مقایسه فیلم Man of Steel و Superman | وقتی اقتباس قبلی بهتر ظاهر می‌شود
1%
  • 1/10

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman | وقتی اقتباس قبلی بهتر ظاهر می‌شود

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman | وقتی اقتباس قبلی بهتر ظاهر می‌شود ۱۶ 22 ساعت قبل مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

در این مقاله قصد داریم به بررسی دو فیلم Man of Steel و Superman پرداخته و نگاهی به نقاط قوت اقتباس زک اسنایدر داشته باشیم.

چه طرفدار DC Extended Universe باشید و چه نباشید، باید بپذیرید نخستین فیلم مرد پولادین به کارگردانی زک اسنایدر (Zack Snyder) همزمان که نقاط ضعف متعددی داشت، نقاط قوت قابل توجهی را در خود جای داده بود. به همین دلیل، با گذشت سال‌ها از اکرانش طرفداران زیادی دارد. اخیراً هم یک اقتباس دیگر از کمیک بوک‌های مرد پولادین اکران شده که Superman نام دارد. اثر مزبور به کارگردانی جیمز گان (James Gunn) از لحاظ لحن به نسخه‌های کلاسیک این ابرقهرمان شباهت دارد؛ شخصیتی خاکی‌تر و دنیایی رنگارنگ‌تر که اطراف کال-اِل را فراگرفته است. دیوید کورنسوت (David Corenswet) سوپرمنی را به تصویر می‌کشد که صمیمی‌تر و دست‌یافتنی‌تر است و برای تحقق اهداف خیرخواهانه‌اش، ابایی از کمی ساده‌ لوحی ندارد.

در مقابل، فیلم Man of Steel اما با لحن تیره، سوپرمن جدی و ارائه تصویر تاریکی از متاانسان‌ها، واکنش‌های دوگانه و بحث‌ برانگیزی را در میان مخاطبان برانگیخت. با این حال، فیلم زک اسنایدر برداشت منحصربفرد و متفاوتی از سوپرمن را روی پرده سینما به نمایش گذاشت و بسیاری از ویژگی‌های آن، حتی با گذشت سال‌ها همچنان شایسته تحسین و توجه باقی مانده‌اند.

در ادامه قصد داریم به مقایسه دو فیلم Man of Steel و Superman پرداخته و نقاط قوت اقتباس زک اسنایدر را تشریح کنیم. 

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman

جور-ال و لارا لور-وان در Man of Steel به کمیک وفادار هستند

برخی از نسخه‌های والدین سوپرمن علاقه چندانی به زمین ندارند و آن را صرفاً به‌ عنوان آخرین پناهگاه برای بقای گونه کریپتونی تلقی می‌کنند. برخی دیگر، واقعاً می‌خواهند زمین وارث میراث کریپتون باشد. شاید جنجالی‌ترین بخش داستان Superman، این نکته باشد که خانواده ال قصد داشتند کال-ال را نه به‌ عنوان یک نجات‌ دهنده، بلکه به‌ عنوان یک فاتح به زمین بفرستند. برداشت جسورانه DCU از والدین کریپتونی سوپرمن ظاهراً از کمیک بوک Flashpoint Beyond الهام گرفته شده باشد. به هر حال، با تصویر رایجی که از جور-ال و لارا لور-وان در ذهن عموم مخاطبان شکل گرفته، تفاوت دارد.

در فیلم Man of Steel، والدین کریپتونی کال-ال واقعاً باور داشتند پسرشان می‌تواند آخرین امید کریپتون و نجات‌ بخش زمین باشد. آن‌ها برای اینکه کال دارای اراده‌ای آزاد باشد، مبارزه کردند و جور-ال یک کُدکس برای او به جا گذاشت که بعدها نقش راهنمای او را ایفا کرد. آخرین هدیه جور-ال به سوپرمن در Man of Steel شاید یکی از بهترین توصیف‌ها از مأموریت کال-ال باشد:

تو به مردم زمین آرمانی می‌دهی که برایش تلاش کنند. آن‌ها در پی تو خواهند دوید، خواهند لغزید، خواهند افتاد. اما با گذشت زمان، آن‌ها به تو در خورشید خواهند پیوست، کال. با گذشت زمان، تو به آن‌ها کمک خواهی کرد که شگفتی‌ها بیافرینند.

فیلم Man of Steel و نمایشی که از هر دو والدین سوپرمن (چه والدین کریپتونی و چه والدین زمینی) ارائه داد، با کمیک بوک‌ها مقداری متفاوت است اما همچنان قابل قبول هستند و همین موضوع برای بسیاری از طرفداران یک نقطه قوت بزرگ است.

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman

صحنه ابتدایی Man of Steel یک زمینه چینی عالی است

فیلم Superman در صحنه آغازین خود، پیش‌ زمینه شخصیت اصلی را به‌ صورت نوشتاری خلاصه می‌کند (مانند کاری که فرنچایز Star Wars با آن شناخته می‌شود). این رویکرد کاملاً برای اولین حضور سوپرمن در DCU مناسب است. داستان منشا سوپرمن بارها بازآفرینی شده و پرداخت دوباره آن برای بسیاری از مخاطبان تکراری به نظر می‌رسد. با این حال، یک تغییر در داستان کلی بوجود آمده و باعث شده پرداخت دقیقتر به گذشته حائز اهمیت باشد؛ والدین کریپتونی سوپرمن فاتحانی سرد و بی‌احساس بودند و عدم اختصاص زمان کافی برای پرداخت به سیاره کریپتون باعث می‌شود انگیزه‌های آن‌ها و ریشه‌های چنین تفکری چندان قابل درک نباشد.

در مقابل، فیلم Man of Steel به شکل پررنگی روی ماهیت آشفته واپسین لحظات سیاره کریپتون و اهمیت آن در خاستگاه سوپرمن تاکید دارد. تلاش‌های ناامیدانه جور-ال برای نجات میراث کریپتون و سقوط ژنرال زاد به مسیر شر، بخش جدایی‌ ناپذیری از اولین چالش سوپرمن به‌ عنوان یک ابرقهرمان روی زمین است. کریپتون در Man of Steel نه‌ تنها از نظر روایی، بلکه از نظر بصری هم خیره‌ کننده است. نبردهای داخلیِ پراسترس در واپسین ساعات سیاره همراه با فاجعه طبیعی بزرگ، سکانس ابتدایی فیلم را به اثری مستقل و در سطح یک فیلم فاجعه‌ محور بی‌نقص تبدیل می‌کند.

نابودی کریپتون همیشه به‌ عنوان یک تراژدی در نظر گرفته می‌شود اما تعداد کمی از اقتباس‌ها موفق شده‌اند شدت این فاجعه را به‌ درستی به تصویر بکشند. در سکانس آغازین Man of Steel، هیچ یک از کریپتونی‌ها پیروز نمی‌شوند: شورای کریپتون پس از نادیده گرفتن هشدارهای جور-ال به پایان می‌رسد، جور-ال و لارا درمی‌یابند کریپتون در حال نابودی‌ است و آن‌ها به‌زودی فرزند خود را از دست خواهند داد و درو-زاد (Dru-Zod) که از دستگیری و محکومیتش در عذاب است، اعتراف می‌کند جور-ال در مورد شورای کریپتون حق داشت.

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman

نگاهی واقع گرایانه به یک نبرد بزرگ

فیلم Superman روی دغدغه قهرمان اصلی در زمینه کاهش خسارات جانبی تاکید دارد. در یکی از صحنه‌های جالب فیلم، سوپرمن حتی در میانه نبرد با یک کایجوی آتش‌ افشان زمانی را صرف نجات یک سنجاب می‌کند. این در حالی‌ است که دوازده سال پیش، نبرد ویرانگر پایانی در فیلم Man of Steel باعث ایجاد دو دستگی در میان مخاطبان شده بود. چون به‌ نظر می‌رسید سوپرمن نسبت به ویرانی‌های گسترده متروپلیس در خلال نبردش با زاد بی‌تفاوت است.

از سوی دیگر، مبارزه تقریباً آخرالزمانی سوپرمن با زاد در Man of Steel نشان می‌دهد که یک نبرد ابرقهرمانی در دنیای واقعی چگونه می‌تواند باشد. در چنین سناریویی، هزاران نفر به شکلی تراژیک در زیر آوار جان می‌بازند و سوپرمن باید اولویت را بر پایان دادن به تهدید بگذارد، نه نجات تک‌ تک افراد. شدت ضربات و قدم‌های کریپتونی‌ها بقدری ویرانگر است که هر بار یک ساختمان آسیب می‌بیند، سطح تهدید برای متروپلیس بالا می‌رود.

فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice هم با گسترش روایت «واقعه بلک زیرو» در متروپلیس، آنچه را که در Man of Steel پایه‌ ریزی شده بود، عمق بیشتری بخشید. علاوه‌ بر قربانیانی که به‌ صورت مستقیم در قاب نمایش دیده می‌شوند، ناظران خارج از صحنه، شاهد فرو ریختن خانه‌ها و دفاترشان با عزیزانی در داخل آن‌ها هستند. این دقت DCEU در پرداخت به جزئیات، نقش مهمی در بازنمایی دقیق رویدادی تلخ ایفا می‌کند که می‌توانست فقط یک سکانس اکشن باشد. نخستین نبرد سوپرمن در DCEU به‌طور کامل دیدگاه جهان نسبت به این ابرقهرمان را تغییر داد.

Man of Steel برای عموم قابل فهم‌تر است

با اینکه فیلم Man of Steel مملو از صحنه‌های اکشن است، بخش عمده‌ای از زمان خود را صرف بررسی ترس‌ها و تردیدهای سوپرمن می‌کند. سوپرمن در این فیلم در افشای هویت خود به جهانیان تردید دارد؛ زیرا تحت تاثیر هشدارهای جاناتان کنت درباره واکنش احتمالی بشریت قرار گرفته است. در فرنچایز DCEU، سوپرمن عمداً به‌ عنوان قهرمانی درون‌نگرا به تصویر کشیده می‌شود. او طی اتفاقاتی و در ادامه مسیر نهایتاً به نماد کاریزماتیک امید تبدیل می‌شود؛ چیزی که برای آن زاده شده بود.

در مقابل، فیلم Superman برای همه مخاطبان قابل درک است اما تماشای کامل و لذت‌ بردن عمیق از آن زمانی ممکن می‌شود که بیننده شناخت خوبی از اسطوره‌ شناسی دی‌ سی و ریشه‌های کمیک‌ بوکی عناصر متعدد داستان داشته باشد.

در نتیجه، Man of Steel اثری مستقل و منسجم در قالب داستان خاستگاه سوپرمن محسوب می‌شود؛ با قوس احساسی کامل و منطقی که توضیح می‌دهد چرا شخصیت سوپرمن هنری کویل در حضورهای بعدی، رفتاری سنگین‌تر و جدی‌تر نسبت به نسخه‌های سنتی این شخصیت دارد. سوپرمنِ جیمز گان برای عموم قابل فهم است اما مخاطبانی که با تاریخچه دی‌سی آشنایی دارند، بیشتر از دیگران از جزئیات داستان لذت خواهند برد.

Man of Steel vs superman - smمقایسه فیلم Man of Steel و Supermanall 5

موسیقی متن Man of Steel احساسی‌تر و حماسی‌تر است

هانس زیمر (Hans Zimmer) در ساخت موسیقی فیلم Man of Steel به‌طور عمدی از ارجاع به تم افسانه‌ای سوپرمن که توسط جان ویلیامز (John Williams) ساخته شده بود، خودداری و در عوض، هویتی کاملاً تازه برای شخصیت کلارک کنت خلق کرد که بازتاب‌ دهنده مسیر تدریجی او به سوی ابرقهرمانی بود. قطعاتی مانند Flight شکوه و عظمت روزهای آغازین سوپرمن را به تصویر می‌کشند و قطعاتی مثل Krypton Destroyed و Arcade وسعت حماسی داستان را برجسته می‌کنند. هر قطعه از موسیقی متن Man of Steel به‌ خوبی مضامین و ضرباهنگ‌های احساسی فیلم را منتقل می‌کند، بطوری که شنیدن آن‌ها صحنه‌ها را بدون نیاز به دیدن حتی یک فریم در ذهن تداعی می‌کند.

در حالی‌ که موسیقی فیلم با ایجاد لایت‌ موتیف‌های جدید (به ملودی تکرار شونده گفته می‌شود که به شخصیت، موقعیت یا عنصر خاصی از داستان مرتبط است) به شخصیت‌ها و صحنه‌ها عمق می‌بخشد، هویت موسیقایی مرکزی سوپرمن همچنان در ریشه‌های سینمایی قدیمش ریشه دارد. در سوی مقابل، فیلم Superman عامدانه بخش‌هایی از تم کلاسیک جان ویلیامز را بازآفرینی و بازترکیب می‌کند. این تصمیم در عین ادای احترام به ریشه‌های سینمایی سوپرمن، تا حدی اصالت موسیقایی فیلم سال ۲۰۲۵ را محدود کرده است. اگرچه در این اثر هم لایت‌ موتیف‌هایی جدید برای شخصیت‌ها و سکانس‌ها خلق شده‌اند، هویت موسیقایی اصلی سوپرمن همچنان به دورانی پیشین وابسته است.

موسیقی فیلم Man of Steel ساخته هانس زیمر، صرفاً یک همراه صوتی نیست بلکه یک همسفر احساسی برای روایت فیلم است؛ سفری از تردید به پذیرش که با نیرویی کوبنده و پرشور به تصویر کشیده می‌شود و کاملاً با دیگر عناصر شنیداری و دیداری فیلم هماهنگ است. این سطح از روایتگری موسیقایی باعث شده موسیقی متن Man of Steel به اثری مستقل و هنری بدل شود که می‌تواند به‌ تنهایی هم مورد تحسین قرار گیرد.

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman

صحنه‌های پرواز سوپرمن هنری کویل تماشایی هستند

از آنجا که Man of Steel داستان منشا کلارک کنت را روایت می‌کند، پرواز سوپرمن در این فیلم به‌ عنوان یک اتفاق مهم از نظر بصری و هم احساسی به تصویر کشیده شده است. هر پرواز با یک غرش صوتی (صدایی همراه با امواج ضربه‌ای بوده و زمانی ایجاد می‌شود که یک جسم در هوا سریعتر از سرعت صوت حرکت کند) همراه است، دوربین می‌لرزد و شنل سوپرمن به‌ همراه بدنش در واکنش به توقف‌های ناگهانی و تغییرات شدید جهت در میانه نبرد به‌ شدت واکنش نشان می‌دهند. حتی بعد از آنکه سوپرمن بر این توانایی مسلط می‌شود، فیلم همچنان بر شدت فیزیکی حرکات او تاکید دارد. در این میان، نباید از موسیقی شاهکار هانس زیمر غافل شد که نقش بسزایی در افزایش تاثیرگذاری صحنه‌های پرواز داشت.

لحظات پرواز سوپرمن در فیلم Superman هم تماشایی‌اند اما از نظر روایی جایگاه کمرنگ‌تری دارند. در این نسخه، تمرکز بیشتری روی نمایش خلاقیت سوپرمن در حرکات رزمی و تعامل او با سایر قهرمانان وجود دارد. پرواز هنوز هم به‌ عنوان توانایی‌ای نیرومند وجود دارد اما دیگر مثل گذشته یک شگفتی درون‌ داستانی محسوب نمی‌شود، بلکه بیشتر یک قابلیت شناخته‌ شده و پذیرفته‌ شده تلقی می‌شود. در واقع، می‌توان فرض کرد سوپرمن اکتشاف توانایی‌های کریپتونی‌اش را در فاصله سه سال میان نخستین ظهور عمومی‌اش تا وقایع فیلم پشت سر گذاشته است.

مقایسه فیلم Man of Steel و Superman

ژنرال زاد، شرور ترسناکتری است

ژنرال زاد در فیلم Man of Steel به‌ راحتی می‌توانست صرفاً یک ابرشرور کلیشه‌ای نظر برسد اما مایکل شنون (Michael Shannon) با تزریق اندوه و ناامیدی، شخصیت او را بسیار چندلایه و انسانی جلوه داد. زاد نه به‌ خاطر جاه طلبی شخصی، بلکه به‌ عنوان محصول مهندسی ژنتیکی کریپتونی به‌ دنیا آمده و حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست از سرنوشتش فاصله بگیرد. عملکرد درخشان شنون ماهیت توقف‌ ناپذیر زاد را از طریق اجرای پرقدرت و دیالوگ‌های خشن و پرتنشش به شکلی منتقل می‌کند که از ترسناکِ صرف فراتر می‌رود و واقعاً هراس‌ انگیز می‌شود. ایفای نقش هیولایی شرور که هیچ راه رستگاری ندارد، آن هم با حفظ پیچیدگی در دل یک فیلم ابرقهرمانی پرهیجان دستاوردی است که تنها از عهده معدودی از بازیگران برمی‌آید.

با وجود حس وظیفه‌ گرایی خشک و بی‌رحمانه‌اش، زاد واقعاً با آغوش باز نقش نابودگر زمین را می‌پذیرد. نفرت او از جور-ال و کال-ال تنها یک خصومت شخصی نیست، بلکه بخاطر تعلیمات و هدف تک‌ بُعدی او بنا شده است. زمانی‌ که متوجه می‌شود دیگر امیدی برای پیروزی نیست، واکنش او به بی‌هدفی وجودی‌اش کاملاً دردناک و انسانی است. زاد همانند جوکرِ هیث لجر و گابلین سبزِ ویلم دفو، بدون شک نمادی از شرارت خالص است اما شنون در عین حال لحظاتی از رنج درونی و شکنندگی را منتقل می‌کند. اجرای پیچیده و چندلایه شنون همچنین تصمیم جنجالی سوپرمن برای کشتن زاد در پایان فیلم را قابل درک می‌کند. در اوج فیلم، سوپرمن متوجه می‌شود زاد صرفاً در حال پیروی از هدف ژنتیکی و اجتناب‌ ناپذیرش بوده و هیچ راه حل مسالمت‌ آمیزی باقی نمانده است. سنگدلی زاد نه از اختیار، بلکه در ذات او نهادینه شده است. همین نکته، تصمیم تلخ و تراژیک سوپرمن برای پایان دادن به زندگی زاد را توجیه‌ پذیر و حتی اجتناب‌ناپذیر می‌کند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

16 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments