-
10/10
۴ بازی فراموش شده که به یک ریبوت به سبک God of War نیاز دارند
تولدی دوباره
برخی از بازی های قدیمی و فراموش شده در حال حاضر در موقعیتی قرار دارند که با یک بازسازی و ریبوت به سبک God of War میتوانند جان تازهای بگیرند. در این مقاله به معرفی ۴ مورد از این فرنچایزهای محبوب و کلاسیک میپردازیم.
در حالی که در دهههای گذشته به طور مداوم میزبان بازیهای جدید از فرنچایزهای مختلف بودیم، اما امروزه صنعت بازیها بیش از هر زمان دیگری به ریبوتها، ریمیکها و ریمسترها تکیه کرده و در کنار آثار جدید، شاهد بازآفرینی برخی از عناوین مشهور و بهیادماندنی هستیم. در این میان، ریبوت و بازسازی شماری از عناوین آنطور که باید و شاید انتظارهای هوادارها را برآورده نکردهاند، اما در میان این شکستها، هر از چند گاهی نیز بازسازیهای موفقی به چشم میخورند. بدون تردید، هیچ نمونهای بهتر از God of War سال ۲۰۱۸ استودیو سانتا مونیکا نشان نمیدهد که چنین تغییری چقدر میتواند تا چه اندازه موفق باشد و با وجود پایبندی به برخی از ریشهها و در عین حال، تحولهای ساختاری، رویکرد متفاوت و صدالبته موفقی را در پیش بگیرد.
در واقع، با پیشرفت فناوری و تغییر سلیقه گیمرها، استودیوها بیش از گذشته تمایل دارند به ریبوت مجموعه های محبوب خود بپردازند و این عناوین کلاسیک و به یادماندنی را به اثری جسورانه، سینمایی و احساسی تبدیل کنند. مجموعه God of War ثابت کرد که یک فرنچایز برای تکامل، لازم نیست هویت خود را کنار بگذارد؛ گاهی تنها به یک نگاه تازه، فلسفه جدید مبارزه و چارچوب روایی قدرتمندتر نیاز دارد. این نوع تغییر بهویژه برای مجموعههایی ارزشمند است که در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا مسیر خود را گم کردهاند. تغییر ژانر یا ریبوت کلی میتواند محیط و شخصیتهای آشنا را دوباره زنده کند. بازیهای مبارزهمحور میتوانند به تجربههای داستانمحور تبدیل شوند، دنیاهای مبتنی بر حل معما به ماجراجوییهای جهانباز بدل شوند و حتی آثار خطی نیز میتوانند از طریق ریتم مدرن، ارائه تجربه سینمایی و رشد عمیق شخصیتها تغییر کنند.
در همین راستا، در ادامه این مقاله به معرفی ۴ بازی محبوب، فراموش شده و قدیمی میپردازیم که تنها یک ریبوت بنیادین و حماسی به سبک God of War میتواند آنها را دوباره به دوران اوج خود بازگرداند. در ادامه همراه رسانه سرگرمی باشید.
Soulcalibur
مجموعه Soulcalibur طی دههها به عنوان یکی از برجستهترین فرنچایزهای مبارزات تنبهتن شناخته میشد، اما اکنون به فراموشی سپرده شده و چه بسا نام این فرنچایز برای نسل جدید گیمرها ناآشنا به نظر میرسد. هرچند طرفدارها همیشه از این سری استقبال کردهاند، اما سبک مبارزهای یک در برابر یک هرگز نتوانسته ظرفیت تاریخی و اسطورهای دنیای آن را بهطور کامل زنده کند. یک ریبوت به سبک God of War میتواند این پتانسیل پنهان را آزاد کرده و مجموعه را از یک بازی مبارزهای به یک اکشنماجراجویی سینمایی تبدیل کند.
تصور کنید دنیای تاریک با معماری گوتیک بازی با تمرکز روی داستان اصلی بار دیگر از نو ساخته شود؛ جایی که مسیر پرتلاطم زیگفرید و نفرینی که Soul Edge بر او تحمیل کرده، در قالب یک روایت عمیق با محیطهای گسترده، معماها و مبارزههای سنگین و سومشخص، به تصویر کشیده شود. در طرف دیگر، روایت ماجراجویی شخصیتهای سوفیتیا و کیلیک در سفری اسطورهای که با چالشهای احساسی و روایی همراه بوده، جذاب و مهیج به نظر میرسند.
این سری از نظر هویت بصری و طراحی محیط و شخصیتها در دوران خود حرف اول را زده است. از سلاحهای تزئینی و زرههای نمایشی گرفته تا نیروهای کیهانی در حال نبرد و صحنههای عظیم، همه چیز عالی بودند. در حال حاضر تنها ایرادی که میتوان برای بازی در نظر گرفت، نبود داستانروایی مدرن و گیمپلی ارتقا یافته و امروزی است. به همین خاطر، یک ریبوت میتواند هیجان مبارزههای مبتنی بر سلاح را حفظ کند، اما آنها را به تجربهای چالشبرانگیزتر و استراتژیکتر تبدیل کند؛ چیزی شبیه به بازی خدای جنگ، گوست آو سوشیما و Nioh که همگی تحسین منتقدها را برانگیختهاند. با توجه به سرمایهگذاریهای اخیر باندای نامکو روی بازیهای اکشن، Soulcalibur شاید مهمترین فرنچایزی باشد که نادیده گرفته شده، اما میتواند با یک بازآفرینی داستانمحور دوباره بدرخشد. این مجموعه شاید یک بازی مبارزهای باشد، اما تمام ویژگیهای یک تجربه تکنفره حماسی را در خود دارد.
Legacy of Kain
کمتر فرنچایزی مانند Legacy of Kain توانسته در میان تمامی عناوین فراموش شده و قدیمی، چنین حس دلتنگی و انتظار طولانی را در دل طرفدارهای خود ایجاد کند. بدون شک، مجموعه گوتیک و اکشن ماجراجویی Crystal Dynamics یکی از جاهطلبانهترین بازی های روایی دوران خود بود؛ مجموعهای که با مفاهیمی چون سرنوشت، فساد، تقدیر و اخلاق، داستانهایی عمیق و شخصیتهایی فراموش نشدنی مانند کین و رزیل را خلق کرد. با وجود تحسین گسترده گیمرها و منتقدها، این سری بیش از دو دهه از صنعت بازیها غایب بوده و فارغ از یک ریمستر، به کلی از عرصه به دور مانده است؛ سکوتی که با توجه به ظرفیتهای عظیم این جهان دوست داشتنی، نوعی فرصت ا دست رفته هم محسوب میشود.
یک ریبوت در سبک سری God of War نه تنها میتواند Legacy of Kain را دوباره از اول زنده کند، بلکه این شانس را دارد که آن را به اثری شاهکار و پرادعا در میان عناوین اکشن ماجراجویی امروزی تبدیل کند. سفری سینمایی در دنیای تاریک Nosgoth را تصور کنید که این بار به لطف انیمیشنهای باکیفیت، صداگذاری مدرن و طراحی محیطی چشمنواز به را دنبال میکنید. این مجموعه همیشه جلوتر از زمان خود حرکت کرده و دیالوگهای سنگین، پیچشهای زمانی، شخصیتهایی که همزمان قهرمان و ضدقهرمان بودند، همگی مهر تاییدی بر این ادعا میزنند. امروز تمام این المانها میتوانند با قدرت بیشتری در قالب کاتسینهای یکپارچه، جهانهای نیمهباز، انیمیشنهای باکیفیت و مبارزات سیال و خشن دوباره احیا شوند.
از طرفی، بهتر است بدانید که بازیهای ویدیویی امروزی بیش از همیشه به روایت داستانهای احساسی وابسته هستند و خوشبختانه Legacy of Kain از این نظر هیچ کمبودی ندارد. هر دو قهرمان با هویت، انتقام، هدف و لایههایی از ناامیدی وجودی دستبهگریبان هستند که بازآفرینی درست و دوباره اینها، میتواند این بازی را به دوران اوج خود بازگرداند. همچنین، با توجه به افزایش محبوبیت آثار خونآشامی از جمله V Rising و The Blood of Dawnwalker و Vampire: The Masquerade – Bloodlines 2، اکنون فرصت خوبی برای بازگشت این مجموعه است. ریبوت جذاب و بیعیب و نقص میتواند سری Legacy of Kain را در حد آثار God of War Ragnarok و Devil May Cry 5 دوباره بر سر زبانها بیاندازد و واقعا کمتر مجموعهای بهاندازه این سری شایسته بازگشت نیست.
Prince of Persia
سری محبوب شاهزاده پارسی در طول عمر خود بازآفرینیهای بیشتری نسبت به بسیاری از مجموعههای دیگر داشته است. در واقع، از ریشههای پلتفرمر کلاسیک گرفته تا سهگانه محبوب Sands of Time و سپس ریبوت هنری سال ۲۰۰۸ و در نهایت تجربه متفاوت بازی The Lost Crown، همگی گویای این موضوع است که فرنچایز شاهزاده پارسی پتانسیل بالایی در تغییر رویکرد خود دارد.
در حالی که تا چند وقت پیش خبر چندانی از این مجموعه نبود، اما باید در نظر داشته باشید یوبیسافت این مجموعه را فراموش نکرده و در حال حاضر نسخه ریمیک بازی Sands of Time Remake در دست ساخت قرار دارد. با این حال، شاهزاده پارسی هنوز هم یک چیزی کم دارد! در واقع، این سری همچنان یک مسیر مدرن و قطعی برای خود در پیش نگرفته است. این مسیر میتواند شبیه به مسیر جدید سری God of War باشد که داستانگویی احساسی را با اسطورهشناسی عمیق ترکیب کرده است.
این سری همواره زمانی در اوج بوده که به مضامین سرنوشت، زمان، مسئولیت و ایثار پرداخته است. این موضوعها برای یک روایت جذاب و شخصیتمحور کاملا ایدهآل هستند. به جای حرکات آکروباتیک سبک و فانتزی، تصور کنید شاهزادهای درونگرا که با پیامدهای دستکاری زمان دستبهگریبان است؛ روایتی که از طریق کاتسینهای سینمایی، بازیگری مبتنی بر موشنکپچر و محیطهای چشمنواز دوباره به تصویر کشیده شود.
پارکور نمادین Prince of Persia نیز میتواند دستخوش تغییرات زیادی شده و این بار با حرکات یکپارچه و طبیعی، در سرزمینهای پهناور بیابانی، ویرانههای افسانهای و قصرهای باستانی به کاوش و ماجراجویی بپردازیم. از طرفی، سیستم مبارزات هم بهجای کمبوهای نمایشی، میتواند از آثار محبوبی از جمله اساسینز کرید میراژ و خدای جنگ الهام بگیرد که بیش از هر زمان دیگری خشنتر و نزدیکتر به نظر برسند. البته که همه این نبردها باید کمی بعد شخصی و احساسی هم داشته باشند. در هر حال، با انتخاب لحن و رویکرد درست، Prince of Persia میتواند دوباره به یک حماسه اسطورهای تبدیل شود؛ اثری که دوباره با ریشههای محبوب Sands of Time پیوند برقرار کرده و در عین حال انتظارات کنونی گیمرها را نیز برآورده کند.
Castlevania
اگر قرار باشد تنها یک مجموعه را نام ببریم که تقریبا فریاد میزند به یک ریبوت در سبک God of War نیاز دارد، بیشک این فرنچایز، Castlevania است. اگر خاطرتان باشد، بازی Lords of Shadow از این سری که سالها پیش راهی بازار شد، قدم کوچکی در این مسیر برداشت، اما این مجموعه از آن زمان تا امروز به لطف موفقیت عظیم سریالهای Castlevania و Nocturne از نتفلیکس رشد زیادی کرده است. اکنون بازیکنها پیوند احساسی عمیقتری با خاندان بلمونت، نبرد با خونآشامها و اسطورهشناسی گوتیک این جهان برقرار کردهاند. بنابراین اکنون بهترین زمان برای یک بازی اکشن ماجراجویی بزرگ، پرهزینه و داستانمحور است که با ارائه یک تجربه سینمایی، بتواند این فرنچایز را برای نسل جدید دوباره تعریف کند.
نسخه جدید و ریبوت Castlevania میتواند داستان یکی از اعضای خاندان بلمونت مثل ترور، سایمون، ریختر یا یک شخصیت کاملا جدید را روایت کند و این بار یک سفر سینمایی در جهانی نفرینشده که در آستانه نابودی قرار دارد را به نمایش بگذارد. ظهور دراکولا، جنگ خونآشامها، گذشته خاندان بلمونت و سرزمینهای پرهیولای اطراف، همگی با ساختار روایی موفق God of War همخوانی دارند. در طرف دیگر، موفقیت نسخههای انیمیشنی این سری نیز ثابت کرده شخصیتها بدون اینکه ذرهای محبوبیت خود را از دست بدهند، پتانسیل خوبی برای روایت یک داستان پخته و احساسی را هم دارند. همچنین، هوادارها مشتاق هستند دراکولا را در قالب شخصیتی پیچیدهتر هم ببینند.
گیمپلی و سیستم مبارزات میتواند ترکیبی از مبارزه با شلاق نمادین سری، جادوهای مختلف و تجهیزات قابل ارتقا باشد تا این بار شاهد نبردهای شدید، جذاب و سینمایی با ارتش مردگان و باس فایتهای غولآسا باشیم. از نظر ساختار مراحل، بازی میتواند از طراحی مترویدوانیا هم الهام بگیرد. به عبارتی، بازی میتواند شامل مناطق نیمهباز، مسیرهای بههمپیوسته و پیشروی براساس تواناییها باشد که همه اینها را در قالب یک تجربه کاملا سینمایی و مدرن ارائه دهد. اکنون که شرکت ژاپنی کونامی آرامآرام روند احیای مجموعههای کلاسیک خود را آغاز کرده، بدون هیچ شک و تردیدی، Castlevania بالاترین پتانسیل را برای دریافت یک ریبوت و تولدی دوباره دارد.
در مجموع، بسیاری از مجموعههای قدیمی صنعت بازیها امروز در نقطهای قرار دارند که با یک بازآفرینی سینمایی و داستانمحور میتوانند دوباره به دوران اوج بازگردند؛ همان مسیری که سری God of War برای موفقیت در نسل جدید انتخاب کرد. از فرنچایزهای شاهزاده پارسی و کسلوانیا گرفته تا دهها مجموعه پرطرفدار دیگر، همگی هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. حتی فرانچایزهای قدیمی مثل Rygar و Darksiders و Heavenly Sword و Onimusha نیز میتوانند با یک رویکرد مدرن، دوباره به بازیهایی بزرگ، سینمایی و شخصیتمحور تبدیل شوند. در نهایت، آن چیزی که اهمیت دارد، انتخاب یک مسیر مشخص و جسورانه برای بازی های فراموش شده و قدیمی است. این مسیر باید بتواند روح آثار کلاسیک را حفظ کند و در عین حال، استانداردهای امروزی و انتظارهای نسل جدید گیمرها را به خوبی برآورده کند.
در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با ۴ بازی فراموش شده فوق که نیاز به یک ریبوت به سبک God of War دارند، چیست؟ به نظر شما، آیا یک بازآفرینی درست و بیعیب و نقص میتواند یاد و خاطره گیمرها را دوباره زنده کند یا بهتر است این عناوین با همان خاطره قدیمی در ذهن ها باقی بمانند؟ شما مشتاق بازگشت دوباره کدام یک از این فرنچایزها هستید؟ فراموش نکنید که نظرات شخصی خود را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.

نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید