0/10

ده مجموعه بازی محبوب که به آرامی فراموش شدند

آثاری که به مرور زمان و به دلایل مختلف محو شدند

0/10 ۰ 17 ساعت قبل ترین‌ها (بازی) کپی لینک

در این مطلب فهرستی از ده مجموعه بازی ویدئویی محبوب را جمع‌آوری کرده که به آرامی و بدون آن که کمتر مخاطبی متوجه شود، به دست فراموشی سپرده شدند.

با توجه به این موضوع که تعداد فراوانی بازی این روزها در اختیارمان است تا آن‌ها را تجربه نماییم، به راحتی می‌توان عناوینی را فراموش کرد که مسیر رسیدن به این نقطه کنونی را برای ما هموار کردند. در طول سالیان اخیر شاهد عرضه فرنچایزهای متعدد و محو شدن بسیاری از آن‌ها بودیم اما تعداد اندکی هستند که به دلیل آن که احتمالا دیگر هرگز شاهد ساخت و انتشار نسخه جدیدی از آن‌ها نخواهیم بود سبب دل‌شکستی ما گیمرها می‌شوند.

در حال صحبت درباره بازی‌هایی هستیم که حتی برای چند لحظه کوتاه، درخشش قابل توجهی در صنعت بازی داشتند اما سپس به دلایل مختلف، از کمبود بودجه گرفته تا عدم موفقیت تجاری کم‌کم محو گردیدند. در همین راستا در ادامه به ده مجموعه بازی محبوب اشاره خواهیم داشت که بی هیچ رد و نشانی ناپدید و کم‌کم به دست فراموشی سپرده شدند. بسیاری از مخاطبین امیدوار هستند که روزی شاهد معرفی نسخه جدیدی از این آثار مهم باشیم.

10 – بازی Darksiders

مجموعه بازی Darksiders واقعا یک فرنچایز جذاب است اما این سری هرگز نتوانست جایگاه مشخص و نقطه تمایز خود را پیدا نماید. این مجموعه به طور همزمان یک سری اکشن ماجراجویی، نقش آفرینی و در عین حال کلونی از سری بازی The Legend of Zelda است. همه چیز در این مجموعه به صورت پراکنده قرار دارد. با این حال، دو بازی اول این مجموعه واقعا آثاری باکیفیت و عالی بودند.

حال آن که نسخه سوم نتوانست از داستان دو قسمت قبل بهره‌برداری لازم را کرده و آن را به خوبی ادامه دهد و شخصیت اصلی آن نیز تحت عنوان Fury به هیچ وجه به اندازه دو برادر قبلی یعنی War در نسخه اول و Death در نسخه دوم از جذابیت لازم برخوردار نبود. این بازی سبب شد اشتیاق موجود پیرامون این مجموعه به طور مداوم رو به کاهش بگذارد تا جایی که دیگر چیزی باقی نماند که ارزش دنبال کردن را داشته باشد.

شایعاتی در چند وقت اخیر به گوش رسیده که یک بازی جدید از این مجموعه در دست ساخت قرار داشته که هر چهار سوار آخرزمان را دوباره گرد هم جمع می‌کند و یک ماجراجویی تیمی حماسی را خلق می‌کند اما هم‌اکنون با فرنچایزی مواجه هستیم که اشتیاق چندانی از سوی مخاطبین به ویژه مخاطبین جدیدتر برای بازگشت آن وجود ندارد.

9 – بازی Jak and Daxter

جک و دکستر یکی از بهترین زوج‌های تاریخ بازی‌های ویدئویی به شمار می‌روند. این دو شخصیت چند بازی به دنبال یکدیگر دریافت کردند که هر کدام با نمرات عالی، استقبال گسترده طرفداران و حضور دائمی پررنگ در جهان بازی‌های ویدئویی مواجه می‌شدند. مجموعه بازی Jak and Daxter عناوین پلتفرمر فوق‌العاده‌ای بودند که با تیراندازی سوم شخص خلاقانه ترکیب شده بودند و دنیاهای شگفت‌انگیزی داشتند که قابل رقابت با هر اثر اکشن ماجراجویی دیگری در آن زمان بودند. همه آثار این مجموعه با استقبال بسیار خوب منتقدان و مخاطبین مواجه شدند و دلایل اندکی برای رها شدن و عدم ساخت و انتشار نسخه‌های جدید این مجموعه وجود داشت.

البته این روند تا زمانی ادامه داشت که استودیو ناتی‌داگ (Naughty Dog) با ساخت دو مجموعه Uncharted و مجموعه The Last of Us به غول بزرگ صنعت بازی تبدیل شد. آن‌ها از سری Jak and Daxter با استایل کارتونی آن عبور کردند و دیگر هرگز نیز به آن بازنگشتند. امری که البته جای تاسف داشته زیرا با مجموعه‌ای منحصر به فرد مواجه بودیم و واقعا هم دیگر نمونه‌های زیادی از آن وجود ندارد. در عین حال تقاضای زیادی نیز برای بازگشت این مجموعه بازی محبوب در میان مخاطبین دیده نمی‌شود و به نظر می‌رسد دیگر شاهد بازگشت این فرنچایز فراموش شده نخواهیم بود.

8 – بازی Syphon Filter

مجموعه بازی Syphon Filter سری محسوب می‌شود که به آرامی در میان دو سری Metal Gear Solid و سری Splinter Cell جای می‌گیرد. شخصیت گیب لوگان ستاره اصلی این مجموعه بوده که یک مامور ویژه محسوب می‌شود و در میان انبوهی از تئوری‌ها و جنگ‌ها گرفتار می‌شود. این سری تعریف یک مجموعه مستحکم بود.

باید توجه باشیم که در این‌جا منظورمان یک مجموعه خارق‌العاده نیست بلکه به اندازه کافی مستحکم و دارای طرفدار بود که بتواند از دهه 1990 تا اواخر دهه 2000 ادامه پیدا کند و دوام بیاورد. آخرین بازی این مجموعه به عنوان Syphon Filter: Logan’s Shadow ارتباط داشت که به شکل واضحی قصد داشت تا فرمول سری Splinter Cell را دنبال نماید.

این بازی نتوانست موفقیت خاصی داشته باشد و اگرچه این مجموعه هنوز طرفداران قابل توجهی داشت اما دیگر وضعیت آن به حدی نبود که سونی باز هم بخواهد به عنوان یک منبع درآمد قدرتمند در آن سرمایه‌گذاری نماید. امروزه تنها یک یادگاری از این سری باقی مانده اما با مجموعه‌ای جذاب با اکشن و تیراندازی سوم شخص نسبتا خوب برای زمان خود مواجه بودیم. هم‌چنین این مجموعه، ایده‌های جالبی را در مراحل خود پیاده‌سازی می‌کرد که برای مثال می‌توان به سرباز زره‌پوشی اشاره داشت که باید آن را به داخل تیغه بالگرد هل می‌دادید تا از پا در می‌آمد.

7 – بازی Shadow Hearts

بازی Shadow Hearts یک عنوان JRPG منحصر به فرد در اوایل دهه 2000 بود. اثری کاملا غیرمتعارف که از ابتدا تا انتها با موضوعات تاریک سر و کار داشت. این بازی به نوعی نسیمی تازه به شمار می‌رفت چرا که برخی از بهترین مبارزات موجود در این ژانر را ارائه می‌داد. عنوان Shadow Hearts شامل یک مکانیزم مبارزه زمان‌بندی شده بود که بعدها به استانداردی در این ژانر تبدیل شد و سیستم‌های مشابه به آن بعدها حتی در آثاری چون Lost Odyssey و Clair Obscur: Expedition 33 نیز استفاده گردید.

سه بازی در این مجموعه عرضه شد و دو مورد اول با موفقیت بزرگی مواجه شدند و به طرفداران ژانر JRPG طعمی کاملا متفاوت ارائه دادند و بدین ترتیب جایگاه خاص خود را کسب کردند. با گذشت زمان تغییراتی در این مجموعه صورت گرفت و از شدت تیره و تاریک بودن فضاسازی آن کاسته شد به طوری که در نهایت به بازی Shadow Hearts: The New World رسید که نتوانست نظر طرفداران معمولی JRPG و هم‌چنین طرفدارانی که دو نسخه اول این سری را دوست داشتند را جلب کند. امروزه کمتر کسی این مجموعه را به خاطر دارد و از آن صحبت می‌کند اما این سری یکی از دستاوردهای بزرگ استودیو میدوی گیمز (Midway Games) بود که به الهام‌بخشی نسل جدیدی از عناوین ژانر JRPG کمک کرد.

6 – بازی StarCraft

زمانی وجود داشت که بازی StarCraft در نوک قله عناوین ژانر استراتژی ریل‌تایم حضور داشت. اگرچه هنوز این بازی مخاطبین پراشتیاقی دارد اما صحبت‌های چندانی پیرامون این مجموعه وجود ندارد. نسخه دنباله نیز زمانی که در سال 2010 منتشر شد اثر قدرتمندی بود اما از آن زمان تاکنون، این مجموعه در حال محو شدن قرار دارد. استودیو بلیزارد (Blizzard) فرنچایز پرچمدار اورجینال خود را به دست فراموشی سپرد و به جای آن روی فرنچایزهای دیگری از جمله World of Warcraft، سری Diablo و سری Overwatch تمرکز کرده است.

احتمالا بزرگ‌ترین مشکل مجموعه بدین شرح بود که بازی StarCraft 2 به شکل معناداری موجب پیشرفت و تکامل این سری نشد. محدود ماندن به همان سه نژاد علیرغم آن که بازی بیش از یک دهه بعد از نسخه اول عرضه می‎‌شد و حتی پیشرفت گرافیکی که بسیار اندک به نظر می‌‌رسید از جمله مثال‌هایی در این زمینه هستند. کاملا واضح بود که استودیو بلیزارد چندان اهمیتی برای این فرنچایز قائل نشده و آن را به حال خود رها کرده و اگرچه شاید هنوز بتوانید به صورت چندنفره به تجربه بازی پرداخته و حتی در تورنمنت‌های آن نیز شرکت کنید اما به صورت کلی این مجموعه بازی محبوب مدت‌هاست که فراموش شده محسوب می‌شود.

5 – بازی The Evil Within

رها شدن مجموعه بازی The Evil Within برای بسیاری از مخاطبین از جمله خود من بسیار دردناک بود چرا که این فرنچایز دارای پتانسیلی همانند شاخص‌ترین عناوین ژانر ترس و بقا چون سری Resident Evil بود. از داستان گرفته تا فضاسازی و اتمسفر، بازی کار خود را به درستی انجام می‌داد و به آسانی جزو ترسناک‌ترین آثار ویدئوگیم به شمار می‌رود. علیرغم این موضوع، تنها دو بازی در این مجموعه ساخته و عرضه شدند و در حالی که نسخه اول تنها به عنوان یک اثر قابل قبول در نظر گرفته شد، نسخه دوم به عنوان یکی از بهترین بازی‌های ژانر ترس و بقا به شمار می‌آید.

این مجموعه می‌تواند پر از ایده‌های جذاب، عجیب و ترسناک باشد که فکر می‌کنید می‌تواند به آسانی در دنیایی که پیش از این بازی Alan Wake 2 در آن منتشر شده، جای بگیرد اما به نظر می‌رسد کارش تمام شده است. به نظر نمی‌رسد کسی دیگر چندان اهمیتی به این مجموعه بدهد چرا که سری Resident Evil قدرتمندتر از همیشه در حال پیشروی بوده و از سوی دیگر بزرگان قدیمی این ژانر هم‌چون سری Silent Hill نیز پس از غیبتی طولانی مدت، باری دیگر به بازار بازگشته‌اند. با این حال هیچ کدام کاری که سری The Evil Within انجام می‌دهد را انجام نمی‌دهد که ترکیب جوانب علمی تخیلی، ترسناک و روان‌شناختی بوده و هم‌چنان تجربه‌ای جذاب و منحصر به فرد را ارائه می‌کند.

4 – بازی Mega Man

سری بازی Mega Man از نظر مسکات یا نمادهای ویژه دنیای بازی که سبب شکل‌گیری این صنعت شدند جایگاهی مشابه با سری Super Mario دارد. این مجموعه شرکت کپکام یک منبع درآمد بی‌مانند به شمار می‌رفت. هر نسخه از این مجموعه در دهه 90 میلادی با موفقیت بزرگی مواجه می‌شد و تنها زمانی که آثار سه بعدی کامل جای آن را گرفتند، شروع به محو شدن کرد. پس از آن نیز بازی‌های خوبی در این فرنچایز ساخته و عرضه شد اما کاملا واضح بود که آینده این مجموعه در معرض خطر قرار دارد.

از اوایل دهه 2000، سری بازی Mega Man در میان فرنچایزهای کپکام کمرنگ‌تر گردید. آن‌ها در سال‌های اخیر بیشتر به سمت فرنچایزهای بزرگسالانه‌تری هم‌چون Resident Evil گرایش پیدا کردند و همین موضوع سبب شد سری Mega Man به عنوان یک مجموعه بازی محبوب آرام آرام به دست فراموشی سپرده شود و صرفا به بخشی از گذشته تبدیل شود. اگرچه هنوز عناوین ساید اسکرولر دو بعدی وجود دارد اما به نظر می‌رسد پس از عنوان فاجعه‌بار Mighty No. 9، کپکام از دست زدن دوباره به این مجموعه ترسیده است.

3 – بازی Chrono Trigger/Cross

بازی Chrono Cross و بازی Chrono Trigger دو مورد از بهترین عناوین دهه 1990 بودند اما از آن زمان تاکنون این مجموعه کاملا به دست فراموشی سپرده شده است. در حالی که مخاطبین شیفته مجموعه Final Fantasy و عناوین Octopath Traveler هستند، این سوال پیش می‌آید که چه اتفاقی بر سر سری Chrono آمد؟ این فرنچایز بسیار منحصر به فرد بود و شامل موسیقی و طراحی کاراکتر بی‌نظیری می‌شد و در عین یکی از بهترین جهان‌های ساخته شده در بازی‌ها را در اختیار داشت.

حس سفر به Another World در بازی Chrono Cross چیزی است که بیشتر عناوین امروزی به هیچ وجه توانایی ارائه آن را ندارند. این بازی بیشتر به معنای گذرگاهی به سوی گذشته بود اما به معنای بی‌ارتباط بودن آن در عصر بازی‌های امروزی نیست. متاسفانه نسخه بازسازی شده Chrono Cross نتوانست محبوبیت این فرنچایز را باری دیگر افزایش دهد چرا که بیشتر یک بازسازی نه چندان جالب بود. با بازگشت سری Final Fantasy به کانون توجهات، بعید است که بازی Chrono Break که مدت‌هاست شایعات بی‌شماری پیرامون آن وجود دارد هرگز به مرحله عملی شدن برسد حال آن که برخی از طرفداران هم‌چنان امیدوار هستند.

2 – بازی SOCOM

عنوان SOCOM یکی از آثار انقلابی در زمان خود محسوب می‌شد. در حقیقت این مجموعه یکی از اولین بازی‌های آنلاین روی کنسول PS2 بود و بدین ترتیب نسل کاملا جدیدی را در عرصه بازی‌ها آغاز کرد. نحوه برقراری ارتباط با هم‌تیمی‌های‌تان امری شگفت‌انگیز بود و جدی بودن آن نیز امری بود که در اوایل دهه 2000 چندان مشاهده نکرده بودیم.

این فرنچایز شروع طوفانی داشت اما بعد پس از چند نسخه آرام آرام از تب و تاب افتاد که البته همگی این نسخه‎‌ها نیز با استقبال خوبی همراه شدند. این مجموعه حکم سری Ghost Recon را پیش از آن که جایش توسط این مجموعه گرفته شود داشت و کاملا الهاماتی که Ghost Recon در زمینه طراحی دوربین سوم شخص خود از این مجموعه گرفت واضح است. با یک مجموعه بازی بسیار محبوب مواجه هستیم که توانست خود را به دوران کنسول PS3 در نسل هفتم نیز برساند اما به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شد.

1 – بازی Medal of Honor

پیش از سلطه Call of Duty بر بازار، این لقب در اختیار مجموعه بازی Medal of Honor قرار داشت. این مجموعه یک بخش چندنفره و مخاطبین انفجاری، ست‌پیس‌های شگفت‌انگیز و یکی از واقع‌گرایانه‌ترین نمایش‌ها از دوران جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشید. مرحله D-Day در بازی Medal of Honor: Allied assault یکی از بهترین مراحل طراحی شده در تاریخ بازی‌های ویدئویی به شمار می‌رود و به طرز شگفت‌انگیز دقیق و وحشتناک و در عین حال پیشروی در آن جذاب است.

این مجموعه تا اواسط دهه 2000 نیز به روند قدرتمند خود ادامه می‌داد اما ناگهان بازی Call of Duty 2 برای کنسول‌های نسل بعدی منتشر شد و ورق را برای خود برگرداند. این فرنچایز اول شخص شوتر نظامی سعی کرد روند خود را حفظ کند و حتی نسخه‌ جدیدی از آن در دوران جنگ‌های مدرن عرضه شد اما واضح بود که در رقابت با اثری به مراتب قدرتمندتر، سلطه بر بازار را از دست داده است.

این روزها آخرین سنگر این مجموعه، عرضه یک نسخه واقعیت مجازی بود که در نوع خود نیز اثر خوبی بود اما برای استانداردهای جاه‌طلبانه این سری، ناامیدکننده محسوب می‌شد. به نظر می‌رسد این مجموعه بازی محبوب دیگر فراموش شده و رقیب دیرینه‌اش یعنی سری Call of Duty هم‌چنان به سلطه خود بر بازار جهانی ادامه می‌دهد.