر عیب و نقص نوشت. اگرچه فیلم در ابتدا سعی می‌کند شخصیت‌های خود را به مخاطب شناسانده و انگیزه‌هایشان را شرح دهد اما موفق نمی‌شود. بدین ترتیب، برقراری ارتباط با شخصیت‌ها و تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند بسیار سخت است.

از نقاط قوت شاخص Batman v Superman: Dawn of Justice می‌توان به سکانس نایتمر اشاره کرد که در جریان آن شاهد نبرد بتمن و سوپرمن در آینده‌ای نزدیک هستیم. این سکانس، نقش قابل‌توجهی در تبدیل شدن Dawn of Justice به یک اثر کالت داشته است.

۵- 300

نمره‌ی متا کریتیک: ۵۲/۱۰۰

بازیگران: جرارد باتلر، لینا هیدی و مایکل فاسبندر

300، یک فیلم اکشن و حماسی است که بر اساس کمیک بوک‌هایی به همین نام ساخته شد. داستان درباره‌ی لئونیداس پادشاه اسپارتی است که شخصا فرماندهی ۳۰۰ سرباز را بر عهده گرفته و به مقابله با ارتش ۳۰۰ هزار نفری خشایارشا می‌پردازد. طبق منابع تاریخی، ارتش اسپارت تنها دو روز در برابر ارتش ایرانیان مقاومت کرد و پس از آن، آتن مستعمره‌ی ایران لقب گرفت.

300، از لحاظ نقاط قوت و ضعف شباهت‌های زیادی به دیگر آثار زک اسنایدر دارد. این فیلم از صحنه‌های اکشن تماشایی و به شدت خشونت‌آمیزی برخوردار بوده و می‌تواند مخاطب را پای تماشای اثر میخکوب کند. علاوه بر این، طراحی‌های بصری فیلم کم‌نقص هستند. در مقابل، ضعف‌های فیلمنامه قرار می‌گیرند؛ فیلمنامه‌ای که منطق در آن جایگاهی ندارد. علاوه بر این، داستان فیلم هیچ تطابقی با اسناد تاریخی دیده نمی‌شود؛ برای مثال، پادشاه و سربازان هخامنشی افرادی وحشی به تصویر کشیده می‌شوند که هیچ بویی از تمدن نبرده‌اند. علاوه بر این، در اسناد تاریخی آمده لئونیداس در نبرد با نیروهای ایرانی تنها نبوده و دیگر دولت‌شهرها سربازانی را فرستادند؛ زیرا می‌دانستند شکست لئونیداس به معنای شکست تمام یونان خواهد بود. این در حالی است در جریان فیلم لئونیداس به تنهایی می‌جنگد. با وجود جنجال‌ها، این فیلم موفق شد فروشی ۴۵۶ میلیون دلاری را به ثبت برساند که نزدیک به هشت برابر بودجه‌ی ساختش بود.

۴- Legend of the Guardians: The Owls of Ga’Hoole

نمره‌ی متاکریتیک: ۵۳/۱۰۰

صداپیشه‌ها: جیم استرجس، جفری راش، جوئل اجرتون، هلن میرن و هوگو ویوینگ

Legend of the Guardians: The Owls of Ga’Hoole، یک انیمیشن فانتزی، ماجراجویی و خانوادگی بوده و بر اساس مجموعه کتاب‌های Guardians of Ga’Hoole اثر کاترین لسکی ساخته شده است. فیلمنامه روی دو جغد برادر به نام‌های سورن و کلاد تمرکز دارد. سورن عاشق شنیدن داستان‌های پدر درباره‌ی محافظان گاهول و تقابلشان با منقار آهنی بوده و می‌خواهد یک روز به محافظات بپیوندد اما کلاد اعتقادی به چنین داستان‌هایی نداشته و همه‌ی آن‌ها را خیالپردازی می‌داند. یک روز، سورن و کلاد توسط جغدهایی ناشناس دزدیده می‌شوند؛ جغدهایی که در ادامه مشخص می‌شود خدمتگزاران منقار آهنی هستند. برخلاف کلاود، سورن به نیروهای منقار آهنی نپیوسته و فرار می‌کند تا به دیگران درباره‌ی حملات پیش رو اطلاع دهد.

تیمی متشکل از ۵۰۰ هنرمند و انیماتور روی مدلسازی و انیمیت حیوانات حاضر در افسانه‌ی محافظان: جغدهای گاهول کار کردند. نتیجه‌اش، اثری بوده که از لحاظ فنی و جلوه‌های بصری هیچ عیب و نقص قابل‌توجهی را در خود جای نداده است. موضوعی که باعث شد محصول مشترک برادران وارنر و ویلیچ رودشو پیکچرز به یک شکست تبدیل شود، ضعف‌های موجود در شخصیت‌پردازی و داستان بود. این اثر ۱۴۰ میلیون دلار فروخت، در حالی که ۸۰ میلیون دلار هزینه‌ی ساختش شده بود.

۳- Man of Steel

نمره‌ی متاکریتیک: ۵۵/۱۰۰

بازیگران: هنری کویل، ایمی آدامز، مایکل شنون و راسل کرو

Man of Steel، یک فیلم ابرقهرمانی بوده و نه تنها اولین فیلم DC Extended Universe است، بلکه ریبوت مجموعه فیلم‌های سوپرمن به شمار می‌رود. داستان با نمایش سیاره‌ی کریپتون آغاز می‌شود که درگیر یک جنگ شده است. جور-ال مشاور ارشد شورای علمی کدهای ژنتیکی را قبل از افتادن آن‌ها در دست نیروهای متخاصم دزدیده و به فرزند پسر خود انتقال می‌دهد. سپس او را به سیاره‌ی زمین می‌فرستد تا در امان باشد اما ژنرال زاد او را می‌یابد؛ اتفاقی که حمله‌ی آنتاگونیست داستان به زمین و تلاشش برای نابودی بشریت را زمینه‌چینی می‌کند.

مرد فولادین از لحاظ پرداخت به سرگذشت کلارک کنت قدمی رو به جلو در میان تمامی فیلم‌های سوپرمن به شمار می‌رود. مخاطبان در هیچ کدام از فیلم‌های پیشین هرگز متوجه نشدند ابرقهرمانشان چرا سیاره‌اش را ترک کرده، به زمین آمده و برای محافظت از بشریت می‌جنگد. علاوه بر این، فیلمنامه موفق می‌شود میان دو خط داستانی تعادل برقرار کرده و هر دو را مورد پرداخت قرار دهد. در این فیلم، پروتاگونیست باید با بحران هویتی مواجه شده و راه حلی برای آن بیابد. در همین حین، مجبور است جلوی اقدامات ژنرال زاد را بگیرد.

هنری کویل، در نقش کلارک کنت کم‌نقص ظاهر شده و می‌توان او را بهترین سوپرمن تاریخ سینما پس از کریستوفر ریو نامید. به این موارد، باید صحنه‌های اکشن میخکوب‌کننده و جلوه‌های بصری چشم‌نواز را هم اضافه کرد که پای ثابت فیلم‌های زک اسنایدر به شمار می‌روند.

۲- Watchmen

نمره‌ی متاکریتیک: ۵۶/۱۰۰

بازیگران: مالین اکرمان، جفری دین مورگان، پاتریک ویلسون و لیا گیبسن

Watchmen، فیلمی ابرقهرمانی و نئو نوآر است که بر اساس کمیک بوک‌هایی به همین نام ساخته شد. داستان در نسخه‌ی تخیلی سال ۱۹۸۵ میلادی جریان دارد. ایالات متحده‌ی آمریکا جنگ ویتنام را برده، ریچارد نیکسون برای سومین بار ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده گرفته و جنگ سرد هم به اوج خود رسیده است. تمرکز اصلی اتفاقات روی گروهی از ابرقهرمانان بازنشسته قرار دارد که باید درباره‌ی قتل یکی از همکاران قدیمی خود تحقیق کنند؛ تحقیقی که به افشای یک توطئه‌ی بزرگ منجر می‌شود. البته شخصیت‌های داستان مجبور می‌شوند برای پی بردن به راز خط قرمزهای اخلاقی خود را زیر پا بگذارند.

وقتی فیلم نگهبانان به سینماها آمد، بازخوردهای متوسطی را از سوی منتقدان دریافت کرد. به طور کلی، کارشناسان سینما معتقد بودند محصول مشترک وارنر و پارامونت پیکچرز از لحاظ بصری توانسته اقتباسی وفادار به کمیک بوک‌ها باشد اما از لحاظ داستانی به هیچ وجه نتوانسته ذکاوت و ظرافت موجود در صفحات کاغذ را به پرده‌ی نقره‌ای انتقال دهد. از همین رو، آن دسته از مخاطبانی که درکی از منبع اقتباس ندارند، نمی‌توانند با فیلم ارتباط برقرار کنند. با این حال، نباید از سکانس افتتاحیه‌ی فیلم غافل شد که ترکیبش با آهنگ The Times They Are A Changing اثر باب دیلن، محصولی کم‌نقص بوده است. در ضمن، اگر می‌خواهید به تماشای Watchmen بنشینید، توصیه می‌کنیم نسخه‌ی آلتیمیت را دریافت کنید که ۲۴ دقیقه طولانی‌تر بوده و بازخوردهای بهتری را دریافت کرد.

۲- Zack Snyder’s Justice League (به طور مشترک)

نمره‌ی متاکریتیک: ۵۶/۱۰۰

بازیگران: هنری کویل، بن افلک، گل گدوت، ایمی آدامز، ری فیشر و ویلیام دفو

Zack Snyder’s Justice League، یک فیلم ابرقهرمانی بوده و دنباله‌ای مستقیم برای Batman v Superman: Dawn of Justice است که سال ۲۰۱۶ میلادی به سینماها آمده بود. در پی مرگ سوپرمن، بتمن تمام تلاش خود را به کار گرفته تا دیگر ابرقهرمانان را برای مقابله با دارک‌ساید و زیردستانش، یعنی استپن‌ولف، گرنی گودنس و دیساد آماده کند. آن‌ها می‌خواهند مادر باکس‌ها را به دست آورده و سپس، زمین را به تسلط خود درآوردند.

تلاش‌های چند ساله‌ی طرفداران نتیجه داد و Zack Snyder’s Justice League سرانجام در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. این اثر با فیلمی که در سال ۲۰۱۷ میلادی عرضه شد فرق‌های بسیاری داشته و داستانی متفاوت را روایت می‌کند. به عقیده‌ی عموم منتقدان، اسنایدر کات اثر بهتری نسبت به نسخه‌ی سینمایی است.

۱- Dawn of the Dead

نمره‌ی متاکریتیک: ۵۹/۱۰۰

بازیگران: سارا پلی، وینگ ریمز، جیک وبر و مکای فایفر

Dawn of the Dead، یک فیلم اکشن و ترسناک بوده و بازسازی اثری به همین نام است که سال ۱۹۷۸ میلادی اکران شده بود. شخصیت اصلی یک پرستار به نام آنا کلارک است که پس از اتمام شیفت، خود را به خانه رسانده و در کنار شوهرش می‌خوابد. در حالی که مدت زیادی از طلوع خورشید نمی‌گذرد، دختر همسایه خود را به داخل خانه رسانده و به لوئیس حمله می‌کند. پس از مرگ شوهر و تبدیل شدنش به موجودی ترسناک، شخصیت اصلی خود را به ماشین رسانده و از آن‌جا فرار می‌کند. او در ادامه با تعدادی دیگر از بازماندگان ملاقات کرده و به همراهشان در یک فروشگاه بزرگ پناه می‌گیرد تا راه حلی برای شرایط موجود یافته شود.

اولین فیلم سینمایی زک اسنایدر در مقام کارگردان تا به امروز بهترین اثرش بوده است. اسنایدر که توجه چندانی به جزئیات و منطق در فیلمنامه نداشته، داستانی را به تصویر می‌کشد که از ظرافت نسخه‌ی اصلی برخوردار نبوده و تمایلی برای پرداختن به مفاهیم اخلاقی فیلم اصلی در آن دیده نمی‌شود. با این حال، فیلم از ریتم تندی برخوردار بوده و می‌تواند به واسطه‌ی صحنه‌های نفس‌گیر خود، مخاطب را مجذوب کرده و تا انتها، پای تماشای فیلم نگه دارد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments