-
10/10
کدام بازی‌ها می‌توانند جای خالی GTA VI را در سال ۲۰۲۵ پر کنند؟
در دنیای بازی‌های ویدیویی، نام سری Grand Theft Auto یا همان GTA همیشه با نوآوری، گرافیک چشم‌نواز، آزادی عمل و روایت داستانی جذاب شناخته شده است. پس از موفقیت خیره‌کننده GTA V که بیش از یک دهه از انتشار آن می‌گذرد، میلیون‌ها گیمر در سراسر جهان منتظر عرضه نسخه جدید این مجموعه یعنی GTA VI هستند. با این حال، بر اساس اطلاعات رسمی، این بازی تا پیش از سال ۲۰۲۶ منتشر نخواهد شد و همین فاصله زمانی، جای خالی قابل توجهی را در دنیای بازی‌های جهان‌باز به‌وجود آورده است.
این مقاله به بررسی بازی‌هایی می‌پردازیم که در سال ۲۰۲۵ می‌توانند تا حدودی جای خالی GTA VI را پر کنند. اگر شما هم از مشتاقان دنیای آزاد و پرجزئیات GTA هستید، این مطلب می‌تواند راهنمای خوبی برای انتخاب بازی بعدی شما باشد.
Kingdom Come Deliverance 2
Kingdom Come: Deliverance II به‌عنوان دنباله‌ای فوق‌العاده بر روایت RPG نخستین نسخه ظاهر شده و بازی را تا حد قابل توجهی ارتقا داده است. این نسخه دو منطقه بزرگ و متمایز – یک بخش بزرگ به نام «Bohemian Paradise» و دیگری شهری تاریخی مانند Kutná Hora – را ارائه می‌دهد که حجم نقشه را تقریباً دو برابر نسخه قبلی کرده است.
در این دنیای قرون وسطایی، بازیکن در نقش هنری، پسر آهنگر ساده‌ای، وارد جنگ داخلی و درگیری‌های سیاسی می‌شود. گیم‌پلی مبتنی بر انتخاب بازیکن، مبارزات سخت، دیالوگ‌های عمیق، چند گزینه راجع به داستان و تصمیم‌های اخلاقی را شامل می‌شود. فروش اولیه بازی بیش از ۲ میلیون نسخه و جذب هم‌زمان بیش از ۱۵۹ هزار بازیکن در Steam بوده که نشان از محبوبیت بالای آن دارد.
با این‌که گرافیک بازی در سطح‌های روز دنیا نیست و برخی گزارش‌ها از باگ‌های عملکردی و کنترل دشوار خبر داده‌اند، اما بسیاری منتقدان تجربه آن را غنی و جذاب توصیف می‌کنند. اگرچه بازی فضایی شهری مدرن ندارد، ولی برای علاقه‌مندان به تجربه‌ای جهان‌باز واقع‌گرایانه تاریخی با انتخاب‌های روند‌ساز و گرافیکی قوی در محیط طبیعی، گزینه بسیار مناسبی است.
Death Stranding 2: On the Beach
اثر جدید کوجیما شاید تا حدی بتواند از نظر داستانی جای خالی GTA را پر کند. Death Stranding 2: On the Beach، ساخته Kojima Productions، تجربه‌ای عمیق، دیدنی و حماسی را در سبک خاص Kojima ارائه می‌دهد که با نقدهای مثبت گسترده همراه بوده و در Metacritic نمره ۹۰ را کسب کرده است.
داستان حدود ۱۱ ماه پس از نسخه اول اتفاق می‌افتد؛ سام پورتِر بریجز اکنون به همراه بچه کوچکش لو ساکن مخفیگاهی است، تا این‌که مأموریتی تازه او را راهی سرتاسر قاره استرالیا می‌کند تا مردم جدا افتاده را به شبکه ارتباطی Chiral متصل کند.
این بازی نسبت به نسخه اول از گستردگی گیم‌پلی و آزادی عمل بیشتری برخوردار است؛ شامل قابلیت ساخت ریل‌های مونوریل، وسایل نقلیه سه‌بعدی چاپ‌شده، تجهیزات پیشرفته و انتخاب‌های پیچیده در استراتژی حمل و نقل و مأموریت‌ها. سیستم ارتقاء APAS، بخش‌های چالش‌برانگیز مبارزه با بی‌تی‌ها و دشمنان انسانی، و تنوع در سبک‌های مبارزه تجربه‌ای غنی‌تر نسبت به نسخۀ قبلی ایجاد کرده‌اند.
با این حال، محیط گسترده و امکان تعامل محیطی آزاد (به‌ویژه در ارائه گزینه‌های جایگزین برای حمل و نقل و تحویل)، می‌تواند برای برخی گیمرها جایگزینی متفاوت ولی هیجان‌برانگیز باشد؛ به‌ویژه کسانی که به اکتشاف و روایت هنری علاقه‌مندند. اگر با نسخه اول این بازی ارتباط برقرار نکردید، مطمئن باشید که این نسخه برای همه ساخته شده و دیگر قرار نیست فقط در بازی راه بروید. صحنه‌های اکشن بازی چند برابر شده‌اند و به لطف موتور بازی‌سازی دسیما، تا مدت‌ها جلوه‌های بصری بازی را فراموش نمی‌کنید.
Assassin's Creed Shadows
Assassin’s Creed Shadows پس از چندین سال تحمیل تکرار فرمول‌های قدیمی، به شدت مورد استقبال قرار گرفته و توسط بسیاری به‌عنوان نقطه عطفی در تحول Ubisoft قلمداد می‌شود. بازی در دوران Sengoku ژاپن میانه قرن شانزدهم روایت می‌شود و بازیکن نقش دو شخصیت کاملاً متفاوت را بازی می‌کند: Naoe، نینجایی چابک برای مخفی‌کاری و یاسوکه، سامورایی قدرتمند برای مبارزه مستقیم. این سبک دوگانه نه تنها تنوع گیم‌پلی را بالا می‌برد، بلکه حس آزادی عمل بیشتری را نسبت به مأموریت‌های سنتی ارائه می‌دهد.
از نظر گرافیک، محیط‌‌های طبیعی و شهری بازی با جزئیات عالی طراحی شده‌اند و فصول مختلف و حیات‌وحش واقعی به تجربه عمق می‌دهد. سازنده‌ها همچنین توجه ویژه‌ای به عملکرد فنی داشتند و بازی در بیشتر پلتفرم‌ها پایدار و بدون مشکل اجرا می‌شود. با این‌که برخی از منتقدان به ضعف در نگارش داستانی و برخی مأموریت‌های تکراری اشاره کرده‌اند، کلیت بازی به‌عنوان تجربه‌ای «یکپارچه و جذاب» توصیف شده است.
در مجموع، Shadows ترکیبی از جهان باز، روایت تاریخی، آزادی عمل و گرافیک دیدنی است و با ساختار دو شخصیت قابل بازی، ضمن حفظ تنوع گیم‌پلی، می‌تواند برای طرفداران این سری تجربه‌ای جذاب باشد.
Clair Obscur: Expedition 33
Clair Obscur: Expedition 33 یک نقش‌آفرینی تاکتیکی (Turn‑Based RPG) است که توسط استودیو فرانسوی کوچک Sandfall Interactive ساخته شده است. این بازی از آغاز با استقبال گسترده‌ای رو به رو شد؛ در عرض ۳۳ روز پس از انتشار، بیش از ۳.۳ میلیون نسخه فروش داشت و نمرات متاکریتیک بازیکنان به بالاترین حد ممکن در سال ۲۰۲۵ رسید.
دنیای داستانی بازی در یک فضاء فانتزی تلخ برگرفته از دوران Belle Époque فرانسه شکل گرفته که در آن موجودی مرموز به‌نام The Paintress هر سال عددی را روی سازه‌ای به نام Monolith حک می‌کند و تمام کسانی که به آن سن می‌رسند ناپدید می‌شوند. بازیکن کنترل گروهی از اکسپدیشنرها -از جمله Gustave، Maelle و Lune – را در برابر این تهدید برعهده دارد و باید مانع پایان نسل بشریت شود. گیم‌پلی بازی ترکیبی خلاقانه از مبارزات نوبتی و عناصر لحظه‌ای است؛ بازیکنان در حین حمله یا دفاع باید واکنش‌هایی مثل Parry یا QTEها را به موقع اجرا کنند تا عملکرد بهینه داشته باشند. استفاده از سیستم امتیاز قابلیت (AP)، حملات Gradient Attacks و کارت‌های تاروت برای برخی شخصیت‌ها باعث شده مبارزه به سطحی پیچیده و استراتژیک ارتقاء یابد.
در مجموع، Clair Obscur: Expedition 33 نه تنها به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین RPGهای سال ۲۰۲۵ شناخته می‌شود، بلکه بار دیگر ثابت کرد که با تیم کوچک، خلاقیت هنری و گیم‌پلی دقیق می‌توان اثری بی‌رقیب خلق کرد. اگرچه با سبک و ساختار GTA تفاوت‌های خیلی زیادی دارد، برای کسانی که به دنبال تجربه‌ای احساسی، هنری و روایت‌محور هستند، این بازی بی‌نظیر است.
The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom – Nintendo Switch 2 Edition
این نسخه آپدیت شده از Tears of the Kingdom تنها روی کنسول Nintendo Switch 2 قابل اجراست و در آن رزولوشن بهبود یافته، نرخ فریم ۶۰fps، پشتیبانی از HDR و زمان‌های بارگذاری بسیار سریع‌تر ارائه می‌شود. همچنین ویژگی جدیدی با نام Zelda Notes— سرویس ویژه‌ای برای گوشی‌های هوشمند — اضافه شده که شامل راهنمای صوتی برای یافتن Shrineها و Korokها و خاطره‌گویی Zelda با صدای واقعی است. از نظر تجربه‌ی گیم‌پلی، نسخه‌ی Switch 2 باعث شده بازی به شکلی روان‌تر اجرا شود؛ مشکلات فنی نسخه‌ی قبلی مانند افت فریم در لحظات سنگین گرافیکی یا تأخیر در پخش داده‌ها در این نسخه برطرف شده‌اند و ساخت و ساز با Ultrahand و پرش بین سطوح جهان به راحتی انجام می‌شود. اگرچه ساختار اصلی گیم‌پلی تغییر نکرده است، اما ارتقای فنی چشمگیر، قابلیت‌های جدید اپلیکیشن Zelda Notes و تجربه‌ای بدون لگ و تأخیر، این نسخه را به بهترین شکل ممکن تبدیل کرده‌اند. برای کسانی که تاکنون بازی را بازی نکرده‌اند یا حتی نسخه‌ی قبلی را تجربه کرده‌اند اما از مشکلات اجرایی رنج برده‌اند، این نسخه ارزش بازگشت دوباره به دنیای هیرول را دارد.
منتقدان و کاربران نمرات بسیار بالایی به این نسخه داده‌اند. TechRadar آن را تجربه‌ای فوق‌العاده و یکی از بهترین بازی‌های ۲۰۲۵ خوانده و Tom’s Guide نیز آن را پس از عناوین کلیدی Switch ۲ مانند Cyberpunk 2077 به‌عنوان گزینه‌ای واجب برای خریداران معرفی کرده است. اگر موفق شدید کنسول Nintendo Switch 2 را خریداری کنید، حتماً حتماً به سراغ تجربه آخرین نسخه مجموعه زلدا روی این کنسول بروید.
DOOM: The Dark Ages
داستانی حماسی از شروع راه Doom Slayer. گیم‌پلی بازی زیر سایه فرمول کلاسیک Doom اما با تغییرات عمده شکل گرفته است. برخلاف نسخه‌های پیشین که سرعت و جابه‌جایی بالا محور بودند، حالا شما شبیه یک تانک آهنی هستید. کنترل دقیق سرپرسی‌های زرهی و حملات سنگین تمرکز دارند. سلاح جدید Shield Saw ویژگی‌های طراحی شده مثل دفاع، پارری و هدایت آن را برای حمله‌های قدرتمند ترکیب کرده است. همچنین مبارزه نزدیک با سلاح‌هایی مانند Skull Crusher، مَاسه و فلِیلی حسی فیزیکی و استراتژیک به مبارزات بخشیده است.
در بخش اکتشاف، بازی گسترده‌تر از همیشه طراحی شده و شامل بزرگ‌ترین محیط‌ها در تاریخ فرنچایز Doom است. پلیر می‌تواند دژها، جنگل‌های تاریک، خرابه‌ها و رازهای پنهان بسیاری را کشف کند. همچنین دو وسیله مخصوص برای مبارزه‌های عظیم درنظر گرفته شده: کنترل یک مِک ۳۰ طبقه‌ای (Atlan) و سوار بر اژدهای سایبری (cyber-dragon) برای نبرد با دشمنان بزرگ و هیولاها.
داستان و ساختار بازی، جدیدترین روایت این سری است که با سینماتیک‌های بیشتر و شخصیت‌پردازی گسترش‌یافته، لایه‌ای عمیق به Doom Slayer اضافه می‌کند. اجتناب از بخش چندنفره باعث شده تمرکز کامل بر کمپین اصلی و محتوا صورت گیرد، که توسط تیم سازنده به‌عنوان «بزرگ‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین کمپین Doom» توصیف شده است.
Ghost of Yotei
Ghost of Yōtei دنباله معنوی عنوان موفق Ghost of Tsushima است که توسط استودیوی Sucker Punch توسعه یافته و برای عرضه‌ی انحصاری روی PS5 برنامه‌ریزی شده است. داستان بازی در سال ۱۶۰۳ (۳۲۹ سال پس از اتفاقات نسخه اول) در منطقه‌ی Ezo (امروزه هوکایدو) جریان دارد، جایی که شخصیت اصلی، یک رونین به نام Atsu، با هدف انتقام‌گیری از گروه Yōtei Six وارد دنیایی ناشناخته و خطرناک می‌شود.
در بخش گیم‌پلی، بازی با گنجاندن سلاح‌هایی مانند Dual Katana، ōdachi، Kusarigama و Tanegashima و معرفی سیستم شکار، تجربه‌ای متنوع و تاکتیکی ارائه می‌دهد. حضور مکانیزم‌های جدید مانند ساخت کمپ‌فایر در هر نقطه، خواندن نشانه‌ها از دشمنان و تعامل با استادان سلاح باعث شده جهان بازی به شدت پویا و شخصی‌سازی‌پذیر باشد. فضای بازی با تاکید بر طبیعت مناظر Ezo، آب‌وهوای پویا (باران، برف، شفق‌های قطبی) و تعامل با محیط بومی مانند فرهنگ Ainu، جلوه‌ای قابل تامل و منحصربه‌فرد دارد.
در نهایت، Ghost of Yōtei به‌عنوان یکی از مورد انتظارترین تجربه‌های جهان‌باز و داستان‌محور سال ۲۰۲۵ شناخته می‌شود که هم از منظر گرافیک و هم از منظر روایت عمق و تنوع قابل توجهی ارائه می‌دهد.
The Outer Worlds 2
بازی The Outer Worlds 2، دنباله‌ای مستقل و جاه‌طلبانه از استودیو Obsidian Entertainment است که در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۵ برای پلتفرم‌های Xbox Series X|S و PC عرضه می‌شود. این عنوان نقش‌آفرینی علمی-تخیلی، بازیکنان را به یک مجموعه سیاره کاملاً جدید به نام Arcadia می‌برد؛ جایی که فناوری‌های پیشرفته و سلطه‌ی شرکت‌های عظیم بر زندگی مردم سایه انداخته است.
گیم‌پلی بازی به‌طور قابل توجهی بهبود پیدا کرده و نسل نهمی شده است. از جمله پیشرفت‌های مهم می‌توان به افزودن قابلیت تغییر دید از اول‌شخص به سوم‌شخص، مکانیزم‌های حرکتی مانند پارکور، و سلاح‌های کاملاً بازطراحی‌شده اشاره کرد. سیستم نقش‌آفرینی نیز عمیق‌تر شده و شامل بیش از ۹۰ مهارت (Perk)، Trait و ضعف شخصیتی است که در تعامل مستقیم با انتخاب‌های بازیکن در جریان داستان عمل می‌کنند.
در این نسخه، جهان بازی وسیع‌تر و پویا‌تر از نسخه‌ی اول طراحی شده است. منطقه‌ی Arcadia از لحاظ طراحی محیط، مأموریت‌های جانبی و واکنش‌پذیری به کنش‌های بازیکن، سطحی بالاتر از Halcyon را ارائه می‌دهد. همچنین سیستم جدید خبررسانی درون‌بازی، تغییرات داستانی و اجتماعی را از طریق ایستگاه‌های رادیویی منعکس می‌کند.
The Outer Worlds 2 با حفظ هویت طنزآمیز و نگاه انتقادی نسخه‌ی اول، تجربه‌ای پیچیده‌تر و غنی‌تر ارائه می‌دهد و یکی از امیدبخش‌ترین بازی‌های نقش‌آفرینی سال ۲۰۲۵ محسوب می‌شود.
بازی‌هایی مثل The Outer Worlds 2 با سیستم نقش‌آفرینی عمیق و طنز خاص خود، یا Clair Obscur: Expedition 33 با طراحی بصری و روایی متفاوت، نشان می‌دهند که چشم‌انداز بازی‌های جهان‌باز در سال جاری بسیار متنوع و خلاقانه است. هر یک از این عناوین می‌توانند برای طیف خاصی از بازیکنان جایگزین مناسبی برای تجربه GTA باشند؛ چه آن‌هایی که دنبال داستان جدی و تاریخی‌اند، چه آن‌هایی که به دنبال هرج‌ومرج، آزادی کامل و شوخی‌های زیاد هستند.
در مجموع، سال ۲۰۲۵ حتی با نبود GTA VI، سالی پُر از بازی‌های نوآورانه و فوق‌العاده است که از همین حالا رقابت سر گرفتن جایزه بهترین بازی سال حسابی داغ است؛ برای همین پیشنهاد می‌کنیم که هرطور شده تجربه بازی‌های این لیست را از دست ندهید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید