گیم پلی دقیقا از فرمول محبوب سری کسلوانیا و بخصوص نسخه Symphony of the Night پیروی میکند. بازیکنان باید با هدایت میریام در اتاقهای پیچ در پیچ و مبارزه با دشمنان و باسها، کلید و قدرتهای جدید به دست آورده و به مناطق جدید دسترسی پیدا کنند. یکی از بزرگترین نقاط قوت گیم پلی، وجود قابلیتهای متفاوت Shardها است که میریام با کشتن دشمنان به انواع مختلف آنها دست پیدا میکند. با این حال کسب بی اندازه و زیاد این کریستالها موجب فاسد شدن میریام و از دست رفتن روح انسانی وجود او میشود، گیمرها باید از میان دو راهی کسب قدرت عظیم و انسان ماندن یکی را انتخاب کنند و داستان را با توجه به انتخاب خود به پیش ببرند. این کریستالها متنوع هستند و میریام با استفاده از هرکدام میتواند حرکات و تکنیکهای متنوعی اجرا کند. سازندگان امکانات مختلفی را در اختیار بازیکنان قرار دادهاند تا برای تار و مار کردن دشمنان کوچک و بزرگ، محدود به شمشیر و نیزه نباشند. میریام با جمع آوری کریستالهای مختلف قادر به آزاد کردن قدرتهای جدیدی از جمله پرتاب توپهای آتشین یا گلولههای یخی است که هرکدام در کنار تسلیحات متعارف برای نابودی دشمنان به کمک گیمرها میآیند. با وجود جذابیت بالای بخش اکشن، توسعه دهندگان در استودیوی ArtPlay مانند سری کسلوانیا، در این بازی هم مانور ویژهای روی بخش پلتفرمینگ و گشتوگذار در محیط دادهاند. جذابیت باز کردن مسیرهای جدید و یافتن صندوقچههای گنج در Bloodstained: Ritual of the Night دست کمی از جذابیت سلاخی دشمنان با تکنیکهای مختلف ندارد.
گیم پلی بازی شباهتهای زیادی به عنوان Symphony of the Night دارد
سازندگان به ساخت یک بازی اکشن ادونچر محض بسنده نکردهاند و المانهای مختلفی از ژانر نقش آفرینی از جمله لول آپ کردن کاراکتر و کرفتینگ اسلحه را برای هرچه بهتر شدن تجربه Bloodstained به امانت گرفتهاند. با این حال المانهای نقشآفرینی بازی به شدت ابتدایی بوده و آنچنان که باید و شاید و به درستی از آنها در جهت بهبود گیم پلی بازی بهره برده نشده. به عنوان مثال در باب لول آپ کردن میریام، خبری از افزایش نوار جادو و حتی پر شدن نوار سلامتی نیست و بازیکنان تنها فرصت پیدا میکنند تجهیزات قهرمان خود را لول اپ کنند، نه قابلیتهای خودش را. بخش کرفتینگ اسلحه هم بسیار ساده و بدون جذابیت خاصی طراحی شده و گیمرها به جای هدر دادن وقت خود در این بخش، ترجیح میدهند با پیدا کردن صندوقچهها و کشتن دشمنان تسلیحات قدرتمند پیدا کنند.
گرافیک هم یکی از نقطه قوت این بازی محسوب میشود و هم بزرگترین نقطه ضعف آن. بدین صورت که جلوههای بصری در بازی بسیار چشم نواز هستند و با اینکه در برابر بزرگان این صنعت و انحصاریهای پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان حرفی برای گفتن ندارد اما در میان بازیهای سوییچ، بازی Bloodstained: Ritual of the Night یک بازی با گرافیک چشمگیر و جذاب محسوب میشود. با این حال قدرت سوییچ تنها به نمایش جلوههای بصری بازی ختم میشود و این کنسول در ارائه فریم ریت ثابت و گیم پلی روان به بازیکنان در برابر رقبایش کم میآورد. مهم نیست یک استودیو موفق به ساخت یک بازی حتی با جلوههای بصری مانند God of War شود زیرا تا زمانی که گیم پلی بازی روان نباشد و نرخ فریم در صحنههای شلوغ ثابت نماند، دیگر جلوههای گرافیکی اهمیت چندانی نخواهند داشت. در مورد Bloodstained هم دقیقا همین داستان صدق میکند؛ با وجود جلوههای بصری زیبا، بازی روی سوییچ روان نیست و از افت فریمهای گاه و بیگاه رنج میبرد. این کند شدنها و لگها باعث خراب شدن کامل تجربه Bloodstained روی سوییچ نمیشوند اما مشکلی بزرگ برای یک بازی در این ژانر به حساب میآیند که نیازمند گرافیک روان و بدون افت فریم است. با این حال استودیوی ArtPlay با عرضه پچهای گرافیکی قصد دارد مشکل افت فریم نسخه سوییچ را برطرف سازد. برهمین اساس تا حد زیادی میتوان به بهبود وضعیت گرافیکی نسخه سوییچ امیدوار بود.