1%
  • 0/10

داستان سری بازی‌های Bioshock

شاهکار کن لوین

داستان سری بازی‌های Bioshock ۰ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ مقالات بازی کپی لینک
داستان سری بازی‌های Bioshock

سری Bioshock یکی از شناخته‌شده‌ترین مجموعه‌های بازی ویدیویی در سبک تیراندازی اول شخص و داستان‌محور است که توسط استودیوی Irrational Games ساخته شد. این مجموعه با محیط‌های غرق در جزئیات، روایت عمیق فلسفی و انتخاب‌های اخلاقی پیچیده شناخته می‌شود. هر نسخه، از Rapture زیرآبی تا Columbia در حال پرواز در آسمان، تجربه‌ای تاریک، فکری و گاه ترسناک ارائه می‌دهد که به ترکیب اکشن و داستان‌سرایی بی‌نظیر آن کمک کرده است. حال در ادامه به سراغ داستان سری بازی‌های Bioshock می‌رویم.

فهرست مطالب

سری Bioshock از زمان انتشار نسخه اول در سال 2007، استاندارد جدیدی برای بازی‌های داستان‌محور و فلسفی ایجاد کرد. در این نسخه، بازیکن در نقش Jack وارد شهر زیرآبی Rapture می‌شود؛ جایی که تکنولوژی بی‌رویه و آرمان‌های فردگرایانه با هم تقابل دارند. محیط Rapture با طراحی دقیق، نورپردازی سینمایی و موسیقی متناسب، حس تنهایی و خطر را منتقل می‌کند و تجربه‌ای عمیق و غرق‌کننده ایجاد می‌کند. سیستم انتخاب‌های اخلاقی بازی، به ویژه در برخورد با Little Sisters، بر پایان داستان تأثیرگذار است و بازیکن را به تأمل در مورد مسئولیت‌های خود و پیامدهای اخلاقی وامی‌دارد. نسخه دوم، Bioshock 2 (2010)، داستان را از زاویه‌ای متفاوت روایت می‌کند. این بار بازیکن نقش Subject Delta، یک Big Daddy سابق، را برعهده دارد و محور اصلی داستان، رابطه او با Eleanor، Little Sister بزرگ شده، است. این بازی بهبودهای گیم‌پلی نسخه اول را حفظ کرده و بر عمق دنیای Rapture و سیستم مبارزات افزوده است. علاوه بر تجربه تک‌نفره، بخش چندنفره نیز اضافه شده که امکان رقابت اجتماعی و تعاملی بین بازیکنان را فراهم می‌کند، هرچند تمرکز اصلی همچنان بر داستان و اتمسفر تاریک Rapture است.

در سال 2013، Bioshock Infinite مسیر کاملاً متفاوتی ارائه داد و بازیکن را به شهر روی آسمان Columbia منتقل کرد، جایی که نژادپرستی، ایدئولوژی‌های افراطی و مشکلات اجتماعی در بطن شهر جریان دارد. بازیکن در نقش Booker DeWitt مأمور یافتن دختر اسرارآمیز Elizabeth می‌شود. Infinite با مبارزات سریع، تنوع Plasmidها و مکانیک Sky-Hook، تجربه‌ای پرهیجان ارائه می‌دهد، اما در کنار آن روایت پیچیده زمانی و ابعاد چندگانه، اثر را به تجربه‌ای فلسفی و ذهنی تبدیل می‌کند. تعامل میان Booker و Elizabeth و شخصیت‌پردازی دقیق، بازی را فراتر از یک تیراندازی ساده برده و به اثری سینمایی و فکری تبدیل می‌کند. DLC معروف Burial at Sea نیز بازیکن را دوباره به Rapture می‌آورد و داستان و مبارزات تازه‌ای ارائه می‌دهد. یکی از ویژگی‌های کلیدی سری، تلفیق محیط و داستان با انتخاب‌های اخلاقی و فلسفی است. این سری همواره بازیکن را در تصمیم‌گیری‌های مهم و تأثیرگذار در جهان بازی درگیر می‌کند و تجربه‌ای فکری و تأمل‌برانگیز خلق می‌کند. سبک هنری، موسیقی، صداگذاری و طراحی محیط، هر مکان و شخصیت را واقعی و زنده نشان می‌دهند.

همچنین نوآوری‌های گیم‌پلی، از جمله ترکیب تیراندازی با Plasmidها و توانایی‌های ویژه، طراحی دشمنان متنوع و سیستم ارتقاء و کاوش محیط، باعث شده بازیکن همیشه در تعامل کامل با دنیای بازی باشد. سری Bioshock نه تنها سرگرم‌کننده است، بلکه بازیکن را به تفکر درباره اخلاق، جامعه و فلسفه انسان و تکنولوژی وامی‌دارد. این ترکیب منحصر به فرد از گیم‌پلی جذاب، داستان‌سرایی عمیق و طراحی هنری خیره‌کننده، باعث شده که سری بازی‌های Bioshock همچنان یکی از تأثیرگذارترین مجموعه‌های بازی‌های ویدیویی باقی بماند و الهام‌بخش توسعه‌دهندگان آثار داستان‌محور باشد.

بخش اول: بازی BioShock

در ابتدای بازی، شخصیت اصلی Jack مسافر یک هواپیماست که در اقیانوس اطلس سقوط می‌کند، مدتی پس از اینکه جامعه‌ی سازمان‌یافته در Rapture فروپاشیده است. پس از بیرون آمدن از آب، جک خود را تنها بازمانده‌ی این سانحه می‌یابد و به سوی یک فانوس دریایی بلند در یک جزیره نزدیک شنا می‌کند. در آنجا یک کپسول زیرآبی پیدا می‌کند که او را به اعماق اقیانوس و ورودی شهر زیرآبی Rapture می‌رساند. یک ایرلندی به نام Atlas به جک کمک می‌کند تا از طریق رادیوی سرویس موجود در کشتی زیرآبی به ایمنی برسد. Andrew Ryan، که جک را به عنوان ماموری از یک کشور سطحی می‌بیند، از سیستم‌های خودکار Rapture و Splicers کنترل‌شده توسط فرمون خود علیه او استفاده می‌کند. Atlas به جک می‌گوید که تنها راه بقا، استفاده از توانایی‌های اعطا شده توسط Plasmids است و اینکه او باید Little Sisters را به همراه محافظان بزرگ و زره‌پوش آن‌ها، Big Daddies بکشد تا ADAM آن‌ها را استخراج کند. به طور غیرمستقیم، Dr. Tenenbaum با جک برخورد می‌کند و او را تشویق می‌کند که Little Sisters را نجات دهد و Plasmidی به او می‌دهد که به طور ایمن Sea Slugs موجود در هر Little Sister را از بین می‌برد و آن‌ها را به دختران عادی بازمی‌گرداند. Atlas می‌گوید همسر و فرزندش در یک زیردریایی پنهان شده‌اند و جک را به سوی آن هدایت می‌کند. درست زمانی که جک و Atlas به خلیجی که زیردریایی در آن قرار دارد می‌رسند، Ryan آن را نابود می‌کند؛ Atlas عصبانی، جک را در مأموریتی برای کشتن Ryan هدایت می‌کند. در نهایت، Jack با Ryan در دفترش مواجه می‌شود، جایی که Ryan بی‌تفاوت در حال بازی گلف است. Ryan حقیقتی را آشکار می‌کند که خود کنار هم گذاشته بود: Jack در واقع تنها چهار سال پیش در Rapture به دنیا آمده و به‌طور ژنتیکی اصلاح شده تا سریعاً بالغ شود. او فرزند نامشروع Ryan از رابطه‌ای با Jasmine Jolene، یک رقصنده‌ی اگزوتیک، است. Ryan ادامه می‌دهد که پس از خرید جنین Jack، Frank Fontaine او را طوری طراحی کرد که دستورات پیش یا پس از عبارت خاص «Would You Kindly…» را بدون چون و چرا اجرا کند. سپس Jack وقتی جنگ داخلی Rapture آغاز شد به سطح زمین فرستاده شد تا از دست Ryan در امان باشد. وقتی درگیری بین Fontaine و Ryan به بن‌بست رسید، Jack دستور دریافت کرد تا با یک بسته سوار هواپیما شود و از محتوای آن، یک revolver، برای ربودن و سقوط هواپیما در نزدیکی فانوس دریایی استفاده کند، تا به عنوان ابزار Fontaine به Rapture بازگردد. چون Jack فرزند Ryan بود، می‌توانست آزادانه از شبکه‌ی bathysphereهای Rapture استفاده کند، شبکه‌ای که برای همه به جز کسانی که در «محدوده‌ی ژنتیکی» Ryan قرار داشتند، قفل شده بود. در نهایت، Ryan می‌خواهد خودش بمیرد و از Jack می‌خواهد او را بکشد. با مرگ Ryan، Jack خیلی دیر متوجه می‌شود که Atlas نیز از عبارت محرک برای کنترل او استفاده کرده است. Atlas خود را به عنوان Frank Fontaine آشکار می‌کند، کسی که مرگش را جعل کرده بود تا Ryan را از مسیرش منحرف کند و کنترل شهر را به دست گیرد، و Jack را در معرض سیستم‌های امنیتی دوباره فعال شده قرار می‌دهد. Dr. Tenenbaum و Little Sisters به Jack کمک می‌کنند تا از طریق سیستم تهویه فرار کند، جایی که او سقوط کرده و بیهوش می‌شود. وقتی Jack به هوش می‌آید، Dr. Tenenbaum برخی از پاسخ‌های شرطی او (مانند عبارت محرک) را غیرفعال کرده و در از بین بردن باقی پاسخ‌ها به او کمک می‌کند، از جمله یک پاسخ که می‌توانست در نهایت قلبش را متوقف کند. با کمک Little Sisters، Jack موفق می‌شود Fontaine را پیدا کند. رئیس مافیا که در تنگنا قرار گرفته بود، مقادیر زیادی ADAM به بدن خود تزریق کرده و به موجودی غیرانسانی تبدیل می‌شود. Jack با او مبارزه می‌کند، در نهایت پیروز می‌شود و اجازه می‌دهد Little Sisters او را مهار کرده و ADAM بدنش را استخراج کنند، که منجر به مرگ او می‌شود.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ اگر بازیکن همه‌ی Little Sisters را نجات دهد (و بنابراین جانشان را حفظ کند)، پایان بازی نشان می‌دهد که پنج Little Sisters با Jack به سطح زمین بازمی‌گردند و زندگی کامل و پرمعنایی زیر نظر او تجربه می‌کنند، شامل فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، ازدواج و داشتن فرزند. پایان داستان حالتی دلگرم‌کننده دارد و Jack سالخورده را نشان می‌دهد که در بستر مرگش توسط پنج Little Sisters بزرگ شده احاطه شده است. اگر بازیکن همه‌ی Little Sisters را Harvest کرده باشد (و بنابراین آن‌ها را بکشد)، بازی با رویگردانی Jack از Sisters پس از شکست Fontaine پایان می‌یابد، که احتمالاً همه‌ی آن‌ها را می‌کشد و ADAMشان را می‌گیرد. Tenenbaum در روایت خود، اعمال Jack را محکوم می‌کند و صدایش مملو از خشم و نفرت است. در ادامه‌ی این پایان، یک زیردریایی موشکی حامل یک موشک هسته‌ای با لاشه‌ی هواپیما مواجه می‌شود و ناگهان توسط bathysphereهایی که حاوی Splicers هستند محاصره می‌شود. Splicers همه‌ی خدمه‌ی زیردریایی را می‌کشند و کنترل آن را به دست می‌گیرند. اگر بازیکن برخی از Little Sisters را نجات داده ولی تعدادی را نیز کشته باشد، پایان از نظر بصری مشابه پایان دوم است، اما لحن صدای Tenenbaum غمگین است، نه خشمگین.

به پایان بخش اول داستان سری بازی‌های Bioshock، بازی Bioshock رسیدیم.

بخش دوم: بازی BioShock 2

در سال 1968، تقریباً هشت سال پس از وقایع BioShock، Rapture اکنون تحت کنترل مبلغ پیشین و روان‌پزشکی به نام Sofia Lamb قرار دارد، کسی که ایده‌هایش درباره‌ی پیشرفت انسان، تفاوت شدیدی با بنیان‌گذار مرحوم شهر، Andrew Ryan دارد. در حالی که Ryan به نبوغ فردی باور داشت، Lamb بر تلاش جمعی و قدرت جامعه تأکید می‌کند و فلسفه‌ای مبتنی بر تصویر پروانه دارد که نشانه‌ی تولد دوباره است. او شکست Rapture را به عنوان شاهدی غیرقابل انکار می‌داند که «خود» ریشه‌ی تمام شر و رنج است. تحت حکومت Sofia، اولین نسل Little Sisters به نوجوانی رسیده‌اند. این شخصیت‌ها اکنون به نام Big Sisters شناخته می‌شوند، بسیار تهاجمی هستند و توانایی استفاده از Plasmidهایی را دارند که از دوران جمع‌آوری به دست آورده‌اند. Sofia Big Sisters را به سواحل اطلس می‌فرستد تا دختران کوچک را ربوده و آن‌ها را به Little Sisters جدید تبدیل کنند. در جشن شب سال نو 1958، Subject Delta—اولین Big Daddy که با موفقیت به یک Little Sister پیوند خورده بود—در حال انجام گشت‌های معمول خود با Little Sister خود است که او جلوتر می‌دود و توسط گروهی از Splicers مورد حمله قرار می‌گیرد. طبیعی است که Delta از جمع‌آورنده‌اش دفاع می‌کند، اما وقتی آخرین Splicer او را با Hypnotize Plasmid مورد حمله قرار می‌دهد متوقف می‌شود. Sofia Lamb ظاهر می‌شود و به او اطلاع می‌دهد که Little Sister او در واقع دختر خودش، Eleanor Lamb است، و سپس او را مجبور می‌کند تا یک Pistol را به سمت سر خود بگیرد و ماشه را بکشد. ده سال بعد، Delta در یک Vita-Chamber احیا می‌شود و شروع به دریافت پیام‌های تلپاتیک از Eleanor می‌کند که درخواست کمک دارد. Delta با Dr. Brigid Tenenbaum روبه‌رو می‌شود، کسی که به او می‌گوید برای نجات Eleanor و توقف Lamb، باید از خرابه‌های Rapture عبور کرده و به Fontaine Futuristics برسد، جایی که Eleanor در آن نگهداری می‌شود. اگر این کار را نکند، پیوند او باعث می‌شود که ضربان قلبش در صورت دور شدن بیش از حد از Little Sister خود متوقف شود و مانع فرار او از Rapture شود و در نهایت منجر به مرگش شود. در مسیر خود، Delta از Augustus Sinclair، تاجر و کلاهبردار ماهر و هم‌پیمان جدید Tenenbaum، کمک می‌گیرد. همچنین Eleanor با استفاده از ارتباط روانی‌اش با Little Sisters جدید، بسته‌های کمکی و پیام‌هایی را در سراسر Rapture برای او می‌گذارد تا به او کمک کند. از طریق audio logهای پراکنده در سراسر Rapture، Delta متوجه می‌شود که برخلاف نظر Andrew Ryan، Lamb در ابتدا به Rapture آورده شد تا به کسانی کمک کند که در زندگی زیرآبی با مشکلاتی مواجه بودند. با این حال، Lamb از جلسات درمانی به عنوان ابزاری برای شستشوی مغزی بیمارانش استفاده کرد تا آن‌ها را به فرقه‌ای که The Rapture Family نامیده بود، جذب کند. به زودی، Lamb در مناظرات عمومی Ryan را به چالش کشید و پیروز شد. در پاسخ به این تهدید جدید، Ryan از Sinclair خواست تا با او برخورد کند. Sinclair از خبرنگار Stanley Poole به عنوان جاسوس در درون فرقه استفاده کرد تا Lamb را به دام بیندازد، و سپس Lamb دستگیر و به زندان Persephone در Rapture فرستاده شد، و دخترش Eleanor را به مراقبت از فرمانده مورد اعتمادش و خواننده‌ای به نام Grace Holloway سپرد. وقتی Eleanor از Stanley درباره‌ی ورشکست کردن املاک Lamb در نبود او پرسید، Stanley وحشت زده شد و او را به یکی از یتیم‌خانه‌های Frank Fontaine فروخت، که منجر به تبدیل او به یک Little Sister شد. سپس Delta متوجه می‌شود که Lamb قصد دارد از ADAM استفاده کند تا دخترش را به موجودی فوق انسانی با تمامی دانش نخبگان Rapture تبدیل کند. سپس Lamb از همان روش‌های شرطی‌سازی که روی Jack اعمال شد استفاده خواهد کرد تا حس «خود» Eleanor را نابود کند و او را شستشوی مغزی کند تا تنها برای اهداف Lamb عمل کند. هدف Sinclair نیز آشکار می‌شود: او قصد دارد کنترل Rapture را از Lamb بگیرد، فناوری‌های آن را مصادره کند و به جهان سطحی بفروشد. سفر Delta ابتدا با یک بلوک یخ که در خروجی ایستگاه قطار Ryan Amusements قرار دارد متوقف می‌شود. او وارد پارک می‌شود تا Incinerate! Plasmid را پیدا کند و یخ را ذوب کند. با این حال، Lamb تمایلی ندارد Delta را ببیند و خطوط راه‌آهن را قفل می‌کند تا مانع رسیدن او به Eleanor شود. این باعث می‌شود که Delta در Pauper’s Drop متوقف شود تا کلید override را از Grace Holloway دریافت کند، کسی که کینه‌ی عمیقی نسبت به Subject Delta دارد. وقتی Delta بالاخره با او روبه‌رو می‌شود، Grace به او می‌گوید که سال‌ها پیش Delta فک او را شکسته است، زمانی که او قصد داشت به Eleanor تبدیل‌شده نزدیک شود و این حادثه حرفه‌ی او را به عنوان خواننده پایان داده است. سپس Delta باید تصمیم بگیرد که Grace را بکشد یا ببخشد. با در اختیار داشتن کلید، Delta Pauper’s Drop را ترک می‌کند.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ تلاش‌های Delta بار دیگر توسط یکی از فرماندهان Lamb، Father Simon Wales، مختل می‌شود؛ Splicerی متعصب و کور که معتقد است Eleanor کلید رسیدن به بهشت است. Wales یک torpedo به واگن قطار Delta شلیک می‌کند که آسیب جدی به آن وارد می‌کند و Delta را از وسیله‌اش پرت می‌کند. برای رسیدن به یک واگن قطار عملیاتی دیگر در Dionysus Park، Delta باید به Siren Alley برود، جایی که Wales یک معبد برای Rapture Family برپا کرده است. پس از کشتن Simon، Delta شروع به تخلیه‌ی آب Dionysus Park می‌کند، اما Lamb پمپ‌ها را بیش از حد بارگذاری می‌کند و Siren Alley را غرق می‌کند. Delta وارد Dionysus Park می‌شود و متوجه می‌شود که واگن‌های قطار قفل شده‌اند، اقدامی که توسط Stanley Poole انجام شده است، کسی که وعده می‌دهد اگر Delta همه‌ی Little Sisters در Dionysus Park را نجات دهد، واگن‌ها را دوباره باز کند. هنگام مراقبت از آن‌ها، Poole فاش می‌کند که مقاله‌ای درباره Delta نوشته است. Delta روزی مردی عادی بود و با لقب «Johnny Topside» شناخته می‌شد. او Rapture را در جریان یک سفر غواصی کشف کرده و تبدیل به شخصی مشهور در میان دیوارهای شهر شده بود. با این حال، Andrew Ryan معتقد بود که Johnny جاسوسی است که توسط CIA یا KGB فرستاده شده است (مشابه زمانی که با Jack، شخصیت اصلی BioShock اولیه، مواجه شد). در نهایت، Ryan او را به یک Big Daddy تبدیل کرد، با نام رمز Subject Delta. پس از اتمام مأموریتش، Delta قصد ترک محل را دارد که Lamb به او اطلاع می‌دهد Stanley او را به Ryan تحویل داده و مسئول تبدیل او به Big Daddy است. سپس Delta باید تصمیم بگیرد که Stanley را بکشد یا ببخشد. پس از رسیدن به Fontaine Futuristics، Delta بار دیگر توسط مردی به نام Gilbert Alexander متوقف می‌شود، کسی که به دلیل جذب مقدار عظیمی از ADAM دچار جنون شده است. با دنبال کردن ضبط‌های به جا مانده از Gil در زمان عاقل بودنش، Delta مسیر خود را به یک آزمایشگاه مخفی Plasmid پیدا می‌کند، جایی که Gil به طور وحشتناکی جهش یافته است. Delta نمونه‌ای ژنی به دست می‌آورد و از آن برای رسیدن به Persephone، جایی که Eleanor در آن نگهداری می‌شود، استفاده می‌کند، اما قبل از ترک، بار دیگر باید تصمیم بگیرد که زندگی Gil را پایان دهد یا نجات دهد. Delta وارد Persephone می‌شود و Eleanor را می‌یابد، که در یک اتاق قرنطینه به همراه Sofia قفل شده است. قبل از اینکه Delta بتواند وارد اتاق شود، Sofia با یک بالش Eleanor خفته را خفه می‌کند. این باعث می‌شود قلب او برای مدتی متوقف شود و بدن Delta نیز خاموش شود و بیهوش شود.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ Delta توسط Lamb اسیر می‌شود و پیوندش با Eleanor قطع می‌گردد، که در نتیجه قلبش ضعیف می‌شود. با این حال، Eleanor یک Plasmid ویژه برای Delta می‌فرستد که به او امکان می‌دهد کنترل یک Little Sister را به دست گیرد. او فاش می‌کند که از طریق پیوندشان و همچنین ارتباط روانی‌اش با Little Sisters جدید، دقیقاً رفتارهای Delta را زیر نظر داشته است، و بسته به عملکرد Delta در طول Rapture، او یا یک دختر جوان سرزنده و سرکش است که مصمم به کسب آزادی خود است، یا یک زن بدبین بی‌رحم که تنها به رفاه و بقا خود می‌اندیشد. با دنبال کردن دستورالعمل‌های Eleanor، Delta قطعات زره یک Big Sister را برای او فراهم می‌کند، که به Eleanor اجازه می‌دهد Delta را آزاد کند و در کنار او بجنگد. آن‌ها تصمیم می‌گیرند با استفاده از کپسول فرار Sinclair از Rapture فرار کنند. Lamb، وقتی می‌بیند دخترش از او سرپیچی می‌کند، برنامه می‌ریزد تا بمب‌هایی منفجر شود که آن‌ها را به ته دریا بفرستد. در طول فرار، Delta مجبور می‌شود Sinclair را بکشد، کسی که توسط Lamb اسیر شده و به Big Daddy تبدیل شده بود. Eleanor و Delta به کپسول فرار می‌رسند، اما یک تله نهایی که Lamb گذاشته است، Delta را به شدت زخمی می‌کند. داخل کپسول فرار پر از آب، Eleanor در کنار مادرش باید تصمیم بگیرد که Lamb را بکشد یا نجات دهد. بسته به انتخاب‌های بازیکن در طول بازی، پایان‌های متفاوتی رخ می‌دهد:

  • در پایان خوب، Eleanor از سوزن Big Sister خود برای جذب ADAM و وجدان Delta استفاده می‌کند تا آن‌ها برای همیشه با هم باشند، با Delta که هدایت اعمال و انگیزه‌های Eleanor را بر عهده دارد
  • در پایان بد، او به شکل بی‌رحمانه جوهر و ADAM، Deltaرا برداشت می‌کند و تولد یک هیولا را رقم می‌زند
  • با این حال، اگر Delta در طول سفرش نوعی دلسوزی نشان داده باشد، او این گزینه را دارد که متوقف شود و زندگی خود را فدا کند تا به Eleanor فرصتی برای رستگاری بدهد

به پایان بخش دوم داستان سری بازی‌های Bioshock، بازی Bioshock 2 رسیدیم.

بخش سوم: بسته الحاقی بازی Bioshock 2 (Minerva’s Den)

در سال 1968، Subject Sigma تازه فعال‌شده در حال حرکت به سوی Minerva’s Den است. Reed Wahl با دیدن ورود Sigma از ترس، دسترسی به تونل Minerva’s Den را که Sigma از آن عبور می‌کرد منفجر می‌کند و او را به کف اقیانوس می‌فرستد. پس از به هوش آمدن، Sigma توسط Porter تماس می‌گیرد، کسی که به دنبال کمک برای بازیابی نسخه‌ای از کد برنامه‌نویسی The Thinker است، اثری که حاصل عمر اوست و قصد دارد آن را هنگام فرار به سطح زمین با خود ببرد. Tenenbaum به قابلیت‌های محاسباتی The Thinker نیاز دارد تا درمانی برای اثرات ADAM بر جمعیت باقی‌مانده‌ی splicedهای Rapture بسازد و Sigma را به Porter فرستاده تا کد کامپیوتر را بازیابی کند. با هدایت Charles Milton Porter، Sigma از طریق یک maintenance access airlock وارد تأسیسات Minerva’s Den می‌شود. وقتی به ورودی اصلی در تاریکی کامل می‌رسد، متوجه می‌شود که Wahl چند Splicer را برای متوقف کردن او مستقر کرده است. پس از بازگرداندن جریان اصلی برق به این بخش از مجموعه، Sigma به بال اجرایی (Executive Wing) می‌رود تا Operations Access Punchcard را که در دفتر Porter پنهان شده است، بازیابی کند. این کارت برای دسترسی به Computer Core از طریق بخش عملیات لازم است. پس از بازیابی کارت، دسترسی به عملیات هنوز توسط یک قفل مغناطیسی مسدود است که تنها با استفاده از Gravity Well Plasmid قابل باز شدن است. بر اساس سوابق The Thinker، این Plasmid در Air-Tite Archives یافت می‌شود، اما ابتدا به Electro Bolt Plasmid نیاز است تا در ورودی معیوب باز شود. سپس یک انحراف دیگر لازم است تا Sigma وارد McClendon Robotics شود و هم آن تقویت ژنتیکی و هم یک Hack Tool را به دست آورد. پس از انجام تمام این مراحل، Sigma نهایتاً می‌تواند مسیر خود را به سمت Wahl و The Thinker ادامه دهد. در طول مسیر، Sigma متوجه می‌شود که دو بنیان‌گذار Rapture Central Computing دیدگاه‌های متضادی درباره نحوه استفاده از The Thinker داشته‌اند. Wahl قصد داشت از قدرت محاسباتی فوق‌العاده دستگاه برای ایجاد الگوریتمی استفاده کند که قادر به پیش‌بینی هر چیزی باشد. از سوی دیگر، Porter هدفی شخصی‌تر داشت: او می‌خواست The Thinker صدای همسر فوت‌شده‌اش، Pearl، و شخصیت او را شبیه‌سازی کند، غمی که هرگز پس از ورود به Rapture نتوانسته بود بر آن غلبه کند. در بخش عملیات (Operations)، Porter از Sigma می‌خواهد تا یک signal beacon را از یک bathysphere غرق‌شده در انبار ضایعات نزدیک ساختمان بازیابی کند و سپس آن را در دفتر Wahl در بال برنامه‌نویسی (Programming wing) بازبرنامه‌ریزی کند. این کار برای برنامه فرار آن‌ها حیاتی است، زیرا بیکن بازبرنامه‌ریزی شده bathysphere خصوصی Porter را در برابر torpedo launcherهایی که Sofia Lamb برای جلوگیری از خروج از Rapture مستقر کرده است، نامرئی می‌کند. پس از انجام این کار، Sigma به بخش Computer Core می‌رسد، جایی که The Thinker منتظر اوست، اما Wahl نیز آنجا حضور دارد، کسی که معادلاتش هنوز نتیجه رویارویی نهایی آن‌ها را پیش‌بینی نکرده است. نکته مهم‌تر برای Sigma این است که The Thinker کلید رمز و رازهای مربوط به هویت خودش و بازگشت Porter به Minerva’s Den پس از اینکه 10 سال قبل توسط همکار سابقش به اشتباه متهم و در Persephone زندانی شده بود، است.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ وقتی Sigma به Core می‌رسد، Wahl دسترسی اصلی را قفل می‌کند و Sigma مجبور می‌شود او را از طریق Access Shafts دنبال کند. در خروجی، او یک audio diary پیدا می‌کند که نشان می‌دهد Porter پیش از دستگیری توسط نیروهای Andrew Ryan یک پروتکل مخفی برای The Thinker تعیین کرده بود. این Rapture Departure Protocol باعث شده بود که ماشین به‌طور خودکار راهی برای فرار از شهر رو به افول پیدا کند. در اتاق هسته (core room) که جرم عظیمی از دستگاه‌های محاسباتی تشکیل‌دهنده ماشین در آن قرار دارد، Porter از Sigma می‌خواهد به چاپگر کد برود و هویت ژنتیکی خود را تأیید کند. با این حال، Wahl به‌عنوان آخرین اقدام علیه دشمنش، The Thinker را خاموش می‌کند و تمام شهر را در معرض خطر قرار می‌دهد، زیرا ماشین برای پایدار نگه داشتن بسیاری از عملکردهای حیاتی شهر ضروری است. او سپس مستقیماً با Sigma مواجه می‌شود و توسط Big Daddy کشته می‌شود. با مرگ Wahl، Tenenbaum که پس از خاموشی The Thinker ارتباط رادیویی با Sigma را دوباره برقرار کرده بود، او را تشویق می‌کند تا Administrator Punchcard را از جسد Wahl بازیابی کند. The Thinker دوباره فعال می‌شود و هویت ژنتیکی Sigma، پس از چاپ کد برنامه‌نویسی، مشخص می‌کند که در واقع هویت او همان Charles Milton Porter است. صدایی که قبلاً خود را در رادیو Porter معرفی کرده بود، اکنون مشخص می‌شود که در واقع The Thinker است که صدای خالقش را شبیه‌سازی می‌کند و شخصیت او را تقلید می‌کند. Tenenbaum توضیح می‌دهد که استفاده از صدای آشنا تنها راه هدایت Sigma در Minerva’s Den بود و ماشین به‌طور مستقل برای کمک به فرار Porter عمل کرده است، مطابق با Rapture Departure Protocol، چیزی که نه او و نه Wahl تصورش را می‌کردند که The Thinker قادر به انجام آن باشد. با بازیابی هویت خود، Porter از دفتر خصوصی‌اش عبور می‌کند تا به اسکله bathysphere برسد، جایی که Tenenbaum منتظر اوست. او از کنار یادگاری‌ها و خاطرات فراوان همسرش عبور می‌کند و یک audio diary پیدا می‌کند که نشان می‌دهد پس از دادن صدای همسرش به ماشین، Porter پروژه را رها کرده است، زیرا دریافت که هیچ‌گاه نمی‌تواند با این روش Pearl را بازگرداند و غم خود را جبران کند. در اپیلوگ مشخص می‌شود که Porter و Tenenbaum توانستند با bathysphere به دنیای سطح بازگردند و او توانست با درمانی که روی آن کار می‌کرد، بدن و صدای پیشین Porter را بازیابی کند. Porter در حالی که جلوی قبر همسرش ایستاده است، نامه‌ای می‌گذارد و در آن از او عذرخواهی می‌کند که سعی داشته با استفاده از The Thinker او را بازگرداند و اعلام می‌کند که سرانجام تصمیم گرفته او را رها کند.

به پایان بخش سوم از داستان سری بازی‌های Bioshock، بسته الحاقی بازی Bioshock 2 (Minerva’s Den) رسیدیم.

بخش چهارم: بازی BioShock Infinite

در سال 1912، Booker DeWitt توسط دوقلوهای مرموز Lutece Twins به فانوس دریایی جزیره‌ای در سواحل Maine برده می‌شود. با دستور از Luteces برای «دختر را بیاور و بدهی را پاک کن»، DeWitt وارد ساختمانی می‌شود که یک سیلوی موشکی در آن قرار دارد و او را به شهر پرنده Columbia منتقل می‌کند. حضور Booker در Columbia تا زمانی که با حروف «AD» که روی دستش حک شده، شناسایی شود، نادیده گرفته می‌شود. این نشانه «شیهه‌ی دروغین» (False Shepherd) است که رهبر و پیامبر شهر، Zachary Comstock، پیش‌بینی کرده بود که «بره (Elizabeth) را گمراه می‌کند» و باعث سقوط Columbia می‌شود. اکنون Booker که تحت تعقیب است، مسیر خود را به Monument Island باز می‌کند، جایی که Elizabeth در داخل یک برج نگهداری می‌شود. در داخل برج، او یک دستگاه بزرگ به نام Siphon و توانایی Elizabeth برای باز کردن Tears—شکاف‌هایی در بافت فضا-زمان که به دنیاهای موازی دیگر می‌رسند—را کشف می‌کند. پس از آزادسازی Elizabeth، نگهبان او، Songbird—موجودی پرنده به ارتفاع سی فوت—برج را خراب می‌کند و Booker و Elizabeth به سختی جان سالم به در می‌برند. این دو به سمت First Lady’s Aerodrome حرکت می‌کنند تا با یک کشتی هوایی به Paris بروند، شهری که Elizabeth همیشه آرزوی دیدن آن را داشته است. وقتی Booker کشتی را به سمت New York City هدایت می‌کند تا Elizabeth را به Luteces تحویل دهد، او Booker را بیهوش می‌کند و فرار می‌کند. Booker به هوش می‌آید و می‌بیند کشتی هوایی تحت کنترل Daisy Fitzroy، رهبر گروه Vox Populi است. «وکس» یک سازمان شورشی است که عمدتاً از طبقه کارگر، مهاجران و افراد رنگین‌پوست تشکیل شده و همه آن‌ها به نوعی تحت ظلم دولت و جامعه Columbia هستند. Fitzroy پیشنهاد می‌دهد که کشتی هوایی را بازگرداند اگر Booker یک محموله اسلحه را از محله‌های فقیرنشین Columbia بازیابی کند. Booker دوباره به Elizabeth می‌پیوندد و آن‌ها به عمق بیشتری از Columbia پیش می‌روند. در حالی که Elizabeth از توانایی خود برای دستکاری Tears به منظور کمک به مسیرشان استفاده می‌کند، از پیامدهای فیزیولوژیکی و روانی دستکاری واقعیت بر Booker و دیگر شهروندان Columbia نگران می‌شود. یک Tear آن‌ها را به دنیایی می‌برد که Booker در آن مرده و به عنوان شهیدی برای Vox Populi شناخته می‌شود، کسانی که در حال شورش خشونت‌آمیز هستند. Fitzroy آن دنیا معتقد است که این Booker قربانی او را زیر سؤال می‌برد و تهدیدی برای تضعیف هدف Vox Populi است، بنابراین نیروهای خود را علیه او می‌فرستد. Elizabeth مجبور می‌شود Fitzroy را بکشد تا مانع از اعدام یک پسر Founder شود و وقتی که او و Booker آماده ترک Columbia با کشتی هوایی می‌شوند، Songbird حمله می‌کند و کشتی را نابود می‌کند. با درک اینکه نمی‌توانند Columbia را بدون متوقف کردن Songbird ترک کنند، Booker و Elizabeth به دنبال ابزار کنترل آن می‌گردند. در حین ادامه جستجو برای فرار، آن‌ها به تدریج توطئه‌ای پشت تأسیس شهر را کشف می‌کنند، از طریق Tears و شبح Lady Comstock که توسط همسرش با استفاده از Siphon بر روی Elizabeth زنده شده است. آشکار می‌شود که Lutece Twins در واقع خواهر و برادر واقعی نیستند، بلکه دو نسخه از یک فیزیکدان کوانتومی از واقعیت‌های مختلف هستند. “Rosalind”، Lutece زن، اصالتاً متعلق به این واقعیت است، در حالی که “Robert”، مرد، از واقعیت دیگری می‌آید. Comstock که از استفاده از دستگاه Tear نابارور و به طور مصنوعی پیر شده بود و پیشگویی‌های خود را به دست آورده بود، Elizabeth را از نسخه جایگزین خود در جهان Robert گرفته و او را به عنوان دخترش پذیرفته و برای رهبر آینده شهر تربیت کرده بود. Comstock از Luteces خواسته بود Siphon را بسازند تا قدرت‌های Elizabeth را مهار کند و سپس نقشه قتل آن‌ها و همسرش را ریخته بود تا حقیقت درباره منشأ Elizabeth پنهان بماند و مرگ Lady Comstock را به گردن Daisy Fitzroy بیندازد. با این حال، در این فرایند، Comstock ناخواسته Luteces را در سراسر جهان‌های موازی پخش کرد و به آن‌ها همان قدرت‌های Elizabeth را داد. وقتی به Comstock House می‌رسند، Elizabeth توسط Songbird اسیر می‌شود. Booker دنبالش می‌رود اما توسط Elizabeth پیر شده در آینده که دهه‌ها شکنجه و شستشوی مغزی را تجربه کرده و هدف Comstock را به ارث برده، به آینده کشیده می‌شود. او جنگی علیه جهان زیرین به راه انداخته است و فاش می‌کند که Songbird همیشه تلاش‌های Booker برای نجات او را در گذشته متوقف می‌کرد و از Booker می‌خواهد تا با ارائه راهی برای کنترل Songbird، مانع از وقوع این آینده شود.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ Booker به حال حاضر بازمی‌گردد و Elizabeth را نجات می‌دهد و آن‌ها Comstock را تا کشتی هوایی‌اش تعقیب می‌کنند. Comstock از Booker می‌خواهد گذشته Elizabeth را برای او توضیح دهد و اینکه چرا یک انگشت او از دست رفته است. وقتی Comstock شروع به حمله به Elizabeth می‌کند و Booker را مسئول تمام مشکلات او می‌داند، Booker عصبانی می‌شود و او را در غسل تعمیدش غرق می‌کند. Booker ادعا می‌کند که از موضوع انگشت Elizabeth اطلاعی ندارد، اما او تأکید می‌کند که Booker می‌داند اما به یاد نمی‌آورد. Booker تصمیم می‌گیرد Siphon را نابود کند تا Elizabeth بتواند به تمام قدرت خود دست یابد و حقیقت را بیاموزد. با کنترل Songbird در دست آن‌ها، آن‌ها حمله Vox Populi را دفع می‌کنند و سپس دستور می‌دهند Songbird Siphon را نابود کند. وقتی دستگاهی که Booker برای کنترل Songbird استفاده کرده بود نابود می‌شود، او سعی می‌کند به Booker حمله کند. Elizabeth یک Tear باز می‌کند و هر سه را به شهر زیرآبی Rapture منتقل می‌کند؛ Booker و Elizabeth در داخل امن می‌مانند، اما Songbird به بیرون منتقل شده و تحت فشار عظیم آب دریا خرد می‌شود. Elizabeth Booker را به سطح و فانوس دریایی همان واقعیت می‌برد. آن‌ها از در ساختمان به مکانی خارج از زمان و فضا سفر می‌کنند که شامل تعداد بی‌شماری فانوس دریایی و نسخه‌های جایگزین خود آن‌ها است. Elizabeth توضیح می‌دهد که آن‌ها در یکی از بینهایت واقعیت ممکن قرار دارند، برخی مشابه و برخی به‌طور چشمگیری متفاوت، بسته به تصمیماتی که گرفته شده است. او حقیقت را به Booker نشان می‌دهد: در ۸ اکتبر ۱۸۹۳، Robert Lutece به نمایندگی از Comstock به سراغ او آمد و خواست که «دختر را بده و بدهی را پاک کن»، اشاره به دختر نوزاد Booker، Anna DeWitt—که منشأ برندینگ «AD» روی Booker است. Booker با بی‌میلی موافقت کرد تا Anna را بفروشد و بدهی‌های قمار خود را بپردازد، اما خیلی زود پشیمان شد. او دیر رسید تا مانع فرار Comstock به جهان Rosalind از طریق یک Tear شود؛ بسته شدن آن انگشت کودک را قطع کرد. پس از آن Comstock Anna را به عنوان Elizabeth بزرگ کرد، دختر خود. به دلیل انگشت قطع‌شده، Elizabeth همزمان در دو واقعیت وجود دارد: انگشتش در واقعیت Robert و بقیه بدنش در واقعیت Rosalind است. این همان چیزی است که به Elizabeth قدرت باز کردن و خلق Tears به اراده خود را می‌دهد. بعداً Robert که از اعمال خود احساس گناه می‌کرد، Rosalind را متقاعد می‌کند تا به او کمک کند Booker را به Columbia در واقعیت Rosalind بیاورد تا Elizabeth را نجات دهد. بنابراین قایق کوچک در ابتدای بازی ظاهر می‌شود. Elizabeth توضیح می‌دهد که هر اقدامی که Booker علیه Comstock انجام دهد، Comstock حداقل در یکی از این جهان‌ها همچنان زنده خواهد ماند؛ Luteces بارها سعی کرده‌اند Bookerهای مختلف از جهان‌های دیگر را برای پایان دادن به این چرخه بسیج کنند، اما نتیجه همیشه یکسان است. تنها راه برای شکستن چرخه، جلوگیری از ایجاد Comstock در ابتدا است. Elizabeth Booker را به مکانی می‌برد که او برای غسل تعمید و تطهیر از گناهانش پس از وقایع Battle of Wounded Knee رفته بود. Booker در آخرین لحظه از غسل تعمید اجتناب کرد و بعداً در جهان Robert پدر Anna شد، در حالی که در جهان Rosalind غسل تعمید گرفت، به دین روی آورد، به Comstock تبدیل شد و هیچ فرزندی نداشت. Comstock که به دلیل مواجهه با فناوری Luteces نابارور بود، از هویت واقعی خود به عنوان Booker آگاه بود و ربودن Anna را طراحی کرد تا برای Columbia وارثی خونی داشته باشد. در غسل تعمید، Booker و Elizabeth همراه با نسخه‌های جایگزین Elizabeth از جهان‌های دیگر حضور دارند. Booker اجازه می‌دهد تا او را غرق کنند و بدین ترتیب انتخاب غسل تعمیدش هرگز انجام نمی‌شود و بنابراین Comstock و Columbia هیچ‌گاه وجود نخواهند داشت. یکی پس از دیگری، نسخه‌های Elizabeth شروع به ناپدید شدن می‌کنند و صفحه به سیاهی می‌رود پیش از آنکه نسخه اصلی ناپدید شود. در صحنه‌ای پس از تیتراژ، Booker در آپارتمان خود در 8 اکتبر 1893 به هوش می‌آید. وقتی صدای یک نوزاد را در اتاق کناری می‌شنود، برای Anna صدا می‌زند و در اتاق او را باز می‌کند، و سپس صفحه به سیاهی می‌رود.

به پایان بخش چهارم از داستان سری بازی‌های Bioshock، بازی BioShock Infinite رسیدیم.

بخش پنجم: بسته الحاقی بازی BioShock Infinite (Burial at Sea)

در شهر Rapture، Booker DeWitt یک کارآگاه خصوصی شناخته‌شده است که امور «کثیف» مشتریانش را انجام می‌دهد، زمانی که مشغول نوشیدن و قمار نیست. در شب سال 1959، زنی مرموز به نام Elizabeth از او می‌خواهد ناپدید شدن دختری جوان به نام Sally را بررسی کند. نیت Elizabeth مبهم است و او حاضر به فاش کردن اطلاعات حیاتی نمی‌شود و تنها می‌گوید که Sally زنده است و هنرمند برجسته Sander Cohen ممکن است اطلاعاتی درباره مکان او داشته باشد. این دو نفر به ساختمان Cohen در High Street سفر می‌کنند، اما ورود به باشگاه برای آن‌ها ممنوع است. برای ورود به مهمانی اختصاصی باشگاه، آن‌ها به ماسک‌هایی نیاز دارند که به طور ویژه برای مهمانان ساخته شده‌اند. Booker و Elizabeth به فروشگاه‌های نزدیک سر می‌زنند؛ در حالی که Elizabeth فروشندگان را مشغول می‌کند، Booker موفق می‌شود ماسک لازم را به دست آورد و این دو به مهمانی Cohen خوش‌آمد گفته می‌شوند. وقتی آن‌ها وارد Garden of the Muses می‌شوند، Cohen در حال کار روی آخرین اثر «هنر اجرایی» خود است. با این حال، اثر از استانداردهای بالای این هنرمند وسواسی فاصله دارد و او مدل‌ها را دور می‌اندازد. پس از «نمایش نور»، Booker و Elizabeth درباره Sally با Cohen روبه‌رو می‌شوند. او نسبت به نیت‌های Elizabeth شک دارد اما موافقت می‌کند محل Sally را فاش کند اگر Booker و Elizabeth برای الهام بخشیدن به «موزه»‌اش برقصند. وقتی گزینه دیگری ندارند، آن‌ها والتی می‌رقصند. تنها لحظاتی بعد، Cohen دوباره یک خطا پیدا می‌کند و آن‌ها را بی‌هوش می‌کند. با این حال، به وعده‌اش عمل می‌کند: آن‌ها را به یک Bathysphere می‌برد و ادعا می‌کند که آن‌ها را به Sally خواهد رساند. وقتی Booker و Elizabeth به هوش می‌آیند، متوجه می‌شوند Bathysphere از شهر دور شده و به کف دریا می‌رود، جایی که Andrew Ryan اخیراً فروشگاه Fontaine’s Department Store را غرق کرده بود. از طریق رادیوی موج کوتاه، Cohen فاش می‌کند که Sally در ساختمان Housewares سکونت دارد و Booker و Elizabeth باید با تراموا به آنجا برسند. این کار تنها با کمک Old Man Winter Plasmid امکان‌پذیر است. وقتی آن‌ها به ساختمان اصلی می‌رسند، بلافاصله توسط Splicers زندانی شده توسط Ryan در فروشگاه اکنون منزوی مورد حمله قرار می‌گیرند. پس از شکست دادن دشمنان متعدد، Sally که در سیستم تهویه مخفی شده بود پیدا می‌شود. آن‌ها همه کانال‌ها به جز یک کانال را می‌بندند تا Sally را به تله بیندازند و سپس دمای کانال را افزایش می‌دهند تا او را بیرون بکشانند. Sally به دلیل گرما جیغ می‌کشد و به تنها خروجی باقی‌مانده کانال می‌گریزد.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ بعد از آن، وقتی Booker تلاش می‌کند Sally را بیرون بکشد، متوجه می‌شود که او اکنون یک Little Sister شده است (همان‌طور که می‌ترسید). Booker شوکه می‌شود و وقتی بار دیگر به شکل تهاجمی سعی می‌کند او را بیرون بکشد، Sally برای محافظش، یک Bouncer Big Daddy، کمک می‌طلبد و او به Booker حمله می‌کند. Booker و Elizabeth با Big Daddy مبارزه می‌کنند و موفق به شکست او می‌شوند، که به Booker اجازه می‌دهد تلاش کند با Sally صحبت و او را متقاعد کند، اما نتیجه‌ای نمی‌گیرد. Booker که در تلاش برای بازگرداندن اوست، به یاد خاطرات گذشته‌اش می‌افتد که قبلاً برای او «مه‌آلود» بودند. در یک فلش‌بک مشخص می‌شود که Booker در واقع همان Zachary Hale Comstock پشیمان بوده است، کسی که با Robert و Rosalind Lutece همکاری کرده تا دختر Booker، Anna، را بگیرند، اما در یک جهان متفاوت از داستان Infinite، کودک را به طور تصادفی کشته و سرش به جای انگشت کوچک قطع شده است. Booker (Comstock) به هوش می‌آید و به یاد می‌آورد که دوقلوهای Lutece او را از طریق دستگاه Tear به Rapture منتقل کرده‌اند تا او بتواند فراموش کند و از مشکلاتش دور شود. دوقلوهای Lutece ظاهر می‌شوند و Comstock را مورد انتقاد قرار می‌دهند، می‌گویند او هرگز نتوانست پیامدهای اعمالش را بپذیرد. به عنوان اثر جانبی رفتن به Rapture از طریق دستگاه، او خاطراتش از بودن Comstock و شکست در دزدیدن Anna را از دست داده و زندگی خود را به عنوان Booker DeWitt، کارآگاه خصوصی، ادامه داده است. این Comstock هیچ دانشی از جهان Infinite ندارد و نمی‌تواند منبع Elizabeth را بشناسد یا ناگهان آن را درک کند؛ او کاملاً Comstock متفاوتی است. Elizabeth که از تلاش Comstock برای ربودن خود خشمگین است، وقتی می‌فهمد او فرزند واقعی‌اش نیست، عذرخواهی او را نمی‌پذیرد و به جای آن می‌گوید که Comstock پشیمان خواهد شد. بازیکن صدای برخاستن Big Daddy را می‌شنود که از حادثه قبلی جان سالم به در برده است. سپس Big Daddy با مته خود Comstock را از پشت فرو می‌کند. در آخرین لحظات، Comstock به Elizabeth نگاه می‌کند که بی‌رحمانه او را می‌نگرد و بدنش از خون او پوشیده شده است. صفحه به سیاهی می‌رود و بدین ترتیب Episode 1 به پایان می‌رسد و داستان Episode 2 را آماده می‌کند. Elizabeth در پاریس در آستانه قرن بیستم به سر می‌برد. اما ناگهان Sally را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در حین تعقیب، تصویر ایده‌آل‌شده Elizabeth از شهر فرانسوی به یک کابوس تبدیل می‌شود. خاطرات او از Columbia، Comstock و Sally همچنان او را دنبال می‌کنند. کمی بعد از اتفاقات Episode 1، Elizabeth در بخش اسباب‌بازی‌های فروشگاه Fontaine’s Housewares Department به هوش می‌آید. Atlas و همراهانش Sally را می‌ربایند و جسد Comstock را برای یافتن اموال باارزش جستجو می‌کنند. قبل از آن که به Elizabeth شلیک کنند، تصویر Booker DeWitt ظاهر می‌شود و او را هدایت می‌کند تا ادعا کند می‌تواند به Atlas در فرار از فروشگاه غرق‌شده کمک کند. Elizabeth اطلاعاتی درباره Dr. Yi Suchong به Atlas می‌دهد تا او را متقاعد کند و آزادی Sally را در ازای همکاری وعده می‌دهد. وقتی تنها می‌ماند، Elizabeth شروع به جستجو در فروشگاه می‌کند و بدن مرده خود را میان آوار پیدا می‌کند. او درمی‌یابد که نسخه قبلی‌اش توسط همان Bouncer که Comstock را به دار زده بود، کشته شده است. با این حال، قدرت‌های او اجازه دادند تا به نحوی در چندجهانی باقی بماند و احساس گناه او نسبت به استفاده از Sally برای انتقام از Comstock، او را واداشت تا به Rapture بازگردد و وضعیت را پاک‌سازی کند. دوقلوهای Lutece به او توصیه کرده بودند که به Rapture بازنگردد، زیرا حالت کوانتومی-فراهم‌زای او به یک Elizabeth نهایی و فانی فرو می‌ریزد، بدون دانش مطلق یا توانایی باز کردن Tears، و از Elizabethهای دیگر جهان‌های جایگزین جدا می‌شود؛ اما او مصمم بود تا به Rapture بازگردد و Sally را نجات دهد. صدای Booker، که خود را فقط بخشی از ضمیر ناخودآگاه Elizabeth معرفی می‌کند، او را در عبور از فروشگاه پر از Splicerها راهنمایی می‌کند. با دنبال کردن Suchong، Elizabeth متوجه می‌شود که دکتر از Columbia آگاه بوده و دستگاه Luteceی ساخته تا ارتباطی با شهر پرنده برقرار کند، بر اساس فناوری دوقلوهای Lutece. Elizabeth استدلال می‌کند که می‌تواند از ذره Lutece که Columbia را در هوا نگه می‌داشت، برای بلند کردن فروشگاه به Rapture استفاده کند.

در ادامه داستان سری بازی‌های Bioshock؛ او تجهیزات لازم برای تعمیر دستگاه خراب‌شده را با کمک ناخواسته Atlas و Suchong جمع‌آوری می‌کند. سپس Elizabeth از طریق یک Tear به Columbia بازمی‌گردد. او خود را سوار بر کشتی The First Lady می‌یابد، درست در زمانی که Booker و Elizabeth کارخانه Jeremiah Fink را با کمک Vox Populi تصرف کرده بودند. او ذره Lutece را به راحتی به دست می‌آورد، اما پیش از آن که بتواند به Rapture بازگردد، Suchong Tear را می‌بندد و او را مجبور می‌کند تا دسته‌ای مو از یکی از آزمایشگاه‌های مخفی Fink جمع‌آوری کند. در این جریان، Elizabeth متوجه می‌شود که Daisy Fitzroy به دستور دوقلوهای Lutece، پسر Fink را گروگان گرفته بود تا Elizabeth را وادار کند تصمیم تکان‌دهنده‌ای بگیرد و انقلابی را بکشد، امری که او را به بلوغ فکری می‌رساند. او همچنین درمی‌یابد که Fink و Suchong از طریق شکاف Tear با یکدیگر ارتباط داشته و در پروژه‌های تکنولوژیکی متعددی همکاری کرده‌اند، از جمله استفاده و پردازش ADAM برای ساخت plasmidها و vigorها و ایجاد و آموزش Songbird بر اساس فناوری Big Daddy. بر خلاف Little Sisters که از طریق علم به محافظان خود متصل شده بودند، Elizabeth از طریق یک عمل مهربانی به محافظ خود متصل شده بود. او دسته مو را به دست می‌آورد، که مشخص می‌شود موهای خود اوست، و با فرار از نیروهای غارتگر Vox Populi به Tear بازمی‌گردد تا دوباره به Rapture بازگردد. وقتی Elizabeth به Rapture بازمی‌گردد، نمونه موی جمع‌آوری‌شده را به Suchong منتقل می‌کند، اما از طریق یک صفحه ویدئویی، مستقیماً با Andrew Ryan مواجه می‌شود. او اتاق را محصور می‌کند و به Elizabeth یک گزینه نهایی می‌دهد: یا با او همکاری کند یا به دست پلیس خصوصی‌اش که در حال پاکسازی باقی‌مانده‌ی پیروان Atlas هستند، کشته شود. Elizabeth فرار می‌کند و خود را به دفتر خصوصی Frank Fontaine می‌رساند و ذره Lutece را به بالای سازه غرق‌شده، جایی که ستون‌های باربر به هم می‌رسند، می‌برد. وقتی ذره را آزاد می‌کند و باعث بلند شدن ساختمان می‌شود، نیروهای Atlas او را اسیر می‌کنند، معتقدند که او از Sally ارزشمندتر است. Elizabeth با استفاده از سرم حقیقت به‌صورت اوردوز مورد آزمایش قرار می‌گیرد تا محل «Ace in the Hole» را فاش کند و دو هفته بعد با ادامه جنگ داخلی Rapture به هوش می‌آید. Atlas او را با تهدید به لابوتومی شدن شکنجه می‌کند مگر این که محل Ace را فاش کند. Elizabeth تا وقتی که Sally در خطر قرار می‌گیرد، بی‌تفاوت می‌ماند. در لحظه‌ای از اضطراب شدید، Elizabeth یکی از آینده‌هایی که قبلاً دیده بود را به خاطر می‌آورد و به Atlas می‌گوید که Ace در آزمایشگاه Suchong است. با گروگان گرفتن Sally، Atlas Elizabeth را به آزمایشگاه می‌فرستد. در این مسیر، به طور غیرمستقیم باعث مرگ Suchong به دست یک Big Daddy می‌شود، همان موجودی که Elizabeth اخیراً با دو Little Sister به آن متصل شده بود. او Ace — یک تکه کاغذ ساده با پیام رمزگذاری‌شده از Suchong — را از جسد دکتر برمی‌دارد و به Atlas بازمی‌گرداند، با علم کامل به اینکه Atlas او را فریب خواهد داد. Atlas از محتوای کاغذ خشمگین می‌شود، اما در یک فلش‌بک نهایی، Elizabeth خود را در هواپیمایی می‌یابد که Jack را به Rapture منتقل می‌کرد و پیام رمزگذاری‌شده را به‌عنوان عبارت ماشه‌ای Jack، «Would You Kindly»، تشخیص می‌دهد. با اطمینان از اینکه «Ace» نیز باعث سقوط Atlas خواهد شد، او کد را رمزگشایی می‌کند. Atlas برنامه‌ای می‌ریزد تا Jack به Rapture بیاید و Ryan را بکشد، سپس Elizabeth را دوباره به شدت زخمی می‌کند و سرنوشتشان را رقم می‌زند و او را تنها با Sally رها می‌کند، «به‌عنوان احترام» به بخشی از توافق. در حالی که Elizabeth جان می‌دهد، آخرین بینایی از آینده را می‌بیند که نشان می‌دهد Jack کسی خواهد بود که چرخه خشونت در Rapture را پایان می‌دهد و Sally و سایر Little Sisters را نجات می‌دهد. Sally شروع به خواندن La Vie en Rose می‌کند تا Elizabeth را آرام کند، و Elizabeth با رضایت و آرامش از دنیا می‌رود، مطمئن از اینکه اوضاع حل خواهد شد. در صحنه پس از تیتراژ، نمایی از Rapture و دم هواپیمای Apollo Airways Flight DF-0301 که به سمت شهر غرق می‌شود نشان داده می‌شود — خبر از رسیدن Jack می‌دهد.

به پایان بخش پنجم از داستان سری بازی‌های Bioshock، بسته الحاقی بازی BioShock Infinite (Burial at Sea) و به صورت کلی داستان سری بازی‌های Bioshock رسیدیم و امیدواریم که لذت کافی را برده باشید.




نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments