چرا باید حتما بازی Clair Obscur Expedition 33 را تجربه کنید؟
1%
  • 0/10

چرا باید حتما بازی Clair Obscur Expedition 33 را تجربه کنید؟

یک تجربه‌ بی‌نظیر در سایه‌ ریمستر Oblivion

چرا باید حتما بازی Clair Obscur Expedition 33 را تجربه کنید؟ ۰ 16 ساعت قبل مقالات جانبی (گیم) کپی لینک

درست در میانه‌ بحبوبه انتشار ریمستر الدر اسکرولز ۴، بازی Clair Obscur Expedition 33 با خلاقیت و کیفیت خارق‌العاده خود به یکی از بهترین بازی‌های سال تبدیل شده که حتما باید به تجربه آن بپردازید.

همان‌طور که احتمالا اطلاع دارید، چند وقت پیش بود که شرکت بتزدا در سکوت خبری و در اقدامی غیرمنتظره، از ریمستر بازی The Elder Scrolls IV: Oblivion رونمایی کرد و همزمان با این معرفی، بازی نیز در دسترس گیمرها قرار گرفت. همه این‌ها از انتشار نخستین شایعه‌ در سال ۲۰۲۳ شروع شد؛ شایعه‌ای که در ابتدا چندان جدی گرفته نشد اما به مرور زمان و با انتشار جزئیات بیشتر، شکل جدی‌تری به خود گرفت. از طرفی، اوایل سال گذشته میلادی بود که موج جدیدی از گمانه‌زنی‌ها در رابطه با این ریمستر به طور پی‌درپی به گوش رسیدند که بر اساس این ادعاها، ریمستر بازی در اوایل اردیبهشت ماه منتشر می‌شود. با اینکه صحت این گزارش‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار داشت، اما بتزدا در اقدامی غیرمعمول و غیرقابل پیش‌بینی، بازی را منتشر کرد.

حال، بعد از مدت‌ها صبر و انتظار، در نهایت ریمستر بازی الدر اسکرولز ۴ منتشر شد و با وجود عرضه ناگهانی، با استقبال خوبی از سوی گیمرها و منتقدان روبه‌رو شده و آمار بازیکنان آن نیز بسیار چشمگیر است. این ریمستر که با عنوان رسمی The Elder Scrolls IV: Oblivion Remastered منتشر شده، در زمینه تعداد بازیکنان همزمان در شبکه استیم به کورد چشمگیری دست یافته است؛ به طوری که در زمان اوج، شمار بازیکنان همزمان این بازی به حدود ۱۹۱ هزار نفر رسیده است.

باید در نظر داشت که بازی در اواسط هفته منتشر شده که این مورد تا حدی در تعداد پلیرهای همزمان تاثیر منفی می‌گذارد. در حقیقت، اگر نگاهی به آمار گیمرهای بازی‌ها بیاندازید، متوجه می‌شوید که این رقم‌ها در روزهای پایانی هفته تا حد زیادی افزایش می‌یابند. از طرف دیگر، ریمستر الدر اسکرولز ۴ از همان روز نخست عرضه در سرویس اشتراکی گیم پس نیز منتشر شده و با این وجود، این بازی موفق شده لقب پرفروش‌ترین بازی فروشگاه استیم را از آن خود کند؛ جایگاهی حتی بالاتر از بازی‌های پرطرفداری مثل R.E.P.O که بدون شک موفقیت بزرگی است. البته این دستاورد چندان هم عجیب نیست؛ چرا که عناوین سری الدر اسکرولز از محبوبیت بسیار زیادی در میان گیمرها برخوردار هستند. در کنار تمامی این موارد، نکته مهم این است که بازی توسط استودیو ویرتوس ساخته شده که شما تنها با پرداخت ۵۰ دلار می‌توانید این بازی بازسازی شده را به همراه تمامی محتواهای اضافی تجربه کنید. البته که اگر عضو گیم پس هم باشید، به راحتی و بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای می‌توانید از تجربه بازی لذت ببرید.

با این حال، عرضه ریمستر بازی الدر اسکرولز ۴ موجب سردرگمی‌ برخی از گیمرها هم شد. در واقع، بساری از بازیکن‌ها بی‌صبرانه منتظر بودند تا بازی نقش آفرینی جدید استودیو سندفال اینتراکتیو به نام Clair Obscur: Expedition 33 را تجربه کنند. این بازی نخستین اثر استودیو بوده و با اینکه از نظر تبلیغات و جوسازی به‌پای شایعات مربوط به ریمستر آبلیویون نمی‌رسید، اما همچنان انتظارات از آن بسیار بالا بود.

این بازی درست زمانی راهی بازار شد که عناوین بزرگی نظیر Indiana Jones and the Great Circle و Forza Horizon 5 برای پلی استیشن ۵ عرضه شدند. همچنین در همین بازه زمانی، بازی‌های متفاوت و منحصر به فردی دیگری از جمله Blue Prince وFatal Fury: City of the Wolves و نسخه‌ ریمستر Days Gone نیز منتشر شدند. بر این اساس، حضور پررنگ Clair Obscur در میان این عناوین مطرح و پرطرفدار، بدون شک دستاورد بزرگی است.

نکته‌ جالب این است که از همان زمان معرفی اولیه بازی در جریان شوکیس بازی‌های ایکس باکس که در سال گذشته میلادی برگزار شده بود، شرکت کپلر اینتراکتیو به عنوان ناشر اعلام کرده بود که این بازی نیز از همان ابتدا به سرویس اشتراکی گیم پس نیز ملحق می‌شود؛ موردی که باعث شد تا توجه بسیاری از بازیکن‌های ایکس باکس به این عنوان معطوف شود.

با توجه به این شرایط، این سوال در ذهن بسیاری نقش بست که آیا مایکروسافت با انتشار ناگهانی آبلیویون تنها دو روز قبل از عرضه Clair Obscur، عملاً به فروش و موفقیت این بازی لطمه نزده است؟ در وهله اول، شاید پاسخ این سوال شاید چندان روشن نباشد، اما حداقل از منظر توجه رسانه‌ای و حجم بحث‌های کاربران، بازگشت به سرزمین Cyrodiil و دنیای آبلیویون، بر Clair Obscur سایه انداخته است.

با این حال، در جدول پرفروش‌ترین‌های استیم، Clair Obscur: Expedition 33 پس از آبلیویون قرار گرفته است. همچنین، این بازی در زمینه تعداد بازیکنان همزمان در شبکه استیم نیز به رکورد چشمگیری دست یافت؛ آماری که به حدود ۵۲ هزار نفر در زمان اوج خود رسیده است. مهم‌تر از همه این‌ها، بازی از نظر امتیاز منتقدان نیز عملکرد درخشانی داشته است؛ به‌طوری‌که با امتیاز ۹۲ در متاکریتیک، در کنار بازی Blue Prince به عنوان بهترین بازی سال جاری میلادی شناخته می‌شود. یکی از سوال‌های مهم این است که اگر بازی آبلیویون در این بازه منتشر نمی‌شد، این بازی می‌توانست امتیاز بیشتری نیز به خود اختصاص دهد؟ در واقع، این پرسشی است که نمی‌توان با قطعیت به آن پاسخ داد، اما آنچه که مسلم است، این است که میزان توجه و بازخورد رسانه‌ای به بازگشت آبلیویون بسیار بیشتر از این بازی مستقل و جدید بوده است. با این حال، این موضوع هرگز از ارزش‌ها و نقاط قوت بازی Clair Obscur نمی‌کاهد. به عقیده بسیاری از منتقدها و بازیکن‌ها، این عنوان یکی از خاص‌ترین و منحصربه‌فردترین بازی‌های سال جاری بوده و شایستگی خود را به خوبی به رخ کشیده است.

به طور کلی، اغلب منتقدها از تجربه ریمستر بازی الدر اسکرولز ۴ رضایت داشتند. نسخه بازسازی‌شده نه تنها از نظر گرافیکی ارتقا یافته، بلکه تغییرات مثبتی در مکانیک‌های بازی و کیفیت تجربه کاربری نیز ایجاد کرده است. برای مثال، گشت‌و‌گذار در سیاه‌چال‌ها، مبارزات هیجان‌انگیزتر، و حس ماجراجویی کلاسیکی که در دنیای الدراسکرولز جریان دارد، باعث شده‌ تا این تجربه این ریمستر حتی برای افرادی که بارها و بارها نسخه اصلی را به پایان رسانده‌اند، یک تجربه جدید و نو باشد. بدون اغراق باید گفت که این ریمستر شایستگی بسیاری از تعریف‌ها و ستایش‌هایی را که از سوی کاربران و منتقدان دریافت کرده، دارد.

یکی از نکات قوت بازی Clair Obscur Expedition 33 که بیش از همه به چشم می‌آید، سیستم مبارزات فوق‌العاده متنوع و درگیرکننده‌ آن است. در ابتدای بازی، مکانیزم‌های ساده‌ای مانند جاخالی دادن، دفاع به موقع، زمان‌بندی مناسب حملات و هدف‌گیری نقاط ضعف دشمنان در مرکز توجه قرار می‌گیرند، اما این روند خیلی زود رنگ پیچیدگی به خود گرفته و به تدریج با ترکیب‌های قدرتمند، تجربه جذابی از مبارزات را برای گیمرها به ارمغان می‌آورد.

برای مثال، در نبرد با نخستین Chromatic Nevron که در مقایسه با نسخه‌های عادی Nevron نه تنها حدود ده‌ها هزار واحد سلامتی بیشتری دارد، بلکه آسیب بیشتری نیز وارد می‌کند، هیچ راه‌حل مؤثری به چشم نمی‌خورد. با این حال، در ادامه با استفاده از قابلیت خاص Maelle می‌توان این دشمن را به تنهایی شکست داد. این نبرد، تنها چند ساعت پس از شروع بازی رخ می‌دهد، اما چیزی که مهم است، این است که چنین ترکیب بی‌نظیر سیستم مبارزات، خلاقانه، تاکتیکی و البته دیوانه‌وار بودن بازی را نشان می‌دهد.

یکی از ویژگی‌هایی که Clair Obscur را از سایر عناوین مشابه خود متمایز می‌کند، فضاسازی و طراحی منحصربه‌فرد محیط‌های بازی است. از میدان‌های جنگی با شمشیرهای عظیم گرفته تا مناطق تخیلی که در آن‌ها سازه‌های متلاشی‌شده و در میان هوا معلق‌اند، گویی خبری از قانون جاذبه نیست! البته، باید در نظر داشته باشید که همه این‌ها، مقدمه‌ای برای رسیدن به نقطه‌ی اوج روایت، یعنی رویارویی با Paintress است که به بهترین شکل ممکن رقم می‌خورد.

تمامی این لحظات با موسیقی‌متن مسحورکننده‌ای همراهی می‌شوند؛ مجموعه‌ای از قطعات شنیدنی و تاثیرگذار که با تنوع بالا، فضای احساسی و روایی بازی را جذاب‌تر و درگیرکننده‌تر می‌کنند. حتی زمانی‌که در مراحل پایانی بازی تنها یک نبرد تا پایان داستان باقی مانده بود، نمی‌توان در برابر گشت‌و‌گذار در جهان بازی مقاومت کرد و همه چیز شما را به سمت ماجراجویی در جهان جذاب بازی سوق می‌دهد؛ ماجراجویی‌هایی که بدون شک تأثیر عمیقی بر شما می‌گذارند.

در یکی از مناطق بازی به نام Sky Cemetery که با یک Nevron برخورد کردم، او از من خواست که سلاحی را برای نبرد انتخاب کنم. پس از پیروزی در نبرد، او از علاقه نداشتنه خود نسبت به جنگیدن سخن گفت و تنها خواسته او این بود که من سریع آن را بکشم. با توجه به اینکه در این مورد حق انتخاب دارید، من به شخصه این پیشنهاد را رد کردم و مدتی بعد به همان محل بازگشتم. نکته جالب اینجا است که مشاهده کردم او مرده و دوتا از سه سلاحی که انتخاب کرده بود، در بدنش فرو رفته‌اند. چنین صحنه‌هایی نه تنها باعث می‌شوند که روند روایت داستان بسیار درگیرکننده باشند، بلکه حس غم‌انگیز و انسانی‌تری به ماجراهای بازی می‌دهند که به خوبی ذهن شما را درگیر خود می‌کنند..

در ادامه با دشمنی عظیم‌الجثه به نام Sirene مواجه شدم؛ شخصیتی که در حین نمایش‌ها، با حملاتی سهمگین، مهمات مرگبار را بر سر گروه من فرو می‌ریخت. در نقطه‌ای دیگر از بازی، با هیولایی شبیه به مار عظیم به نام Serpenphare روبرو شدم که در آسمان معلق بود و منتظر یک چالش واقعی بود. از نظر من، این رویارویی و نبرد یکی از سخت‌ترین بخش‌های بازی بود و برای پیروزی در آن، باید از همه توان و مهمات خود استفاده می‌کردم. از سوی دیگر، مراحل پایانی بازی شما را به کارگاه نقاش (Painter’s Workshop) برد. یک مکان مخوف که می‌توانید اطلاعات مختلف و مفیدی از هیولایی که کابوس‌های پسربچه‌ای مرموز را آزار می‌داد، اطلاعات بیشتری کسب کنید. روایت بازی در این لحظات، پیچیده‌تر و در عین حال انسانی‌تر از همیشه به نظر می‌رسند؛ چرا که این بار پای مفاهیم انتزاعی‌تر، ترس‌های شخصی و هیولاهایی برخاسته از ذهن نیز به میان می‌آمد.

البته، ذکر این نکته مهم است که تمام جذابیت بازی فقط و فقط به صحنه‌های مبارزه و روایت جذاب ماجرا محدود نمی‌شود. Clair Obscur لحظات غیرمبارزه‌ای چشم‌گیری نیز دارد و حتی بخش‌هایی که در آن به کشف رازهای گروه‌های دیگر اعزامی پرداخته می‌شود، جذاب و هیجان‌انگیز هستند. یکی از این گروه‌ها برای افزایش قدرت، Pictos خود را بیش از حد شارژ کرده بود که این تصمیم در نهایت به فاجعه‌ بزرگی ختم شد. گروهی دیگر، وقتی مرگ را پیش روی خود دیدند، بدن‌هایشان را به پلی برای عبور دیگران تبدیل کردند.

در بخشی دیگر از بازی، ساحلی به نام Gestral وجود دارد که چالش‌های عجیب و غریبی را پیش روی شما قرار می‌دهد. به عنوان مثال، یکی از این چالش‌ها شامل مسابقه والیبال ساحلی است که تجربه آن خالی از لطف نخواهد بود. اگر این چالش‌ها را انجام دهید، حتما با خود می‌گویید که بازی به خاطر همین طنزهای خلاق و بی‌پروا است که نسبت به سایر عناوین خاص به نظر می‌رسد.

ترکیب تمامی این عناصر باعث شده تا Clair Obscur فراتر از یک بازی باشد. گرافیک هنری منحصر به فرد، موسیقی‌های شنیدنی، روایت قابل‌توجه، و ترکیب خاص گیم پلی نوبتی، آن را به یکی از متفاوت‌ترین آثار امسال تبدیل کرده‌ است. اما نکته‌ای که این بازی را بیشتر از هرچیزی تحسین‌برانگیز می‌کند، این است که این عنوان تنها توسط یک تیم ۳۰ نفره توسعه یافته و کارگردان بازی نیز پیش‌تر در یوبیسافت، ناشری که طی سال‌های اخیر شکست‌های زیادی را تجربه کرده، فعالیت کرده است.

اگرچه یک سری ایرادات‌ها از جمله محدود بودن محیط‌های جهان باز یا کوتاهی نسبی بخش داستانی در این بازی به چشم می‌خورند، اما در دورانی که بازی‌های AAA سعی بر این دارند با اضافه‌کردن محتواهای بی‌پایان و عرضه با قیمت‌های ۷۰ تا ۸۰ دلاری آن هم در در کنار خریدهای درون‌برنامه‌ای که گاها تجربه آزاردهنده‌ای ارائه دهند، Clair Obscur با قیمت ۴۹.۹۹ دلاری خود یک برگ برنده بزرگ در اختیار دارد. جالب‌تر از این‌ها، این بازی در سرویس گیم پس نیز عرضه شده و مشترکین با تجربه رایگان آن، به نوعی حس یک سرقت قانونی را تجربه می‌کنند؛ به‌قدری که حتی در مقایسه با بازی‌های پرمحتوای دیگر، تجربه‌ آن ضروری است.

در پایان این مقاله، باید گفت که بدون شک ریمستر بازی الدر اسکرولز ۴ اثر بسیار ارزشمندی است که تجربه سرگرم‌کننده و پرهیجانی را برای گیمرها رقم می‌زند، اما قرار باشد بر این باشد که فقط یک بازی را در طول این فصل تجربه کنید، انتخاب شما باید و باید بازی Clair Obscur: Expedition 33 باشد! این عنوان حتی پس از تیتراژ پایانی، همچنان در ذهن شما باقی خواهد ماند. شاید امسال در نهایت بازی‌های پرسر و صداتری امتیازات بیشتری کسب کنند، اما سفر احساسی و پرماجرایی که این بازی ارائه می‌دهد، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.

در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با بازی Clair Obscur Expedition 33 و انتشار آن در بحبوبه ریمستر بازی The Elder Scrolls IV: Oblivion چیست؟ با توجه به انتشار چندین بازی بزرگ در ادامه سال جاری از جمله گوست آف یوتی و مافیا، به نظر شما آیا این عنوان می‌تواند جایزه بهترین بازی سال را به خود اختصاص دهد؟ فراموش نکنید که نظرات شخصی خود را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments