-
0/10
بازی Death Stranding 2 می‌تواند بهترین اثر سال 2025 باشد
با رسیدگی به ریتم و کاستی‌های نسخه اول در کنار مضامین پیچیده‌تر و ایده‌های دیوانه‌وارتر
شش سال از عرضه بازی Death Stranding برای اولین بار در سال 2019 می‌گذرد و نگاه به گذشته، موارد جالبی را یادآور می‌شود. حجم بحث و گفتگوها و در عین حال سردرگمی و حیرت‌زدگی بین مخاطبین صورت گرفت به این دلیل که بسیاری تصور می‌کردند هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) بازیساز مطرح ژاپنی در جدیدترین ساخته خود، تنها یک شبیه‌ساز پیاده‌روی صرف را در ابعاد بزرگ تحویل مخاطبین خود داده، حال آن که این تصورات تا زمانی وجود داشت که هیچکس هنوز داستان بازی را به اتمام نرسانده بود.
کاراکترهای به یادماندنی هر کدام با پیش‌زمینه‌های داستانی خود پیش از آن که زیرلایه‌های مرتبط به گذشته تراژیک‌شان آشکار شود، به شکلی تهاجمی در برابر شما قرار میگیرند. مفاهیم کاملا جدیدی در یک دنیای پس آخرزمانی تجسم شده که به طور ناخودآگاه می‌توانند بازتابی از اجتماع دنیای واقعی طی سال‌های آینده باشند. این بازی به شکلی مساوی می‌تواند با عبارت‌هایی چون اثری برجسته، تفرقه‌انگیز، ملال‌آور و مهیج توصیف شود و با توجه اهداف و مقصودهایی که دنبال می‌کرد، اثری تکرارنشدنی حتی از سوی کوجیما در نظر گرفته می‌شد. ساخته یک نسخه دنباله از هر جهت برای آن غیرممکن به نظر می‌رسید مگر آن که باز هم با حجم بی‌سابقه دیگری از دیوانگی همراه شود.
چه خوب یا چه بد، ظاهرا تیم سازنده در استودیو کوجیما پروداکشنز (Kojima Productions) یک قدم پا را با بازی Death Stranding 2: On the Beach فراتر گذاشته است. براساس تمامی مواردی که تاکنون از بازی Death Stranding 2 مشاهده کرده‌ایم به نظر می‌رسد با اثری مواجه هستیم که می‌تواند بهترین بازی و برنده سال 2025 باشد. تمامی اطلاعاتی که در این مطلب به بررسی آن‌ها خواهیم برداشت، اطلاعات تایید شده از سوی سازندگان به ویژه شخص هیدئو کوجیما بوده و در هر صورت با یکی از بزرگ‌ترین عناوین سال جاری هنگامی که چند روز دیگر منتشر شود مواجه خواهیم بود.
این موضوع حتی برای بازی کوجیما نیز می‌تواند ادعای بزرگی باشد مخصوصا وقتی بخواهیم درباره فرنچایزی چون Death Stranding در حال صحبت باشیم حال آن که می‌توان به ابعاد مختلف این بحث پرداخت. در ابتدا باید به ماهیت تدریجی پیشرفت و تکامل آن مطرح می‌شود. بسیاری با ریتم آرام، عدم وجود مبارزات و محدود بودن وسایل نقلیه در ابتدای بازی مشکل داشتند حال آن که در نسخه دوم به تمامی این موارد رسیدگی شده و کارگردان بازی نیز توضیحات قابل توجهی در رابطه با آن ارائه کرده است.
با اشاره و مقایسه بین نسخه اول از سری Metal Gear Solid، کوجیما در صحبت با نشریه IGN اظهار کرده بود که در ابتدای این اثر، سلاح در اختیار پلیر قرار نمی‌گرفت و مخاطب باید مکانیزم‌های مخفی‌کاری را یاد می‌گرفت تا بتواند پیشرفت کند. بنابراین در حالی که بازی Death Stranding شروعی آرام و پیوسته داشت و تلاش می‌کرد مخاطب خود را با مکانیزم‌ها و سیستم‌های خود آشنا و تطابق دهد، نسخه دنباله این بازی درست به مانند بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty تجهیزات و وسایل مختلف را خیلی زودتر در اختیار پلیر قرار خواهد داد.
نه تنها موتور Reverse Trike را بسیار زودتر در Death Stranding 2: On the Beach دریافت می‌کنید، کلیت رانندگی نیز در بازی بهبود یافته تا بتوانید به شکل آسان‌تری از بحث کوه‌نوردی و صخره‌نوردی‌های مختلف دور بمانید. طیف گسترده‌تری از سلاح‌ها اعم از شاتگان و نارنجک انداز در دسترس قرار میگیرند با این حال گزینه دیگری به منظور مخفی‌کاری و اجتناب از درگیری نیز در بازی وجود دارد. می‌توان دشمن را خلع سلاح کنید، از یک نارنجک به منظور ساخت هولوگرامی از بی‌تی به منظور ترساندن هر انسانی استفاده نمایید و یا با استفاده از بولاس لانچر، حملات و شلیک‌های غیرمرگبار انجام دهید.
اساسا بازی قرار است طیف متنوعی از رویکردها را در اختیارتان قرار دهد. بازی چندان در دسته‌بندی خاصی قرار نمی‌گیرد به طوری که هیرواکی یوشیکه (Hiroaki Yoshiike) طراح مراحل ارشد عنوان مورد بحث در صحبتی که با مجله ادج داشت اظهار کرده بود در هر موقعیتی که در بازی قرار بگیرید، رویکردهای متفاوتی در اختیار خواهید داشت. برای مثال، اگر قصد دارید محموله‌های خود را از راه‌های غیرخشونت‌آمیز و بدون استفاده از مخفی‌کاری به مقصد برسانید می‌توانید به طور کامل از درگیر شدن اجتناب کنید و از مسیرهای ناهموارتر استفاده نمایید. این موضوع لایه دیگری به حل مسئله اضافه می‌کند به طوری که دشمن نیز مطابق با عمل شما، عکس‌العمل نشان می‌دهد و شما را بسیار بیشتر از قبل تعقیب خواهد کرد. در کنار این موارد، باید دشمنان جدید و انواع بی‌تی‌ها از جمله باس‌فایت‌های جدید اضافه شده را نیز در نظر بگیریم.
پروسه انتقال محموله‌ها به واسطه اضافه کردن ابزارها و گزینه‌های بیشتر از جمله تجهیزات رباتیکی که می‌تواند شما را با خود حمل کند، پیچیده‌تر از قبل شده است. از سوی دیگر به منظور اضافه کردن جزئیات بیشتر به بخش گشت و گذار، پلیر باید با پدیده‌هایی چون زمین‌لرزه که می‌تواند تعادل شما را برهم بزند و طوفان‌های گرد و غبار که میدان دیدتان را مختل می‌کنند دست و پنجه نرم کنید. حتی اگر شما کسی باشید که در زمینه انتقال محموله مهارت زیادی داشته باشید و مسیر ایده‌آل را نیز انتخاب کنید، ممکن است در مسیر و در همان زمان تغییراتی به وجود بیاید و بدین ترتیب نیاز خواهید داشت که خود را با وضعیت آن زمان وفق دهید. چرخه روز و شب نیز می‌تواند به نوبه خود چالش دیگری باشد به طوری که حضور در کاورها و استفاده از عامل تاریکی به منظور مخفی‌کاری و پیشروی در مسیر از یک سو می‌تواند به شما کمک کند و از سوی دیگر به منظور دیدن مسیرها و زمین‌های ناهموار با چالش بیشتری روبه‌رو خواهید شد.
از دیگر عناصر جالبی که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد به سیستم جدید APAS Enhancement ارتباط دارد. سیستمی که اجازه می‌دهد ویژگی‌های خود را در چهار دسته‌بندی مختلف با استفاده از مموری‌ها ارتقاء دهید. نکته قابل توجه بدین شرح است که این مموری‌ها محدود هستند و بدین ترتیب باید انتخاب‌های هوشمندانه‌ای داشته باشید. هم‌چنین با تکرار اعمال خاص می‌توانید آن‌ها را پیشرفت دهید امری که نوعی پاداش به منظور تکیه کردن به یک سبک گیم‌پلی خاص به شمار میرود. اگرچه تمامی این موارد می‌توانند بازی Death Stranding 2 را به بهترین اثر سال 2025 تبدیل کنند اما مهم‌ترین جنبه آن، داستان این بازی محسوب می‌شود.
بسیاری از مخاطبین براساس برداشت‌های دست دوم، داستان بازی نخست را گیج‌کننده، خسته‌کننده و غیرقابل درک می‌دانستند. با حال وقتی عمیقا به تجربه آن می‌نشستید، جهانی سرشار از معماها و مفاهیم غنی در برابرتان قرار می‌گرفت حال آن که ممکن بود برخی از این مفاهیم به مانند Stillmothers برای‌تان دافعه داشته باشند. آشنایی بیشتر با انقراض موجودیت‌ها (Extinction Entities)، درک پیچیدگی‌های ساحل (Beach)، استعاره‌های مخفی شده در پس اتصال مجدد مناطق و شهرها، کشف هویت واقعی شخصیت کلیف با بازی مدز میکلسون (Mads Mikkelsen) و مهم‌تر از همه ارتباط بین سم با بازی نورمن ریداس (Norman Reedus) و بی‌بی (B.B.)، همگی یک تجربه فراموش نشدنی را رقم می‌زدند. بله این تجربه در نهایت برای همه محسوب نمی‌شد اما ارتباط فوق‌العاده‌ای با افرادی که بتوانند در آن غرق شوند، ایجاد خواهد کرد.
و اکنون بازی Death Stranding 2: On the Beach از همان ابتدا معماهایی را مطرح می‌کند که می‌تواند شما را مجذوب خود کند. شخصیت هیگز با بازی تروی بیکر (Troy Baker) چگونه بازگشته و علت تغییرات صورت گرفته در چهره او چیست؟ ارتباط احتمالی‌اش با شخصیت تومارو با هنرنمایی ال فانینگ (Elle Fanning) چه می‌تواند باشد؟ کاراکتری که ریشه‌ها و ماهیت وجودی‌اش ناشناخته است. پیش‌زمینه‌های داستانی برای شخصیت‌هایی چون رینی با بازی شیولی کوتسونا (Shioli Kutsuna)، تارمن با بازی جرج میلر (George Miller) و دالمن با بازی فیث اکین (Fatih Akin) چه بوده و داستان آن‌ها چگونه روایت خواهند شد؟ بازگشت افرادی چون هارتمن با بازی دارن جیکوبز (Darren Jacobs) تایید شده است اما باید دید افرادی دیگری چون دای هاردمن، لاکنی و ددمن نیز بازخواهند گشت؟
در ادامه به خط داستانی کلی می‌رسیم که از مکزیک آغاز شده و به استرالیا کشیده می‌شود جایی که در آن سم باید این دو قاره را باری دیگر به یکدیگر متصل کند. به نظر می‌رسد اتفاقی در همان ساعات ابتدایی بازی به وقوع می‌پیوندد که موجب چرخش در مسیر داستان شده و به دنبال آن سم به سازمانی به نام دِرابریج می‌پیوندد که احتمالا این موضوع دلیل تغییر رنگ موی سم در مقایسه با تریلر اول هم هست و ظاهرا با چند دنیای مختلف نیز سروکار خواهیم داشت. از سوی دیگر سوال‌های فراوانی در خصوص کاراکتر فرجایل با بازی لئا سیدو (Lea Seydoux) وجود دارد که زخم‌هایش بهبود یافته و دیگر شرکت خودش را نیز ندارد بلکه در کنار سم حضور دارد. با توجه به نحوه‌ای که بازی نخست به سرانجام رسید، این بار چه خطراتی در کمین قرار دارند؟ و با توجه به این که کوجیما دوست داشت در هر نمایش این موضوع را به ما یادآوری کند، چرا نباید در بازی نخست به یکدیگر مجددا متصل می‌شدیم؟ مسلما همگی از این موضوع آگاه هستیم که در پس این مضمون، یک پیام عمیق‌تر وجود دارد که از دنیای پس آخرزمانی آن الهام گرفته شده است. اما هم‌چنان چنین سوال‌هایی در ذهن مطرح می‌شوند.
در ابتدای روند تولید کوجیما به این مسئله اشاره کرده بود که در ابتدا داستان بازی را پیش وقوع پاندمی کرونا در سال 2020 به نگارش در آورده بود، اما پس از وقوع پاندمی و بیمار شدن خودش، داستان بازی را از ابتدا بازنویسی کرد تا وقایع پیش‌بینی شده در آن باری دیگر به حقیقت تبدیل نشوند. در همین اواخر نیز یکی دیگر از اعضای توسعه دهنده اظهار کرده بود که کوجیما در میانه روند تولید هنگامی در پلی‌تست‌ها مشاهده کرد پلیرها بسیار بیش از اندازه از تجربه بازی و داستان آن رضایت دارند، تغییراتی را در بخش‌هایی از آن اعمال کرد.
در عین حال کوجیما به وجود مضامین پدرانه به شکلی پررنگ‌تر در بازی دوم اشاره کرده بود. مضامینی که پیش از این در سری Metal Gear Solid نیز وجود داشتند به طوری که بخشی از داستان آن از فقدان پدر خودش نشات گرفته بود. در متال گیر نقش والدین، انتقال الگوهای رفتاری و ژن‌ها به فرزندان، مسئله‌ای بود که مورد تمرکز قرار گرفته بود. اکنون در این بازی به جای قرار گرفتن در نقش فرزند، در نقش والد قرار می‌گیرید و به سوی فرزند خود نگاه می‌کنید. همین جزئیات است که می‌تواند سبب شود بازی Death Stranding 2 از منظر داستانی یکی از بهترین آثار سال 2025 باشد.
همگی این موارد در کنار رونمایی‌های مبهم‌تر قرار میگیرند که از جمله می‌توان به سامورایی قرمز و شخصیت جدید نیل با بازی لوکا مارینلی (Luca Marinelli) که شباهت بسیار زیادی به سالیک اسنیک دارد اشاره کرد. به‌علاوه ماگِلان‌من که ترکیبی است از کشی DHV Magellan متعلق به درابریج و یک بی‌تی عظیم‌الجثه تا در نبردهایی شبیه به کایجوها (موجودات غول پیکر) شرکت کند و همین موارد نکته کافی برای هیجانزده شدن به شمار میرود.
اگر همه این‌ها باز هم کافی نیست به مقیاس و طول ماجراجویی نگاهی داشته باشید. نشریه یوروگیمر گزارش داده که در حال حاضر 30 ساعت از بازی را تجربه کرده و این به گفته کوجیما پروداکشنز تنها حدود 40 درصد از داستان اصلی را شامل می‌شود. با یک حساب سرانگشتی می‌توان انتظار سفری 75 ساعته را داشته باشیم آن هم فقط برای خط داستانی اصلی بدون در نظر گرفتن ماموریت‌های جانبی یا محتوای جانبی.
در مقایسه بازی اول براساس اطلاعات درج شده توسط وبسایت HowLongToBeat حدود 40 ساعت زمان می‌برد و با محتوای جانبی به 60 ساعت هم می‌رسد. بنابراین On the Beach احتمالا یک عمر از شما را در بر خواهد گرفت. آن هم زمانی که بخواهید عمیق‌تر در آن غرق شوید. شاید نیت سازندگان این اثر بخواهد به همین شکل باشد شاید هم نباشد با این حال برای کسانی که از روایتی خاص و دنیای عجیب و منحصر به فرد استقبال می‌کنند، این بازی می‌تواند یک سفر احساسی و فلسفی فراموش نشدنی تلقی شود. ایجاد هایپ و اشتیاق بیش از حد، همیشه می‌تواند خطرناک باشد و از سوی دیگر شکاک بودن، فایده بیشتری دارد. با این حال به نظر می‌رسد استودیو کوجیما پروداکشنز و شخص هیدئو کوجیما نه تنها انتظارات را برآورده می‌کنند، بلکه با Death Stranding 2 به عنوان یکی از بهترین آثار سال 2025 این انتظارات را فراتر از حد تصور نیز پاسخ خواهند داد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید