-
0/10
نقد و بررسی انیمیشن زوتوپیا ۲ | معمایی تازه در شهری آشنا
بازگشت نیک و جودی
انیمیشن زوتوپیا ۲ با روایت داستان معمایی، شخصیتهای تازه و ترکیب طنز و لحظات احساسی و پیامهای اجتماعی، به یکی از محبوبترین انیمیشنهای دیزنی تبدیل شده است. در ادامه به نقد و بررسی این انیمیشن جذاب و سرگرمکننده میپردازیم.
برخلاف پیکسار که در صورت موفقیت یک انیمیشن به سرعت به سراغ ساخت دنباله آن میرود، استودیوی والت دیزنی تا به امروز چندان تمایلی به ساخت دنبالههای سینمایی برای انیمیشنهای موفق خود نداشته است. با این حال، زوتوپیا ۲ اکنون به جمع معدود آثاری از جمله Frozen II و Moana 2 و Ralph Breaks the Internet و البته آثار قدیمیتری همچون Fantasia 2000 و The Rescuers Down Under پیوسته که به خاطر موفقیت نسخه اول، دنباله آن نیز اکران شده و توانسته از صافی سختگیرانه استودیو عبور کند. خوشبختانه، این دنباله نیز مانند نمونههای قبلی نشان میدهد که چرا ساخت بعضی از ادامهها نهتنها از نظر تجاری، بلکه از نظر هنری هم منطقی و هم ارزشمند هستند.
در همین راستا، بعد از گذشت ۱۰ سال از پخش انیمیشن زوتوپیا، دنباله آن به تازگی روی پرده نقرهای رفته است. داستان انیمیشن Zootopia 2 درست پس از وقایع انیمیشن قبلی آغاز میشود؛ جایی که جودی هاپس (با صداپیشگی جنیفر گودوین) و نیک وایلد (با صداپیشگی جیسون بیتمن) به طور غیرمنتظره در نیروی پلیس شهر تبدیل به یک زوج همکار شدهاند. جودی و نیک همچنان نیروهای تازهکار پلیس محسوب میشوند و اشتیاق شدید جودی برای اثبات تواناییهایش، هر دو را درگیر یک گرفتاری تازه میکند؛ آن هم درست زمانی که سر و کله یک پرونده مرموز جدید پیدا شده است.
با نزدیکی صدسالگی تاسیس شهر زوتوپیا، این زوج پلیس با رازی روبهرو میشوند که سالها از چشم شهر پنهان مانده بود و این بار با ورود حیوان تازهای به نام گری دسنیک (با صداپیشگی کی هوی کوان) آشکار شده است. از سوی دیگر، مشابه نسخه اول انیمیشن، همکاری جودی و نیک کماکان چندان خوب به نظر نمیرسد و اگر نتوانند با یکدیگر کنار بیایند، همه چیز به یک باره خراب خواهد شد. با این حال، آنها برای حل این پرونده، متحدان جدیدی پیدا میکنند تا سراسر شهر را بگردند و معما را حل کنند.
یکی از دلایل اصلی موفقیت Zootopia، پیچیدگی پرونده جنایی هوشمندانهای بود که در قلب داستان قرار داشت. در واقع، این پرونده پر از پیچشهای غیرمنتظره بود که مخاطب را در سفری هیجانانگیز میان زیستبومهای متفاوت شهر همراه خود میچرخاند. خبر خوب این است جرد بوش که یکی از نویسندگان انیمیشن نسخه اول بود، این بار نیز وظیفه نگارش فیلمنامه دنباله انیمیشن را برعهده داشته و این بار با همراهی بایرون هاوارد (خالق Tangled و Encanto) کارگردانی را بر عهده داشته است.
داستان انیمیشن زوتوپیا ۲ همان پیچیدگیهای فیلم نخست را دارد، اما این بار کمی قابلپیشبینیتر به نظر میرسد. با این حال، فیلمنامه بوش همچنان یک معمای درخور دنیای زوتوپیا را ارائه میدهد. چیزی که در لحظات مختلف این انیمیشن به وضوح قابل مشاهده است، این است که استودیو دیزنی به راحتی میتواند بهراحتی یک مجموعه کامل حول ماموریتهای شهری نیک و جودی بسازد. اگر بوش و تیم او بتوانند معماهای پیچیدهتر و جذابتری خلق کنند که برای تمام سنین قابلدرک و لذتبخش باشد، بدون تردید مخاطبان بارها به این دنیا بازخواهند گشت.
یکی از نقاط قوت قسمت اول، خود شهر زوتوپیا و ساختار سیاسی و اجتماعی آن بود. در Zootopia 2، بوش پردهها را کنار زده و این بار عمیقتر به تاریخ و پیشینه شهر میپردازد و چگونگی شکلگیری زوتوپیا و سازوکار قدرت در آن را به تصویر میکشد. در این دنباله، این بار به مناطق جدیدی از جمله مارش مارکت نیز سر میزنیم. اگرچه در این مناطق برخی از مضامین همچنان تکراری به نظر میرسند، اما در مجموع این مناطق کمک میکنند که بخشی از فیلم حس کشف و تازگی داشته باشد. قسمت اول مفاهیمی چون تقابل شکارچی و شکار را برای بیان پیام پذیرش محور اصلی خود قرار داده بود. این بار نیز موضوع مشابهی دنبال شده و خزندگان و مارها نقش گروه طردشده و مقصرشناختهشده را دارند.
با وجود اینکه شاید برخی عناصر داستان برای شما کمی تکراری به نظر برسند، اما باید گفت که پیامهای اصلی فیلم که از پذیرش تفاوتها گرفته تا همدلی با دیگران و نگاه بیتعصب به اطراف، آنقدر پررنگ و تا ثیرگذار هستند که اجازه نمیدهند روایت داستان فیلم دچار ضعف اساسی شود. این پیامها همچنان روح زنده و معروف انیمیشن را حفظ میکنند و به لطف آنها، زوتوپیا ۲ فارغ از تکرار احتمالی داستانی، اثرگذار و قابل احترام است.
با گسترش دنیای زوتوپیا، شخصیتهای جدیدی نیز وارد داستان شدهاند. این شخصیتها گاها با تنها در چند دقیقه حضور، بخشهایی از فیلم را از آن خود میکنند. گری دیاسنیک، با شور و شوقی که کی هوی کوان به او میبخشد، یکی از جذابترین چهرههای جدید انیمیشن به شمار میرود که مسیر شخصیتی او شگفتانگیزتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسد.
از سوی دیگر، نیبلز میپل استیک با صدای فورچون فیمستر، یک سگآبی بامزه و جذاب است و پابرت لینکسلی با اجرای اندی سمبرگ، مجموعه اصلی صداپیشگان را با اجرایی جذاب تکمیل میکندو به بخش اکشن و کندی داستان، رنگ و جان میبخشند.
از رابرت اروین گرفته تا دواین جانسون، دیزنی در این قسمت از ستارگان بزرگ برای نقشهای کوتاه نیز کمک گرفته است. نکته مهم این است که خوشبختانه این حضورهای پرزرقوبرق هرگز ریتم داستان اصلی یعنی رابطه نیک و جودی را تحتالشعاع قرار نمیدهد.
در این دنباله، رابطه نیک و جودی به دلیل تفاوتهای نگاهشان به پروندهها با چالشهای بسیار زیادی روبرو است و دقیقا در این لحظات، فیلم با ظرافت نشان میدهد که چگونگی پذیرش تفاوتها و یادگیری ارتباط بهتر، میتواند پیوند میان آنها را محکمتر سازد. در واقع، داستان این انیمیشن این دو را وادار میکند تا به یک حد میانهای برسند که در آن فهم متقابل، نجاتدهنده هر دو است؛ پیامی که با مضمون کلی فیلم گره خورده و معنا گرفته است.
در این قسمت، بوش، هاوارد و تیم دیزنی موفق شدهاند همان جادوی نسخه نخست را دوباره زنده کنند و در عین حال، جهان زوتوپیا را گستردهتر و داستان آن را عمیقتر به تصویر بکشند. با اینکه برخی مضامین تکراری به نظر میرسند، اما فیلم همچنان مجموعهای متوازن از طنز، احساس، معما و جهانسازی عمیق ارائه میدهد. به لطف همین موارد و طنزهایی که گاها تاثیرگذار هستند، تماشای زوتوپیا ۲ برای تمام گروههای سنی لذتبخش خواهد بود.
با توجه به اینکه دیزنی به طور معمول کمتر به سراغ ساخت دنبالههای سینمایی نمیرود، شاید تا پیش از اکران، انتظارها از عملکرد زوتوپیا ۲ کمی پایینتر بود. با این حال، شاید همین موارد باعث شدهاند که Zootopia 2 با دقت و وسواسی مثالزدنی ساخته شود. این فیلم نهتنها دنیای زوتوپیا را با روشهای جذاب و شخصیتهای گسترش میدهد، بلکه داستانی تازه و قابلتوجه درباره شخصیتهای اصلی روایت میکند که با پیامهای قوی اجتماعی خود، به اثری ماندگار تبدیل شده است.
کیفیت بصری بسیار بالا
بازی هماهنگ و بسیار صداپیشگان
تعادل مناسب بین طنز، اکشن و احساس
پیامهای اجتماعی مهم
داستان قابل پیشبینی
نبود صحنههای غافلگیرکننده
تکرار برخی تمها

نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید