چرا ایتاچی اوچیها برترین شخصیت ناروتو است؟ داستانی فراتر از یک قهرمان معمولی
اسطورهای که همیشه در یادها میماند
برای طرفداران ناروتو، کونوها بدون شک قدرتمندترین و نمادینترین دهکده مخفی معرفی شده در سراسر داستان مانگا به شمار میرود. این دهکده که خانه شخصیت اصلی داستان است، به دلیل دستاوردهای چشمگیر و سطح بالای قدرت جنگجویانی که در دیوارههای آن زاده شدهاند، همواره مورد احترام و حتی ترس نینجاهای سراسر جهان بوده است. در میان این جنگجویان برجسته، یکی از محبوبترین و بهترینها ایتاچی اوچیها، برادر بزرگتر ساسکه، جایگاه ویژهای دارد.
اگرچه ایتاچی اوچیها بهعنوان یکی از اعضای اصلی تیمهای داستان محسوب نمیشود و حضورش در مانگا اندک و پراکنده بود، اما نمیتوان تأثیر عمیق و ماندگاری که بر بینندگان و خوانندگان گذاشته است را نادیده گرفت. ایتاچی نه تنها یکی از باهوشترین شخصیتهای سری است، بلکه یک استراتژیست ماهر، مبارزی مصمم و انسانی مهربان نیز به شمار میرود. او تمام ویژگیهایی را داشت که یک شینوبی واقعی باید داشته باشد و به همین دلیل است که احترام و تحسین طرفداران نسبت به شخصیت ایتاچی اوچیها کاملاً برازنده و شایسته است.
ایتاچی یکی از برترین شینوبیهای تاریخ است
در دنیای «ناروتو»، شخصیت ایتاچی اوچیها که بیشتر بهعنوان عامل کشتار خاندان خود شناخته میشود و یکی از تاریکترین لحظات سری به شمار میرود، یکی از محبوبترین نینجاها در میان طرفداران است. ایتاچی که از کودکی به عنوان نابغهای پرورش یافته بود تا افتخار و سربلندی خانوادهاش باشد، به عنوان تواناترین و قدرتمندترین شینوبی نسل خود شناخته میشد. از همان دوران کودکی، ایتاچی تواناییهایی فراتر از بسیاری از جنگجویان دیگر نشان داد، به گونهای که حتی هوکاگه نیز از مهارتهایش شگفتزده شده بود. بیشتر مردم کونوها این پسر را به خاطر دستاوردهای شگفتانگیزش تحسین میکردند و این موضوع باعث شد که احترام ویژهای نسبت به خاندان اوچیها شکل بگیرد.
اکثر طرفداران به دلیل شخصیت جدی، تواناییهای شگفتانگیز و طراحی ماندگار، عشق و احترام ویژهای برای ایتاچی اوچیها قائلاند. حتی زمانی که او در نقش ضدقهرمان ظاهر شد و بسیاری بر این باور بودند که برای کسب قدرت، خانوادهاش را به قتل رسانده، مخاطبان نمیتوانستند از جذابیت و رمز و راز این نینجای سرکش چشمپوشی کنند. ایتاچی نمونهای برجسته از نبوغ ماساشی کیشیموتو بود؛ شخصیتی که برای درخشش نیازی به جوتسوهای خارقالعاده یا موجودات اسرارآمیز نداشت. اگرچه ایتاچی از مهارتهای برتر ذاتی برخوردار بود، بیشتر موفقیتهایش نتیجه تلاش و تمرین مداوم او بود. بدون پشتکار و تمرینهای پیگیرانه، او هرگز نمیتوانست در سنین پایین، توانایی شارینگان خود را فعال کند. تطبیق این تکنیک با سبک مبارزهاش، که یکی از قویترین سبکها در سری به شمار میرود، موجب پیشرفت سریع او به عنوان یک شینوبی شد. با خلق شخصیت ایتاچی اوچیها، کیشیموتو تصویری از یک شینوبی ایدهآل را به مخاطبان ارائه داد؛ شخصیتی که تا زمانی که مجبور به خیانت به خانوادهاش شد، نمونه کامل یک جنگجوی وفادار و باهوش به حساب میآمد.
ایتاچی اوچیها مرد یا شخصیتی بینقص نیست
همانطور که بسیاری از طرفداران انیمه میدانند، یکی از بزرگترین اشتباهات یک سریال، خلق شخصیتی بسیار قدرتمند بدون هیچگونه نقص و ضعف است که این امر باعث میشود شخصیت از نظر باورپذیری آسیب ببیند. خوشبختانه، ایتاچی اوچیها قربانی این روند نبود و ماساشی کیشیموتو با دقت توانست ویژگیهایی را در شخصیت او قرار دهد که محدودیتها و ضعفهایی را نیز به همراه داشته باشند. اگرچه ایتاچی نابغهای واقعی بود، اما همیشه در جامعه جایگاه مناسبی نیافت و ترجیح میداد هر زمان که ممکن باشد، خود را از دیگران جدا کند. او نه تنها بیشتر همتیمیها و همسنهای خود را کنار گذاشت، بلکه حتی خانوادهاش را نیز به فاصله انداخت؛ مسألهای که زمانی که کودتای خاندان اوچیها در پشت صحنه در حال شکلگیری بود، شدت یافت.
اگرچه میتوان گفت که خاندان اوچیها به دلیل رنجها و ظلمهایی که از هوکاگههای قبلی دیده بودند، قابل راضی شدن نبودند، اما ایتاچی خیلی زود طرفدار هیروزن شد. وفاداری او به دهکده مخفی کونوها و تمایلش به اطاعت از قدرت، او را نسبت به گزینههای دیگر کور کرد؛ گزینههایی مانند کشتن داندزو یا استفاده از تکنیک کُتواماتسوکامی شیسویی برای نجات خانوادهاش. این تصمیمات باعث یکی از تلخترین و جنجالیترین انتخابهایی شد که هر شخصیت در این سریال گرفته است، انتخابی که منجر به رنج و بحران عمیقی در داستان شد.
اگر حمایت و حضور شیسویی و ایزومی، معشوقه رازآلود و تراژیک ایتاچی، نبود، او به فردی منزوی و تنها تبدیل میشد، درست مانند مربیاش کاکاشی. در دوران کودکی، ایتاچی شخصی نسبتاً تسلیم بود و اغلب بدون اعتراض، دستورات هرکسی که در موقعیت قدرت قرار داشت را اجرا میکرد. این رفتار تا حد زیادی ناشی از تاثیرگذاری پدرش بود که به او آموخته بود هر چیزی که به موفقیت حرفهایاش کمک نکند را کنار بگذارد، و همچنین به دلیل ناتوانی او در درک نشانههای اجتماعی. با این حال، بزرگترین ضعف ایتاچی اوچیها ممکن است همان چیزی باشد که در نهایت باعث شهرت و محبوبیت او شد؛ پیچیدگی و تضادی که شخصیتش را از یک قهرمان معمولی متمایز میکرد و او را به یکی از قابلتأملترین و در عین حال بحثبرانگیزترین شخصیتهای ناروتو تبدیل نمود.
مسیر تاریک ساسکه به خاطر ایتاچی بود
برای جلوگیری از آنکه برادرش ساسکه همان سرنوشت تراژیک دیگر اعضای خانواده را تجربه کند، ایتاچی اوچیها تصمیم گرفت جان او را حفظ کند و در چشم ساسکه به عنوان یک جنایتکار بیرحم ظاهر شود. در آن زمان، ایتاچی بر این باور بود که این انتخاب به ساسکه اجازه خواهد داد زندگی بهتری را دنبال کند، بدون آنکه بداند چه آسیب عمیقی به روح و روان برادرش وارد میکند. دیدن صحنه قتل والدین و بستگانش توسط کسی که به او اعتماد و علاقه داشت، باعث شد ساسکه نسبت به جهان اطرافش پر از نفرت و کینه شود. انگیزه اصلی ساسکه برای خیانت به کونوها و تبدیل شدن به یک خائن، تمایل به انتقام از خاندانش بود؛ روندی که در سریال بورووتو نیز ادامه پیدا کرد.
اگر ایتاچی توانسته بود ساسکه را از درد و عذاب تماشای مرگ خانوادهاش نجات دهد یا او را به خاطر ضعفش سرزنش نمیکرد، بسیاری از مشکلات و دردسرها قابل اجتناب بودند. با این حال، همین روند است که شخصیت ایتاچی اوچیها را برای مخاطبان بهشدت جذاب و قابلتأمل کرده است. او هرگز ادعا نکرد که بهترین تصمیم را گرفته است و نشانههایی از پشیمانی در رفتار و گفتار او دیده میشود. باوجود آنکه به عنوان یک نابغه و اسطوره در میان نینجاها شناخته میشود، ایتاچی نیز همانند دیگر شخصیتها، انسانی با ضعفها و احساسات واقعی بود که این موضوع او را به یک شخصیت چندبعدی و باورپذیر تبدیل کرده است.
وقتی ایتاچی اوچیها در ناروتو معرفی شد، ابتدا بهعنوان یک ضدقهرمان شکستناپذیر دیده میشد، اما با گذر داستان مشخص شد که او نوجوانی مهربان و گمراه بود که فقط میخواست برادرش ساسکه موفق شود. داستان تراژیک، شخصیت بهیادماندنی و مهارتهای رزمی ایتاچی باعث شدهاند که او به یکی از ماندگارترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای سری تبدیل شود.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید