اشتباهات فیلم The Terminator که از چشمانتان پنهان ماند
وقتی بهترینها هم بدون نقص نیستند
اگرچه فیلم The Terminator یکی از بهترین آثار علمی تخیلی سینما است، اشتباهات بزرگ و کوچک متعددی را در خود جای داده است.
فیلم The Terminator از سوی بسیاری از کارشناسان و منتقدان به عنوان یکی از بزرگترین فیلمهای اکشن و علمی تخیلی تاریخ شناخته میشود و اتفاقاً این شهرت کاملاً منطقی است. داستان درباره یکی از سربازان جنبش مقاومت انسانی در برابر رباتها است که به گذشته سفر میکند. او باید یک ربات قاتل را متوقف کند که به تاریخ مشابهی آمده و قصد دارد مادر رهبر مقاومت انسانی را کشته و بدین ترتیب، آینده را تغییر دهد. اگرچه محافظت از یک طعمه در برابر شکار در همان زمان ایدهای قدیمی به شمار میرفت، معرفی یک قاتل رباتیک بی رحم برگ برنده فیلم در مقایسه با آثار مشابه بود.
طراحی صحنههای مبارزه فیلم The Terminator در بالاترین سطح قرار دارد؛ دامنه و مقیاس اکشن فیلم حماسی است و با وجود اینکه بیش از ۴۰ سال از اکران آن میگذرد، جلوههای ویژه آن هنوز بهطرز شگفت آوری جذاب و قابل قبول هستند. با در نظر گرفتن این موارد، اصلاً جای تعجبی ندارد که اثر مزبور جیمز کامرون (James Cameron) را به عنوان یک کارگردان بزرگ مطرح در سراسر جهان معرفی کرد.
محبوبیت قسمت اول مجموعه فیلمهای ترمیناتور و همچنین انتشار نسخه بلوری آن در فضای مجازی، شرایطی را برای بررسی دقیق طرفداران فراهم کرد؛ طرفدارانی که با چشمهای تیزبین، خطاها و ناهماهنگیهای کوچک در تداوم داستان را کشف کردهاند. خطاها اجتناب ناپذیرند اما با توجه به ماندگاری فیلم، طرفداران پرشور هنوز هم در حال کشف و بحث درباره نکات ریز و اشتباهاتی هستند که جیمز کامرون پس از گذشت این همه سال از آنها غافل مانده است.
در ادامه مقاله با نگاهی نوستالژیک و دقیق، به این اثر نمادین بازمیگردیم و چند مورد از اشتباهات و ناهماهنگیهای فیلم The Terminator را بررسی میکنیم. ممکن است موارد بیشتری وجود داشته اما در ادامه فقط به ۹ مورد از آنها پرداخته شده است.

نوشیدنیای که جابجا میشود
وقتی کایل ریس (با نقش آفرینی مایکل بین) با موفقیت از سال ۲۰۲۹ به سال ۱۹۸۴ سفر میکند و در یکی از کوچههای تاریک لسآنجلس فرود میآید، صحنهای به یادماندنی و حماسی رقم میخورد. اما در همان کوچه، مردی آواره و بیخانمان حضور دارد که بطری نوشیدنیاش را درون یک پاکت کاغذی قهوهای پنهان کرده و در سکوت، ورود ناگهانی ریس را تماشا میکند. در نگاه اول، حضور این مرد تنها جزئی کوچک از صحنه به نظر میرسد که فضاسازی کوچه را واقعیتر کند.
با این حال، اگر کمی دقیقتر به صحنه توجه کنیم، یک اشتباه جالب در تداوم تصاویر به چشم میآید. بین برشهای مختلف، بطریِ در دست آن مرد بارها جای خود را از دست چپ به دست راست و دوباره برعکس تغییر میدهد. از آنجا که تمرکز اصلی صحنه روی ورود قهرمان داستان است، این خطای کوچک بهراحتی از نگاه بسیاری از مخاطبان پنهان میماند. اما برخی مخطابان نکته سنج در فروم ردیت و سایت IMDb به خوبی آن را کشف و مطرح کردهاند.
جالبتر اینکه اگر فیلم را با پخش آهسته یا فریم به فریم تماشا کنید، بهوضوح میتوان دید که بطری بارها دست عوض میکند. هر چند این خطا در روند روایت یا جذابیت صحنه خللی ایجاد نمیکند، برای طرفداران دقیق و وسواسی سینما نمونهای از همان ایرادات ریز اما شیرین در آثار کلاسیک محسوب میشود؛ ایراداتی که حتی میتوانند به بخشی از جذابیت پشت صحنه یک فیلم تبدیل شوند.

امروز چه تاریخی است؟
پس از اینکه کایل ریس در کوچهای تاریک ظاهر شده و کنار مرد آوارهای قرار میگیرد که بطریاش مدام بین دو دستش جابهجا میشود،شاهد شروع لحظات پرتنشی هستیم. پلیسها به سرعت به صحنه میرسند و ریس که گیج و خسته از سفر در زمان است، پا به فرار میگذارد. او در جریان تعقیب و گریز موفق میشود یکی از مأموران را مغلوب کرده و سلاح سازمانیاش را به دست بیاورد. این نقطه، اولین جایی است که ریس به نوعی کنترل موقعیت را در دست میگیرد.
اما درست در همین لحظات، دیالوگی کوتاه اما مهم، یکی از خطاهای جالب فیلم را رقم میزند. ریس که هنوز متحیر و بیاطلاع از زمان و مکان است، از مامور پلیس تاریخ روز را میپرسد. مامور در پاسخ میگوید: «پنج شنبه، دوازدهم مه.» مشکل اینجاست که بر اساس تقویم واقعی، ۱۲ مه سال ۱۹۸۴ در روز شنبه قرار داشته، نه پنج شنبه.

شماره پلاکهای متناقض
وقتی ترمیناتور (با نقش آفرینی آرنولد شوارتزنگر) در جست و جوی سارا کانر (با نقش آفرینی لیندا همیلتون) سراغ دفترچه تلفن قدیمی میرود، در صفحه مورد نظر تنها سه نام مشابه پیدا میکند. آدرسها به وضوح با شمارههای ۱۸۲۳، ۲۸۱۶ و ۳۰۹ ثبت شدهاند. اما در صحنه بعدی که سایبورگ بیرحم به خانه اولین «سارا کانر» سر میزند، بیننده با صحنهای کاملاً متناقض روبرو میشود: پلاک خانه روی دیوار ۱۴۲۳۹ است! اختلافی آنقدر بزرگ و آشکار که تعجب آور است چطور در طول مراحل فیلمبرداری و نظارت بر فیلمنامه، هیچ کس متوجه آن نشده است.
این دست اشتباهات که به آنها خطاهای تداوم یا Continuity Errors گفته میشود، گاهی کوچک و بیاهمیت جلوه میکنند اما در چنین نمونهای اختلاف عدد آنقدر واضح است که از چشم مخاطبان تیزبین دور نمیماند. به همین دلیل، سالها پس از اکران فیلم The Terminator همچنان در بحثها و نوشتههای علاقه مندان مطرح شدهو به نوعی به یک نکته حاشیهای اما سرگرم کننده تبدیل شده است. از زاویهای دیگر، همین ایرادات ریز نشان میدهند که حتی در آثاری کلاسیک و جریانساز مثل The Terminator هم خطاهای انسانی اجتناب ناپذیر هستند.

سلاحی که به حالت اول باز میگردد
پس از آنکه کایل ریس از دست پلیسهایی که به دنبال ورود ناگهانیاش به خط زمانی سال ۱۹۸۴ تعقیبش میکردند میگریزد، در یکی از خودروهای پلیس سلاح دیگری برمیدارد: یک شاتگان. کمی بعد، او برای آنکه اسلحه حجم کمتری پیدا کند و راحتتر زیر ژاکتش مخفی شود، دسته تفنگ را با اره کوتاه میکند. این حرکت منطقی به نظر میرسد؛ زیرا او باید در شرایط پرخطر بدون جلب توجه به راهش ادامه دهد. به هر حال، در جهانی زندگی میکند که تنها است و هیچ کس قرار است او را در صورت افتادن در داخل زندان، از بازداشتگاه بیرون بیاورد.
اما در ادامه، وقتی کایل و سارا در پارکینگ تاریکی در حال حرکت و پنهان شدن از دست نیروهای پلیس هستند، ناگهان نکتهای عجیب به چشم میآید: دسته شاتگان دوباره به حالت اولیه و تمام قد بازگشته است! انگار نه انگار که چند صحنه قبل کوتاه شده بود. آیا باید این را به حساب یک حقه علمی-تخیلی آینده نگرانه گذاشت، یا در واقع شاهد یکی دیگر از همان خطاهای تداوم هستیم که هر از گاهی حتی در بزرگترین آثار سینما رخ میدهند؟

چشمی که مانند روز اول شد
پس از یک درگیری بزرگ، ترمیناتور با دست خودش چشم ارگانیکش را بیرون میکشد و در نتیجه بخشی از اندوسکلتی فلزی او آشکار میشود؛ جایی که یک چشم سرخ درخشان، چهرهاش را به شکلی ترسناکتر جلوه میدهد. این صحنه یکی از لحظات ماندگار فیلم The Terminator است که قدرت و بیرحمی ماشین قاتل را به خوبی به نمایش میگذارد. این اشتباه تداومی کوچک به خودیخود چندان به چشم نمیآید و برای دیدنش باید فیلم را نگه دارید و فریمها را به دقت بررسی کنید. با این حال، همین جزئیات ریز نشان میدهد که حتی در اثری به بزرگی ترمیناتور که زیر نظر جیمز کامرون با وسواس زیاد ساخته شده بود، خطاهایی از این جنس رخ دادهاند. البته یک تئوری دیگر هم وجود دارد. دست اندرکاران پیش خودشان فکر کردند ترمیناتور در این صحنه عینک به چشم میزند. بنابراین چه نیازی به گریم سنگین چشم هست؟ آنها احتمالاً هرگز فکر نمیکردند روزی مخاطبان تیزبین دنبال اشتباهات جزئی میگردند.
اتفاقی مرتبط با چشم در یکی دیگر از صحنههای فیلم رخ میدهد. در صحنهای که ربات بیرحم در تعقیب سارا کانر بوده و از خودرو بیرون میپرد، بدون عینک آفتابی است اما در صحنههای بعدی عینک آفتابی روی صورتش قرار دارد. اشتباهات ریز این چنینی احتمالاً بخاطر فاصله زمانی موجود میان ضبط صحنههای مزبور رخ داده و باعث شده دست اندرکاران جزئیات را فراموش کنند. به هر حال، ویدیوهای خام در آن زمان مانند امروز به راحتی قابل مشاهده نبودند.

چراغهای خاموش یا روشن؟
بلافاصله پس از آنکه ترمیناتور در اداره پلیس ظاهر شده و برخلاف انتظار، دوباره با دو چشم ارگانیک دیده میشود، صحنهای پرهیجان رقم میخورد: او با خودرو به طور مستقیم از درِ ورودی ایستگاه پلیس عبور میکند. در لحظهای که به میز جلویی نزدیک میشود، دوربین روی افسر پشت میز تمرکز میکند؛ افسر با ناباوری به بالا نگاه میکند و نور چراغهای جلوی خودرو به وضوح روی صورت او بازتاب پیدا میکند. اما درست چند ثانیه بعد، وقتی زاویه دید تغییر کرده و ترمیناتور را پشت فرمان خودرو میبینیم، نکتهای عجیب رخ میدهد: چراغهای جلوی ماشین کاملاً خاموشاند! این تناقض آشکار، یکی دیگر از همان اشتباهات تداومی بامزه است که فیلم The Terminator را برای طرفداران دقیق و موشکاف به منبعی از کشفیات ریز و درشت تبدیل کرده است.

تغییر لباس سارا کانر
در نیمه اول فیلم، سارا کانر معمولاً با ژاکتی سبز دیده میشود که جزو پوشش اصلی او برای نشان دادن شخصیت خونسرد و مقاومش است. با این حال، در چند نما و صحنه کوتاه، رنگ ژاکت ناگهان به قهوهای یا خاکستری تغییر میکند. این ناهماهنگی معمولاً ناشی از چند عامل است: اول، ممکن است چند ژاکت مشابه با رنگهای کمی متفاوت برای فیلمبرداری استفاده شده باشد و تیم تولید به جای استفاده از یک ژاکت مشخص در تمامی صحنهها، گاهی نمونه دیگری را به کار برده است. دوم، نورپردازی صحنه و بازتاب نور روی پارچه باعث شده که رنگ ژاکت در دوربین متفاوت به نظر برسد. این مسئله نمونهای از مشکلات تداوم تصویری است که حتی در فیلمهای بزرگ هالیوودی هم رخ میدهد و گاهی برای مخاطب با دقت بالا قابل مشاهده است.

زخمهایی که جابجا شدند
در طول فیلم، زخمها و کبودیهای روی صورت سارا کانر و کایل ریس در صحنههای مختلف شدت یا محل قرارگیری متفاوتی دارند. مثلاً ممکن است در یک سکانس کبودی روی گونه سارا شدید باشد و در سکانس بعدی همان زخم کمرنگتر یا کمی پایینتر ظاهر شود. همانطور که گفته شد، این موضوع برای کایل ریس هم صدق میکند. گاهی اوقات نه تنها جای زخمها تغییر میکند، بلکه بطور کامل ناپدید میشوند. دلیل اصلی این تغییرات، ضبط جداگانه صحنهها در روزهای مختلف است؛ تیم گریم در تداوم جزئیات زخمها و آسیبهای چهره در هر بار فیلمبرداری بهطور کامل دقت نکرده است. چنین ناهماهنگیهایی معمولاً به دلیل محدودیتهای زمانی یا تغییرات برنامه فیلمبرداری رخ میدهند و نمونهای از مشکلات «تداوم گریم» در سینما هستند که گاهی باعث میشوند بیننده حرفهای متوجه ناهماهنگیهای کوچک در ظاهر شخصیتها شود.

تغییر شعار
در پرده دوم فیلم، صحنهای به یادماندنی رقم میخورد؛ ترمیناتور برای تعقیب کایل و سارا، یک خودروی پلیس را میدزدد. او پس از تعقیب و گریز نفسگیر در پارکینگ، سرانجام به آنها میرسد. در اینجا نکتهای جالب به چشم میآید: روی درِ جانبی خودروی پلیس، شعاری درج شده است که میگوید: «To Care and Protect». اما تنها چند لحظه بعد، وقتی سارا و کایل دوباره به خودروی ترمیناتور نزدیک میشوند، شعار تغییر کرده و به عبارت دیگری تبدیل شده است: Dedicated to Serve!
این تفاوت آشکار نشان میدهد که برای ضبط این سکانس از بیش از یک خودرو استفاده شده و مسئولان صحنه متوجه این ناهماهنگی در جزئیات نشدهاند. اگرچه ممکن است چنین اختلاف کوچکی در هیجان صحنه به چشم بسیاری از مخاطبان نیاید، برای هواداران دقیق و تیزبین، کشف همین خطاهای تداومی به بخشی از لذت تماشای دوبارهی فیلم تبدیل شده است.
البته اشتباهاتی که حین ضبط صحنههای فیلم The Terminator رخ داده، به همین موارد خلاصه نمیشود. ترمیناتور در صحنههای مشابه از سلاحهای متفاوتی برای هدف قرار دادن اهداف بهره میبرد. یا در صحنه تعقیب گریز، از دو خودرو متفاوت توسط ترمیناتور (شورلت و پلیموث) استفاده شده است. استفاده خودرو شورلت حین فیلمبرداری آسیب دید و دست اندرکاران مجبور شدند آن را برای ضبط صحنههای باقی مانده تغییر دهند.
آیندهای نامعلوم
در انتهای مقاله بد نیست نگاهی به آینده مجموعه فیلمهای ترمیناتور داشته باشیم. با توجه به شکستی که Terminator: Dark Fate برای سازندگان رقم زده بود، پیش بینی میشد این مجموعه برای چند سال کنار گذاشته شود؛ اتفاقی که رخ داده است. البته جیمز کامرون در یکی از مصاحبههای اخیر خود فاش ساخت از او خواسته شده فیلمنامه قسمت جدید را بنویسد اما در تکمیل آن با مشکل مواجه شده است؛ زیرا تکنولوژی با سرعت بسیار زیادی پیشرفت کرده و عملاً در همان جهانی زندگی میکنیم که کامرون قصد داشت ما را از آن بترساند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید