چرا میلیونها نفر شیفته بازی Ready or Not شدهاند؟
هیجان در سکوت
بازی Ready or Not تنها یک شوتر تاکتیکی نیست، بلکه تجربهای دقیق و واقعگرایانه بوده که حسابی گیمرها را درگیر خود میکند. همین ویژگی باعث شده تا میلیونها نفر در سراسر جهان به تجربه بازی بپردازند که در این مقاله راز اصلی موفقیت بازی را به دقت بررسی میکنیم.
شاید شما هم تصور نمیکردید که دوباره بحثی درباره بازی Ready or Not از استودیو ووید اینتراکتیو مطرح شود، اما این بازی به لطف گیمپلی جذاب خود، دلایل زیادی برای جلب توجه دارد که میتوان ساعتها درباره آنها گفتوگو کرد. برای آن دسته از گیمرهایی که با ماجرای این بازی آشنا نیستند، در گام نخست باید گفت که این عنوان تنها در چهار روز نخست عرضه روی کنسولهای ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس و پلی استیشن ۵ موفق شد بیش از یک میلیون نسخه در سراسر جهان بفروشد؛ موفقیتی چشمگیر که تازه آغاز راه بود و با گذشت دو هفته از انتشار، این رقم حتی از مرز دو میلیون نسخه نیز عبور کرد و توانست در میان یکی از پرفروشترین عناوین سال قرار بگیرد.
برای درک بهتر این موفقیت، باید اشاره کرد که تا ماه آوریل سال گذشته میلادی، فروش بازی Ready or Not در کامپیوتر به بیش از ۹ میلیون نسخه در سراسر جهان رسیده بود. جالب است بدانید که این آمار صرفا برای دورانی است که بازی به طور دسترسی زودهنگام در استیم عرضه شده بود. بر این اساس، با احتساب فروش نسخه پیسی و کنسولی، این عدد به حدود ۱۱ میلیون نسخه رسیده و در مدتزمانی بسیار کوتاه، تقریبا ۲۰ درصد از فروش کلی نسخه PC روی کنسولها تکرار شده است. این موفقیت تا حدودی دور از انتظار هم نبود و به لطف پیشفروشهای زیاد بازی در پلی استیشن و ایکس باکس، این اتفاق و دستاورد بزرگ برای استودیو ووید اینتراکتیو قابل پیشبینی هم بود.
اگرچه بخشی از این موفقیت را باید مدیون تبلیغات گسترده بازی بود که نقش مهمی در حفظ شتاب فروش بازی داشته است، اما به نظر میرسد عوامل بیشتری در این موفقیت نقش دارند. در هفتههای اخیر، بسیاری از منتقدها به بررسی این بازی پرداختهاند و با موشکافی گیم پلی و ویژگیهای آن، تحلیل حالت تکنفره Commander و جنبههای ترسناک بازی که به زندگی پرمخاطره نیروهای ویژه SWAT میپردازد، گروهی بازی را با عناوین بزرگ و سرشناس شوتر اول شخص از جمله کالاف دیوتی نیز مقایسه کردهاند. البته، در حالی که فرنچایز پرزرقوبرق اکتیویژن طرفداران زیادی دارد، اما موفقیت Ready or Not ثابت میکند که ظرفیت بازار برای شوترهای تاکتیکی واقعگرایانه تکمیل نشده و امکان رشد در این حوزه کماکان وجود دارد.
به بیان ساده، بازی Ready or Not یک بازی واقعا خوشساخت است؛ چه روی کنسول بازی کنید، چه روی کامپیوتر، این بازی لحظههای سرگرمکننده و مهیجی را برای شما رقم میزند. از طرفی، خبر خوب این است که این بازی با قیمت ۵۰ دلار عرضه شده که با توجه به استانداردهای امروز و احتمال افزایش قیمتها به ۸۰ دلار، ، قیمت منصفانه و طلایی در چنین عصری به شمار میرود.
با وجود عرضه یک سری بازیهای ناامیدکننده در سال جاری، برخی از عناوین نیز مشابه Ready or Not، موفقیتهای بزرگی را برای سازندگان خود به همراه داشتهاند. برای مثال، بازی Clair Obscur Expedition از سندفال اینتراکتیو که به تنهایی به یکی از مدعیان سرسخت دریافت جایزه بهترین بازی سال تبدیل شده و از طرفی دیگر، نسخه ریمستر The Elder Scrolls 4: Oblivion و حتی Wuchang: Fallen Feathers نیز فراتر از انتظارها ظاهر شدند که برخلاف آثار بزرگ، قیمت ارزانتری دارند.
البته، این بدین معنا نیست که بازیهای ۶۰ تا ۷۰ دلاری یا حتی عناوین ۳۰ تا ۴۰ دلاری فاقد ارزش بوده و قیمت غیرمنصفانهای دارند، اما رده ۵۰ دلاری بهسرعت به نقطه تعادل بین کیفیت و قیمت برای برخی از بهترین بازیهای سال تبدیل شده است.
شاید در نگاه نخست، Ready or Not بهعنوان یک شوتر تاکتیکی با کمپینی محدود که تنها ۱۸ ماموریت دارد، نتواند قیمت خود را توجیه کند. از طرفی، وقتی خبری از ارتقاهای تدریجی و سیستم پیشرفت نیست و تمام سلاحها و تجهیزات از ابتدا در دسترس بازیکن قرار دارند، این موضوع حتی بدتر هم به نظر میرسد. تنها آیتمهای قابل آزادسازی، آیتمهای تزئینی برای تیم هستند که با کسب امتیاز بالا در ماموریتها بهدست میآیند. البته، نسخه دیلاکس بازی با قیمت ۷۰ دلار شامل بستههای الحاقی پولی است، اما سلاحهای جدید بهمرور و به طور کاملا رایگان عرضه میشوند. در این میان، نه خبری از خریدهای درونبرنامهای است و نه بتلپسهایی برای آزادسازی محتوایی که بازیکن از قبل بابت آنها پول داده است.
استودیوی وید اینتراکتیو با تکیه بر دو عامل، قیمت بازی شوتر خود را توجیه میکند. اولین عامل مربوط به گیم پلی عمیق بازی است که اگر به تجربه بازی بپردازید، تا ساعتها سرگرم آن شده و گذر زمان را از دست میدهید. دومین موضوعی که این قیمت را توجیه میکند، ماموریتهای متنوع بازی است که حتی اگر آنها را به پایان برسانید، بازی را کنار نمیگذارید و به تجربه دوباره آن تشویق میشوید. در واقع، ماموریتهای بازی اگرچه شاید کوتاه به نظر برسند، اما ارزش تکرار بسیار زیادی دارند.
اگرچه این دو ویژگی بارها و بارها توسط رسانهها و منتقدها مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما شاید بد نباشد که در این مقاله هم نگاهی گذرا به آنها داشته باشیم. در حقیقت، چرخه گیمپلی تاکتیکی که در آن بازیکن باید با دقت اتاقها را پاکسازی کند، مظنونان مسلح را دستگیر کند، گروگانها را نجات دهد، به تیم دستور دهد و از شلیکهای واقعگرایانه استفاده کند، به معنای واقعی کلمه، طراحی بینظیری دارد. همچنین، حتی تصمیماتی که پیش از شروع ماموریت از جمله انتخاب مزایای تیم، نوع زره و تجهیزات غیرمرگبار گرفته میشوند، میتوانند بسیار موثر و تاثیرگذار باشند.
این بازی بهخوبی از میراث سری SWAT الهام گرفته، اما این به معنی تقلید کورکورانه نیست و تیم سازنده با تکیه بر تجربه خود مکانیکهای خاص و منحصر به فردی را به بازی اضافه کرده است. برخلاف بسیاری از شوترها، ماموریتها فقط به حذف و نابودی دشمنان محدود نمیشوند و سیستم امتیازدهی بر نجات غیرنظامیان تاکید زیادی دارد. به لطف این ویژگی، بازیکنها در پیشبرد ماموریت، حق انتخابهای زیادی دارند و به واسطه آن میتوانند هر یک از مراحل را از طریق مسیرهای گوناگون طی کنند. در این میان، نقش طراحی بینظیر ماموریتها هم لذت تجربه بازی را دو چندان کرده و شامل سناریوهای متنوع و چالشبرانگیزی میشوند و گاها برخی از آنها از نظر موضوعی هم بسیار سنگین و دلهرهآور هستند. طراحی پویا، جابجایی محل دشمنان و تلهها در هر بار اجرای بازی باعث شده تا تجربه آن تکراری به نظر نرسد. در واقع، ممکن است یک ماموریت ساده، ناگهان به هرجومرجی تمامعیار تبدیل شود و در حالی که این مسئله گاهی آزاردهنده است، تطبیق سریع با شرایط و زنده ماندن حس فوقالعادهای به بازیکن میدهد.
در کنار همه اینها، سیستمهایی نظیر مدیریت استرس اعضای تیم و جلوگیری از رفتارهای خارج از کنترل آنها، به همراه جنبه تسلط بر مکانیکها، تجربهای عمیق و ارزشمند را برای بازیکنانی که حتی به طور تکنفره مشغول تجربه بازی هستند، فراهم میکند. این عنوان در برخی جنبهها یادآور شبیهسازهای فراگیر و غوطهورکننده است؛ آثاری که شما را به کشف راههای گوناگون برای اتمام یک ماموریت با بالاترین امتیاز ترغیب میکنند. برای مثال، از اجرای کامل غیرمرگبار و نفوذ بیصدا با یک کلت مجهز به صداخفهکن گرفته تا عملیات سریع و مرگبار، یا حتی ترکیبی از تمام این روشها که میتوانید یک ماموریت را بارها و بارها از اول تجربه کنید و هر بار تجربه، یک حس جدید و تازه دارد.
نکته جالبتر اینجا است که علیرغم سناریوهای پیچیده و هوش مصنوعی بسیار سختگیرانه بهویژه در درجات سختی بالا، برخی از چالشبرانگیزترین ماموریتهای بازی را هم میتوان پشت سر گذاشت. حال، اگر قصد دارید بازی را به طور کوآپ و در قالب همکاری چندنفره تجربه کنید، Ready or Not دینامیک خاص و منحصر به فرد خود را دارد و عملا یک شکل متفاوت از بازی را ارائه میدهد. به لطف این ویژگیها، لذت تجربه بازی چه در حالت تکنفره و چه در حالت چندنفره، دو چندان شده و مدام به دنبال تجربه بازی هستید.
فراتر از همه اینها، به نظر میرسد که Ready or Not همان چیزی است که جای خالی تجربههایی را پر میکند که بازیکنان کنسولها سالها منتظر آن بودند. در واقع، بسیاری از علاقهمندها به بازیهای شوتر اول شخص از تجربه بازیهای کالاف دیوتی خسته شده بودند و در طرف دیگر، با وجود عملکرد ضعیف بتلفیلد ۲۰۴۲، گزینه بهتری در اختیار نداشتند. همچنین، تجربه بازی رینبو سیکس سیج نیز تا حدودی تکراری شده بود و حتی نسخه جدید آن به نام Siege X نیز عملا محتوای جدیدی ندارد.
به همین خاطر، بازی Ready or Not در بهترین دوران برای کنسولها از راه رسیده است. در این بازی خبری از کمپینهای پرهیاهو نیست که فقط بازیکن را در نقش تماشاچی درگیر صحنههای بزرگ کنند و بعد از مدتی همه چیز تمام شود. در عوض، بازی تجربهای ارائه میدهد که در آن شما نقش فعالی دارید و در موفقیت یا شکست ماموریت به طور مستقیم مستقیم تاثیرگذار هستید.
یک تجربه کامل و تمامعیار از جمله مواردی است که گیمرهای امروزی از بازیها انتظار دارند. خوشبختانه، بازی از این قاعده پیروی کرده و ماهیت محدود و مشخص کمپین آن از نقاط قوت بازی به شمار میرود. در حقیقت، اگرچه با خرید Mission Pass محتوای بیشتری در دسترس شما قرار میگیرد، اما همه مراحل اصلی و خط داستانی آنها در همان نسخه اصلی بازی گنجانده شدهاند و بازی یک تجربه ناقصی را برای شما رقم نمیزند. از طرفی، داستان بازی پایانی قطعی ندارد؛ چرا که بیشتر از یک داستان کلاسیک، بازتابی از دنیای واقعی جرم و فعالیتهای پلیسی است. با این حال، وقتی کمپین را چه در درجه سختی بالا و چه در حالت عادی به پایان میرسانید، این احساس را خواهید داشت که بازی کاملا ارزش هزینهای را که صرف آن کردهاید، داشته است. از همه مهمتر اینکه هیچیک از مراحل احساس تکراری بودن را به شما القا نمیدهند. هر مرحله ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خود را دارد که تجربه کلی را کاملتر و سطح چالش بازی را مرحلهبهمرحله افزایش میدهد.
با توجه به اینکه تجربه بازیهای شوتر اول شخص در کنسولها به خاطر بحث کنترلر کمی دشوارتر از نسخه کامپیوتر است، اما در این زمینه باید استودیو وید اینتراکتیو را تحسین کرد. تجربه بازی با کنترلرها بهخوبی هماهنگ کرده و صدور دستورات به اعضای تیم به راحتی انجام میشود که به همین خاطر، تیم سازنده شایسته تحسین است.
علاوه بر اینها، گزینههای فراوانی برای تنظیمات مختلف از جمله محدوده دد زون و میزان حساسیت در نظر گرفته شده که انعطافپذیری بالایی دارند. در کنار همه اینها، تیم توسعهدهنده همچنان از تمام نسخهها پشتیبانی میکند و بهروزرسانیهای رایگان منتشر میکند. بهعنوان مثال، بسته Los Sueños Stories» در هنگام عرضه چهار سلاح جدید، دو نقشه بازسازیشده و مجموعهای گسترده از اصلاحات و بهبودها را به بازی اضافه کرد. از آن زمان تاکنون، پچهای کوچکتری برای رفع سایر مشکلات منتشر شدهاند و بهزودی نیز یک بهروزرسانی دیگر عرضه خواهد شد.
در حال حاضر تیم سازنده مشغول ساخت یک بسته الحاقی جدید برای بازی است که در سال ۲۰۲۶ میلادی راهی بازار خواهد شد. فارغ از این محتوا، جزئیات بیشتری از آینده بازی پس از این مرحله در دسترس نیست و مشخص نیست که وید اینتراکتیو برنامههای بلندمدتی برای این فرنچایز در نظر گرفته یا خیر! با این حال، در همین فضای نامشخص هم میتوان احساس رضایت داشت. در دوران بازیهای سرویس محور، اینکه میتوان تجربهای کامل را انتخاب کرد، از تمام امکانات آن لذت برد و در نهایت با خیال راحت آن را کنار گذاشت، یک نعمت بزرگی است. در هر صورت، در حالی که هنوز هم جایگاه بازیهای نقشآفرینی بزرگ یا آثار جهانباز محفوظ است، وجود تجربههایی نظیر Ready or Not با قیمتی معقول، فرصتی ارزشمند برای گیمرها به شمار میرود که نباید به سادگی از کنار آنها عبور کرد.
در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با بازی Ready or Not و موفقیت بیچون و چرای این اثر جاهطلبانه چیست؟ آیا بازی استودیو وید اینتراکتیو در آینده میتواند رقیب سرسختی برای رینبو سیکس و سایر عناوین حتی کالاف دیوتی باشد؟ شما چه عوامل دیگری را راز موفقیت این بازی میدانید؟ فراموش نکنید که نظرات شخصی خود را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید