رتبه‌بندی برترین فیلم‌های سایبرپانک
1%
  • 1/10

رتبه‌بندی برترین فیلم‌های سایبرپانک

آثاری که در دنیای علم سیر می‌کنند

رتبه‌بندی برترین فیلم‌های سایبرپانک ۲ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ ترین‌ها (سینمایی) کپی لینک

اگر به دنبال دنیایی هستید که در آن فناوری، بی‌عدالتی، هویت انسانی و مقاومت به هم گره خورده‌اند، در ادامه با فهرستی از برترین فیلم‌های سایبرپانک همراه خواهید شد؛ آثاری که تماشای آن‌ها تجربه‌ای فراموش‌نشدنی از شورش، فناوری پیشرفته و نبرد انسان با نظم ماشینی را برایتان رقم خواهد زد.

سایبرپانک یکی از شاخه‌های ویژه و متمایز ژانر علمی-تخیلی به شمار می‌رود که تعریفی دقیق و ساختارمند دارد. در ساده‌ترین شکل، این گونه‌ سینمایی به تصویر آینده‌ای تاریک می‌پردازد؛ آینده‌ای که در آن هوش مصنوعی یا شرکت‌های بزرگ و فراگیر، قدرت را به‌طور کامل در اختیار گرفته‌اند و جامعه را به سوی نظمی سرکوبگر، همراه با نظارت دائمی و آزادی‌های محدود سوق داده‌اند. اغلب این داستان‌ها در فضاهای شهری روایت می‌شوند؛ شهرهایی با برج‌های بلند، خیابان‌های باران‌خورده و تابلوهای نئونی که به نماد بصری این ژانر تبدیل شده‌اند. هرچند برخی آثار نیز ممکن است به فضا یا محیط‌هایی متفاوت بپردازند، اما الزاماً نیازی نیست که همه‌چیز در یک شهر سایبری رخ دهد.
در برترین فیلم‌های سایبرپانک، شخصیت‌های اصلی معمولاً از اقشار فرودست جامعه هستند؛ افرادی که در حاشیه قرار گرفته‌اند و تصمیم می‌گیرند با ساختارهای قدرت مبارزه کنند. شورش علیه وضعیت موجود، درون‌مایه‌ای ثابت در این آثار است. در این میان، فیلم‌هایی مانند Ex Machina با وجود کیفیت بالا و جذابیت بصری، از لحاظ مفهومی دقیقاً در تعریف محدود و کلاسیک سایبرپانک نمی‌گنجند و بیشتر در لبه‌های این سبک حرکت می‌کنند. با وجود این تفاوت‌ها، فیلم‌های شاخص متعددی در طول سال‌ها تولید شده‌اند که به‌درستی روح سایبرپانک را به تصویر کشیده‌اند.

Alita: Battle Angel

فیلم Alita: Battle Angel که بر اساس مانگایی از یوکیتو کیشیرو ساخته شده، داستان خود را در قرن بیست‌وششم و سیصد سال پس از یک جنگ ویرانگر میان زمین و مستعمرات انسانی مریخ روایت می‌کند. فضای فیلم کاملاً درگیر ناآرامی‌های سیاسی است؛ جایی که دولت‌ها عملاً زیر سلطه شرکت‌های بزرگ قرار گرفته‌اند و فشار بر مردم به سطحی سرکوبگر رسیده است. در میان این آشوب، دختری سایبورگ به نام آلیتا (با بازی روزا سالازار) در میان ضایعات یک شهر متروکه پیدا شده و دوباره به زندگی بازمی‌گردد، اما هیچ خاطره‌ای از هویت خود ندارد. با این حال، خیلی زود متوجه می‌شود که سایبورگ‌های دیگری در تعقیب او هستند و این موضوع او را وارد دنیایی از توطئه، خاطرات سرکوب‌شده و مقاومت می‌کند.
این فیلم که تهیه‌کنندگی آن را جیمز کامرون و جان لاندو بر عهده داشته‌اند، با استقبال نسبتاً مثبتی از سوی منتقدان همراه شد. اگرچه شهرت آن به اندازه برخی دیگر از آثار شناخته‌شده نیست، اما موفق شده پایگاهی وفادار از هواداران برای خود ایجاد کند و احتمالاً در آینده به یک اثر کالت تبدیل خواهد شد. Alita: Battle Angel با ترکیب فضای آینده‌نگر، اکشن پرتنش و طراحی بصری خیره‌کننده، جایگاه ویژه‌ای در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک دارد. ویژگی‌هایی چون جامعه‌ای کنترل‌شده، هویت مبهم شخصیت اصلی، تضاد میان انسان و ماشین و مبارزه برای کشف حقیقت، همه در این اثر به‌شکل برجسته دیده می‌شوند و آن را به یکی از فیلم‌های شاخص این زیرژانر تبدیل کرده‌اند.

The Running Man

سال تولید: ۱۹۸۷

فیلم The Running Man با بازی آرنولد شوارتزنگر از دهه ۱۹۸۰ تاکنون به اثری کالت و محبوب در میان علاقه‌مندان تبدیل شده است. این فیلم علمی-تخیلی و اکشن در دنیایی روایت می‌شود که بار دیگر کنترل آن در دست شرکت‌های بزرگ قرار دارد؛ شرکت‌هایی که مردم را مجبور می‌کنند برای سرگرمی عموم، به‌ویژه طبقه ثروتمند، در مسابقات مرگباری شرکت کنند. یکی از این برنامه‌ها، مسابقه‌ای به نام The Running Man است که در آن محکومان به جنایت شانس آزادی خود را با بقا در برابر تعقیب‌کنندگان سایبرنتیکی می‌یابند؛ شکارچیانی که ظاهری شبیه به ابرشرورها و شخصیت‌های کمیک بوکی دارند.

داستان زمانی تغییر می‌کند که بن ریچاردز، مأمور پلیسی با بازی آرنولد شوارتزنگر، به‌اشتباه به جرم محکوم شده و مجبور می‌شود در این مسابقه شرکت کند. همین موضوع او را به شورش علیه حکومت سرکوبگر سابقش وامی‌دارد. اگرچه ظاهر فیلم با لباس‌های اسپندکس و جلوه‌های بصری کمیک‌گونه ممکن است کمی سطحی به نظر برسد، اما از نظر ساختار و مضمون، اثری کاملاً سایبرپانک است و تمام ویژگی‌های کلیدی این ژانر را در خود دارد. The Running Man با ترکیب اکشن و نقد اجتماعی، جایگاهی ویژه در فهرست برترین فیلم‌های سایبرپانک به دست آورده است.

Upgrade

سال تولید: ۲۰۱۸

اکثر فیلم‌های سایبرپانک معمولاً در قالب آثار اکشن یا هیجان‌انگیز ساخته می‌شوند، اما فیلم Upgrade مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و با ورود به ژانر وحشت، تجربه‌ای تازه در این سبک ارائه می‌دهد، البته هنوز هم پر از صحنه‌های اکشن هیجان‌انگیز است. داستان در آینده‌ای نزدیک رخ می‌دهد؛ دورانی که فناوری به همه جنبه‌های زندگی انسان‌ها نفوذ کرده و کنترل جهان را به‌دست گرفته است. این شرایط برای شخصیت اصلی، گری، که نسبت به هر چیز وابسته به باتری حساسیت و بی‌اعتمادی دارد، بسیار چالش‌برانگیز است. اما زمانی که همسرش به قتل می‌رسد و خودش فلج می‌شود، ناچار می‌شود تا با دریافت کاشت سایبرنتیکی دوباره حرکت کند و برای گرفتن انتقام وارد مسیر جدیدی شود.
در ادامه، پرده از رازهای پیچیده‌ای برداشته می‌شود که به توطئه‌ها و دستکاری‌های فناوری در پس ماجرا اشاره دارند و پرسش‌های تازه‌ای درباره ماهیت واقعی حمله مطرح می‌شود. Upgrade فیلمی هوشمندانه و جذاب است که باوجود شایستگی‌های فراوان، نتوانست به محبوبیت گسترده‌ای دست یابد. حتی برنامه‌هایی برای ساخت دنباله‌ای به صورت سریال تلویزیونی وجود داشت که متأسفانه به نتیجه نرسید. با این حال، این اثر هنوز هم جزو فیلم‌های ضروری برای دوستداران برترین فیلم‌های سایبرپانک به شمار می‌آید و دیدن آن تجربه‌ای متفاوت و چشمگیر در دل این ژانر به حساب می‌آید.

Minority Report

سال تولید: ۲۰۰۲

فیلم Minority Report که بر اساس داستان کوتاهی از فیلیپ کی. دیک ساخته شده، یکی از نمونه‌های برجسته‌ و کمتر دیده‌شده‌ در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک به شمار می‌رود. در دنیای این فیلم، همچون بسیاری دیگر از آثار این سبک، شرکت‌های عظیم و ساختارهای متمرکز قدرت، اداره‌ی همه‌چیز را در دست دارند. در این فضا، شاخه‌ای جدید از پلیس با نام برنامه‌ی Precog راه‌اندازی شده که در آن از سه انسان با توانایی پیش‌بینی آینده استفاده می‌شود؛ افرادی که به اجبار در یک مرکز نگهداری می‌شوند تا جنایات را پیش از وقوع شناسایی کنند. جان، با بازی تام کروز، یکی از مأموران این واحد ویژه است که مسئول بازداشت افرادی است که هنوز مرتکب جرم نشده‌اند. اما زمانی‌که سیستم، او را به‌عنوان مجرم آینده معرفی می‌کند، زندگی‌اش زیرورو می‌شود.
در ادامه‌ی روایت، جان مجبور می‌شود از سیستم قضایی‌ای که خود بخشی از آن بوده فرار کند و برای پاک‌کردن نام خود و افشای حقیقت، با حکومتی که زمانی برایش خدمت می‌کرده مقابله کند. فیلم به‌خوبی مزایا و معایب برنامه‌ی Precog را به‌تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که دولت‌های سرکوبگر تا چه اندازه می‌توانند برای حفظ کنترل خود پیش بروند. Minority Report با بهره‌گیری از فضاسازی شهری آینده‌نگر، فناوری‌های پیشرفته و مضامین انسانی، یکی از کامل‌ترین نمونه‌های روایت سایبرپانک در سینمای معاصر است. این فیلم که با کارگردانی دقیق استیون اسپیلبرگ ساخته شده، با وجود محبوبیت کمتر نسبت به برخی آثار مشابه، جایگاه ارزشمندی در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک دارد و تماشای آن برای علاقه‌مندان این سبک، تجربه‌ای قابل‌توجه خواهد بود.

The Matrix

سال تولید: ۱۹۹۹

فیلم The Matrix یکی از آثار برجسته‌ و ماندگار در ژانر علمی-تخیلی است و بی‌شک جایگاه ویژه‌ا‌ی در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک دارد. داستان فیلم در آینده‌ای دور روایت می‌شود؛ زمانی که ربات‌ها و هوش مصنوعی کنترل کامل زمین را در دست گرفته‌اند و از انسان‌ها به‌عنوان منبع انرژی بهره می‌برند. برای پنهان کردن این واقعیت، ذهن انسان‌ها را در دنیایی شبیه‌سازی‌شده به نام ماتریکس زندانی کرده‌اند؛ جهانی مجازی که مردم آن را با واقعیت اشتباه گرفته‌اند. اما با ظهور نئو با بازی کیانو ریوز که به‌عنوان برگزیده شناخته می‌شود، شورش علیه سلطه‌ی ماشین‌ها آغاز می‌شود. هدف این مبارزه، بیدار کردن ذهن انسان‌ها و بازگرداندن اختیار به بشریت است.
The Matrix از همان دقایق آغازین مخاطب را درگیر روایت خود می‌کند و با صحنه‌های اکشن نوآورانه و مفاهیم عمیق فلسفی، اثری متفاوت و جریان‌ساز به‌شمار می‌رود. گرچه برخی ممکن است در نگاه نخست این فیلم را به‌طور مستقیم در دسته‌ی سایبرپانک قرار ندهند، اما تمام ویژگی‌های اصلی این سبک در آن دیده می‌شود؛ جامعه‌ای تحت سلطه‌ی ماشین‌ها، ساختار نظارتی گسترده، انسان‌هایی به حاشیه رانده‌شده که برای رهایی تلاش می‌کنند، و حقیقتی پنهان که تنها گروهی اندک از آن آگاه هستند. این فیلم نه‌تنها تجربه‌ای چشم‌نواز و پرهیجان را رقم می‌زند، بلکه نگاهی عمیق به پرسش‌های هویتی و اخلاقی نیز دارد. در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک، The Matrix جایگاه خاصی دارد و تماشای آن برای هر علاقه‌مند به ژانر علمی-تخیلی ضروری است.

RoboCop

سال تولید: ۱۹۸۷

شاید در نگاه نخست به‌نظر نرسد، اما RoboCop تمامی مؤلفه‌های لازم برای قرار گرفتن در فهرست برترین فیلم‌های سایبرپانک را در خود جای داده است. داستان این فیلم در آینده‌ای نه‌چندان دور روایت می‌شود؛ جهانی که در آن ابرشرکت‌ها قدرت را به‌طور کامل در دست گرفته‌اند و شکاف عمیقی میان طبقات اجتماعی به‌وجود آمده است. جرم و جنایت در این جامعه رو به افزایش است و در مرکز همه‌ این تحولات، شرکتی به‌نام OCP قرار دارد که نه‌تنها اداره‌ی نیروهای پلیس دیترویت را برعهده دارد، بلکه کنترل نیروهای نظامی ایالات متحده را نیز در اختیار گرفته و عملاً نفوذی گسترده بر ساختار سیاسی کشور دارد. همین مسئله، فضای کلاسیکی را فراهم می‌کند که با ساختارهای اصلی سایبرپانک هم‌راستا است: شرکت‌هایی با قدرت مطلق، جامعه‌ای نابرابر، و نظمی که بر پایه‌ی نظارت، کنترل و سرکوب بنا شده است.
در این فیلم، برخلاف بسیاری از برترین فیلم‌های سایبرپانک، افراد محروم جامعه به‌عنوان عناصر منفی به‌تصویر کشیده می‌شوند، چرا که گروهی از آن‌ها با قتل افسر پلیس، الکس مورفی (با بازی پیتر وِلِر)، داستان را به‌جریان می‌اندازند. با این حال، مورفی پس از مرگ با استفاده از فناوری پیشرفته به RoboCop تبدیل می‌شود و مسیری را برای انتقام و عدالت آغاز می‌کند. هرچند در ظاهر، شرکت‌ها در این فیلم به‌عنوان نجات‌دهنده و عامل نظم معرفی شده‌اند، اما با دقت در لایه‌های زیرین داستان، می‌توان الگوهای سایبرپانکی را به‌وضوح مشاهده کرد؛ استفاده از فناوری برای کنترل انسان، تداخل میان ماشین و هویت فردی، و تضاد میان قدرت‌های اقتصادی و خواست عمومی. RoboCop اگرچه یک فیلم اکشن کلاسیک دهه هشتاد است، اما از نظر مفهومی جایگاهی ویژه در میان برترین فیلم‌های سایبرپانک دارد و تصویری واقع‌گرایانه و هشداردهنده از آینده‌ تسلط سرمایه‌داری ارائه می‌دهد.

Ghost in the Shell

سال تولید: ۱۹۹۵

فیلم Ghost in the Shell را نباید با نسخه‌ی لایواکشن دهه‌ی ۲۰۱۰ اشتباه گرفت؛ نسخه‌ای که با وجود سر و صدای زیاد، بسیاری از مخاطبان و منتقدان را ناامید کرد و نتوانست به‌درستی از میراث اثر اصلی دفاع کند. نسخه‌ی انیمه‌ این فیلم که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، همچنان انتخاب اصلی علاقه‌مندان به دنیای سایبرپانک به‌شمار می‌رود. این اثر که بر اساس مجموعه‌ مانگایی به قلم ماسامونه شیرو ساخته شده، به‌حدی با مفاهیم سایبرپانک گره خورده که نام آن تقریباً مترادف با این سبک تلقی می‌شود. داستان فیلم در بستری روایت می‌شود که در آن دولت، زیر سلطه‌ی شرکت‌های بزرگ قرار گرفته و با تهدید هکرهایی روبه‌رو می‌شود که در تلاشند کنترل این نظم سرکوبگر را به چالش بکشند؛ روایتی که به‌خوبی با ویژگی‌های اصلی برترین فیلم‌های سایبرپانک هم‌خوانی دارد.
Ghost in the Shell گرچه از نخستین آثار این ژانر محسوب نمی‌شود، اما به‌وضوح یکی از نمونه‌های کامل و کلاسیک آن است؛ اثری که اغلب مخاطبان هنگام شنیدن واژه‌ی سایبرپانک آن را در ذهن مجسم می‌کنند. خیابان‌های روشن‌شده با نور نئون، بدن‌های سایبورگی، و مرزهای محو میان انسان و ماشین، از جمله مولفه‌هایی هستند که در این فیلم با دقت و ظرافت به‌تصویر کشیده شده‌اند. تماشای این فیلم نه‌تنها برای هواداران قدیمی این سبک جذاب است، بلکه گزینه‌ای ایده‌آل برای کسانی است که تازه می‌خواهند وارد دنیای برترین فیلم‌های سایبرپانک شوند. Ghost in the Shell تمامی عناصر رایج و شناخته‌شده‌ی این ژانر را در خود جای داده و نقطه‌ شروعی مناسب برای آشنایی با دنیای تاریک، تکنولوژی‌محور و فلسفی سایبرپانک به‌حساب می‌آید.

Blade Runner

سال تولید: ۱۹۸۲

Blade Runner تنها یک فیلم در ژانر سایبرپانک نیست؛ بلکه می‌توان آن را نماد اصلی این سبک دانست. هر زمان که از دنیای سایبرپانک سخن به میان می‌آید، نخستین تصویری که در ذهن شکل می‌گیرد، همان فضا و زیبایی‌شناسی منحصربه‌فردی است که این فیلم ارائه می‌دهد. نسخه‌ی اصلی که در دهه‌ی هشتاد ساخته شد و دنباله‌ی آن یعنی Blade Runner 2049، نه‌تنها در شمار برترین فیلم‌های سایبرپانک قرار دارند، بلکه عملاً بنیان‌های این زیرژانر را تعریف کرده‌اند. خیابان‌های پوشیده از نئون، شهرهایی غرق در باران، شرکت‌های عظیمی که بدون نظارت بر جهان حکم می‌رانند و در برابر آن‌ها، قشر فرودستی که در تلاش برای مقاومت است؛ همه‌ی این عناصر در هر دو نسخه‌ی فیلم به‌شکلی دقیق و پررنگ دیده می‌شوند و هیچ‌یک از مؤلفه‌های اصلی این ژانر را از قلم نمی‌اندازند.
نکته‌ای که Blade Runner را از سایر آثار مشابه متمایز می‌کند، پرداخت جدی و تأثیرگذار آن به مسائل اخلاقی و اجتماعی است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های اکشن صرف، این اثر نگاهی عمیق به پیامدهای ساخت انسان‌نماهای مصنوعی دارد؛ موجوداتی که ظاهر، احساسات و واکنش‌های انسانی دارند اما از سوی جامعه همچون برده‌هایی بی‌ارزش با آن‌ها رفتار می‌شود. در برترین فیلم‌های سایبرپانک، همواره نوعی درگیری میان انسان و فناوری دیده می‌شود، اما در اینجا این تضاد با پرسش‌هایی بنیادین درباره‌ هویت، انسانیت، و حق حیات همراه شده است. حتی ضدقهرمان داستان نیز با چنان ظرافتی طراحی شده که تماشاگر به‌جای نفرت، نوعی درک و همدلی نسبت به او پیدا می‌کند. همین لایه‌های مفهومی، Blade Runner را به اثری ماندگار تبدیل کرده که نه‌تنها آغازگر جریان سایبرپانک در سینما بود، بلکه همچنان در فهرست برترین فیلم‌های سایبرپانک جایگاهی بی‌رقیب دارد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments