پایان این ۱۰ مجموعه انیمیشنی یک شاهکار به تمام معنا محسوب میشود
این آثار را از دست ندهید!
در میان مجموعه های انیمیشنی متعددی که در طول سالها تولید شدهاند، تعداد معدودی توانستهاند پایانی واقعاً بینقص و درخور ارائه دهند.
پایانبندی یک سریال موفق که در طی سالها مخاطبانی وفادار و مشتاق پیدا کرده، یکی از دشوارترین چالشهای روایتگری است؛ چرا که مخاطب انتظار دارد تمام گرهها با دقت باز شوند و نتیجهای رضایتبخش دریافت کند. اما زمانی که یک انیمیشن بتواند چنین پایانی خلق کند، نهتنها ارزش کلی اثر را افزایش میدهد، بلکه تجربهای ماندگار و عاطفی برای بیننده رقم میزند.
برخی آثار مانند سامورایی جک و آرکین با داستانگویی خیرهکننده و فضاسازی بصری چشمنواز، موفق شدند به پایانهایی دست یابند که جایگاه آنها را در میان آثار برجسته انیمیشن تثبیت کرد. در این فهرست، به معرفی مجموعههایی پرداخته میشود که نهتنها از ابتدا داستانهایی جذاب و پرکشش روایت کردهاند، بلکه توانستهاند در نقطه پایان نیز تعادلی میان حس رضایت، معنا و زیبایی برقرار کنند. این پایانها نمونههایی درخشان از توانایی انیمیشن در روایتگری هنرمندانه و تأثیرگذار هستند. با وجود این تفاسیر، در ادامه این مطلب با رسانه سرگرمی همراه باشید، چرا که قرار است به معرفی ۱۰ مجموعه انیمیشنی بپردازیم که پایانی شاهکار را دربر میگیرند.
۱۰. Samurai Jack
مجموعه انیمیشن سامورایی جک روایت شاهزادهای سامورایی و ماهر را دنبال میکند که با شمشیری افسانهای تلاش دارد سرزمین خود را از سلطهی یک اهریمن قدرتمند به نام آکو نجات دهد. پیش از آنکه جک بتواند ضربه نهایی را وارد کند، آکو با گشودن شکافی در بافت زمان و فضا، او را به آیندهای پادآرمانشهری پرتاب میکند؛ آیندهای که در آن، آکو بر همه چیز حکومت میکند. جک در این دنیای بیگانه، با دشمنان گوناگون روبهرو میشود و در جستجوی راهی برای بازگشت به زمان خود، مبارزهای طاقتفرسا را آغاز میکند.
این مجموعه انیمیشن با الهام از فیلمهای حماسی چون بنهور، لورنس عربستان و همچنین مجموعه کمیک رونین اثر فرانک میلر ساخته شده و از نظر زیبایی بصری و روانی انیمیشن، یکی از چشمگیرترین آثار تاریخ بهشمار میآید. پس از توقف تولید در سال ۲۰۰۳، سامورایی جک در سال ۲۰۱۷ با فصل پنجم و نهایی بازگشت؛ فصلی که محتوایی پختهتر و بزرگسالانهتر نسبت به فصلهای پیشین داشت. در پایان این فصل، جک سرانجام موفق میشود آکو را شکست دهد و به زمان خود بازگردد، اما بهای آن از دست دادن زنی است که به او دل بسته بود؛ زنی که در ابتدا برای قتل او فرستاده شده بود. این پایان تلخ و احساسی، گرچه اندوهبار است، اما بهشکلی هنرمندانه و درخور، نقطه پایانی شایسته را بر داستان جک به جای میگذارد.
۹. Avatar: The Last Airbender
مجموعه انیمیشن آواتار: آخرین بادافزار دنیایی را به تصویر میکشد که به چهار ملت تقسیم شده است؛ هر ملت بر اساس عنصری که مردمش قادر به کنترل و تسلط بر آن هستند، نامگذاری شده و هویت یافتهاند. در میان این چهار ملت، ملت آتش تلاش دارد بر سایر ملتها تسلط یافته و حکومت کند. تنها فردی که توانایی کنترل تمامی عناصر را دارد، آواتار افسانهای، یعنی آنگ، پسربچهای جوان است که پس از بیدار شدن باید سفری دشوار را برای تسلط بر عناصر آغاز کند و در نهایت صلح را به جهان بازگرداند.
این مجموعه انیمیشن یکی از بهترین آثار فانتزی دو دهه اخیر است که داستانی سرشار از مفاهیم عمیق درباره اهمیت دوستی، همبستگی و بازسازی روح ارائه میدهد. همچنین از طریق شخصیتهایی مانند زوکو و عمو ایرو، نقدی هوشمندانه بر فرهنگ مردانگی سمی ارائه میدهد و ارزشهای سالم و انسانی را ترویج میکند. روایت داستانی در طول سریال رشد میکند و به اوج خود میرسد، جایی که در نبرد نهایی، آنگ موفق میشود لرد آتش، اوزای، را شکست دهد. این مبارزه که از نظر شدت و هیجان یکی از برترین لحظات سریال است، با حفظ ارزشهای صلحطلبانه آنگ همراه است؛ چرا که او به جای کشتن دشمن، تواناییهای اوزای را از او میگیرد و بدین ترتیب نشان میدهد که میتوان در برابر دشمن ایستاد بدون آنکه اصول و باورهای خود را قربانی کرد. با وجود این تفاسیر، سریال مذکور از جمله مجموعه های انیمیشنی است که پایانی شاهکار را به ارمغان میآورد.
۸. BoJack Horseman
مجموعه انیمیشنی بو جک هورسمن در نسخهای خیالی از هالیوود اتفاق میافتد که در آن انسانها و حیوانات انساننمایی که صفات انسانی دارند، و در کنار هم زندگی میکنند. شخصیت اصلی داستان، بو جک، ستارهی گذشته یک سریال کمدی دهه ۹۰ است که با افسردگی، اعتیاد و افت تدریجی حرفهاش دست و پنجه نرم میکند. او گرایش به آسیب زدن به نزدیکترین افراد به خود دارد، اما با وجود نقاط ضعفش، تلاشهای واقعی برای بهبود زندگی و شخصیت خود انجام میدهد.
این مجموعه انیمیشن، اثری عمیق و تأملبرانگیز است که شخصیت اصلی آن پیچیدگیهای روانی و واقعگرایانهای دارد؛ شخصیتی که بهمراتب از بسیاری از قهرمانان دیگر انیمیشنها انسانیتر و نزدیکتر به واقعیت زندگی است. بو جک هورسمن واقعیتها را بیرحمانه برای مخاطب به تصویر میکشد و با رویکردی دقیق و ظریف به مسائل پیچیده و بحثبرانگیز میپردازد. در پایان، بو جک فرصت موقتی برای دیدار مجدد با دوستانش در مراسم عروسی پرنسس کارولین دارد. گفتوگوهای احساسی و عمیقی بین او و دوستانش از جمله دیان نگوین شکل میگیرد که طی آن بو جک به پذیرش تدریجی کاهش نقش و اهمیت خود در زندگی آنها میرسد. این پایانبندی تلخ و تأثیرگذار، همسو با واقعیت زندگی است و دلیل تبدیل شدن این مجموعه انیمیشنی به یکی از بهترین آثار مناسب بزرگسالان را بهخوبی نشان میدهد.
۷. Dragon Ball Z
مجموعه انیمیشن دراگون بال زد ادامهی ماجراهای گوکو، شخصیت اصلی داستان است؛ موجودی بیگانه از نژاد سایان که در ابتدا برای تسخیر زمین فرستاده میشود، اما توسط یک استاد هنرهای رزمی مهربان بزرگ میشود و زمین را خانهی خود میداند. گوکو با گروهی از مبارزان تحت عنوان Z فایترز همراه میشود و با هم به محافظت از زمین در برابر تهدیدهای متعددی از جمله دشمنان بینکهکشانی میپردازند. این مجموعه انیمیشن بهدلیل شخصیتپردازی تأثیرگذار، مبارزات حماسی و جهانسازی گسترده، همچنان یکی از محبوبترین و ماندگارترین انیمههای تاریخ به شمار میرود.
اگرچه دراگون بال زد نقطه پایانی قطعی بر داستان گوکو نبود، اما پایانی شایسته برای شناختهشدهترین نسخه از این مجموعه گسترده به شمار میآید. این مجموعه لحظات فراموشنشدنی و شخصیتهای ماندگاری را به دنیای دراگون بال معرفی کرد؛ از جمله وِجیتا، فریزا، سل و ماجین بو. نقطههای عطفی چون تبدیل گوکو به سوپر سایان و نبرد نهایی گوهن با سل، از برجستهترین لحظات تاریخ انیمه هستند. پایان مجموعه با خداحافظی گوکو از دوستانش و آغاز سفر جدیدش برای آموزش اوب، نسل آیندهای از قهرمانان، رقم میخورد. این پایان تلخوشیرین، هم پایانی نمادین برای دورهای از داستان است و هم بهقدر کافی باز گذاشته شده تا امکان ساخت دنبالهها و اسپینآفهای متعدد را فراهم کند؛ مسیری که بعدها با مجموعههایی مانند Dragon Ball Super ادامه یافت.
۶. Adventure Time
مجموعه انیمیشن ماجراجویی در سرزمین اوو روایتگر سفرها و تجربیات فین، پسربچهای دوازدهساله، و جِیک، سگ جادویی ۲۸ سالهای است که توانایی تغییر شکل دارد. آنها در دنیایی خیالی به نام سرزمین اوو به مبارزه با نیروهای شر میپردازند و در طول راه با شخصیتهای گوناگونی مانند شاه یخی مواجه میشوند؛ فردی شرور که میکوشد شاهزاده بابلگام را وادار به ازدواج کند. این مجموعه انیمیشن با تلفیق سبکی سورئال در طراحی بصری و داستانگویی عمیق و چندلایه، به اثری منحصربهفرد در میان آثار تلویزیونی تبدیل شد که مخاطبان کودک و بزرگسال را بهطور همزمان تحت تأثیر قرار داد.
پایان این مجموعه نیز همچون کلیت آن، ترکیبی متوازن از احساس، تخیل و ماجراجویی بود. در قسمت پایانی چهاربخشی، قهرمانان داستان در نبردی نهایی با موجود قدرتمندی به نام GOLB برای نجات سرزمین اوو روبهرو میشوند. پایانبندی ماجراجویی در سرزمین اوو موفق شد ضمن حفظ روح لطیف و خیالانگیز سریال، همهی خطوط داستانی را بهصورت منسجم و رضایتبخش به سرانجام برساند. این پایان، نقطهای تأثیرگذار و شاعرانه برای یکی از موفقترین مجموعههای انیمیشن فانتزی بهشمار میآید.
۵. Arcane
مجموعه انیمیشنی آرکین روایتی تماشایی و درخشان از تقابل طبقات، سرنوشت و هویت فردی است که با محوریت دو خواهر به نامهای وای و جینکس در بستری تیره و پرتلاطم شکل میگیرد. داستان در دو شهر متضاد جریان دارد؛ پیلتوور، شهری پیشرفته و ثروتمند، و زائون، منطقهای محروم و زیرزمینی. پس از یک سرقت نافرجام، مسیر این دو خواهر به شکلی غیرقابل بازگشت از یکدیگر جدا میشود و آنان به نیروهای متخاصم در نبردی پنهان و تمامعیار میان عدالت و قدرت تبدیل میشوند. این مجموعه که بر اساس دنیای بازی League of Legends ساخته شده، نه تنها بهخوبی پیشزمینهی شخصیتهای اصلی بازی را بازگو میکند، بلکه روایتی مستقل، عمیق و انسانی از تنشهای درونی و اجتماعی ارائه میدهد.
آرکین با بهرهگیری از انیمیشنی خیرهکننده، ترکیبی استادانه از صحنههای اکشن، لحظات احساسی و مضامین فلسفی را خلق میکند. در فصل پایانی، نقطه عطفی شکل میگیرد که جینکس، شخصیتی گرفتار در دوگانگی میان قهرمان بودن و سقوط اخلاقی، تصمیمی سرنوشتساز میگیرد. او با انفجار نارنجکی و فدا کردن خود، تلاش میکند دوستانش را نجات دهد و در برابر وندر بایستد. این اقدام، پایانی تلخ و عمیق برای سیر تحول شخصیت اوست؛ نقطهای که در آن جینکس بهنوعی رستگاری میرسد، حتی اگر مسیرش با نابودی همراه باشد. هرچند احتمال زنده بودن او به صورت ضمنی باقی میماند، اما این ابهام چیزی از تأثیرگذاری و کمال این پایان نمیکاهد. آرکین، با چنین پایانبندی باشکوه و احساسی، خود را در جایگاه یکی از بهترین و کاملترین مجموعههای انیمیشن مدرن تثبیت میکند.
۴. Regular Show
مجموعه انیمیشن Regular Show داستان دو دوست صمیمی، موردکای و ریگبی، را روایت میکند؛ دو نگهبان فضای سبز که در پارکی معمولی کار میکنند اما هیچ علاقهای به مسئولیتپذیری ندارند. آنها بیشتر وقت خود را صرف بازیهای ویدیویی، استراحت و فرار از کارهای روزمره میکنند. اما آنچه این مجموعه را خاص میکند، این است که همین فعالیتهای ظاهراً ساده، بهسرعت به ماجراهایی عجیب، فراواقعی و پرهیجان تبدیل میشوند؛ ماجراهایی که گاه به سفر در زمان و حتی نبرد با دشمنان کیهانی میانجامد. Regular Show با رویکردی خلاقانه و طنزآمیز توانست زندگی روزمره را به سفری بیپایان در مرزهای خیال و واقعیت تبدیل کند.
پایان این مجموعه انیمیشن نیز همچون کلیت آن، غیرمنتظره، بزرگمقیاس و احساسی بود. در قسمت پایانی، موردکای، ریگبی و دیگر شخصیتها به فضا میروند تا در نبردی سرنوشتساز و پرتنش که پای نیروهای کیهانی در میان است، شرکت کنند. این نقطه اوج ماجراجوییهای آنها، پایانی مناسب برای یکی از خلاقانهترین مجموعههای انیمیشن دههی ۲۰۱۰ بهشمار میآید. اما آنچه پایان سریال را ماندگار و متفاوت میکند، اپیلوگ احساسی و دلنشینی است که آیندهی شخصیتها را در گذر زمان به تصویر میکشد؛ جایی که موردکای و ریگبی بزرگ شدهاند، تشکیل خانواده دادهاند و همچنان پس از ۲۵ سال، دوستیشان را حفظ کردهاند. این صحنه با موسیقی ماندگار قهرمانان از دیوید بویی همراه شده و وداعی تأثیرگذار، عمیق و در عین حال دلگرمکننده با مخاطب رقم میزند.
۳. Gravity Falls
مجموعه انیمیشن Gravity Falls داستانی ماجراجویانه و معمایی را روایت میکند که حول محور دوقلوهای دوازدهسالهای به نام دیپر و میبل شکل گرفته است. این دو، تابستان خود را نزد عموی بزرگشان، گرنکل استن، در شهر عجیب و رمزآلود گراویتی فالز در ایالت اورگن میگذرانند؛ شهری که مرکز وقوع پدیدههای فراطبیعی و موجوداتی وهمانگیز است، از جمله شیطانی خوابمحور به نام بیل سایفر که حضورش در داستان، بر پیچیدگی و رمزآلود بودن فضای سریال میافزاید. در طی دو فصل، این مجموعه انیمیشن با روایت پیوسته و پرتعلیق خود، مخاطبان را درگیر ماجراهای اسرارآمیز و پرشگفتی دیپر و میبل کرد. نقطه اوج داستان در قسمت پایانی رقم میخورد؛ جایی که بیل سایفر فاجعهای آخرالزمانی به نام ویردمگدون را بر شهر نازل میکند. در نبردی سرنوشتساز، گرنکل استن برای نجات خانواده و شهر، خاطرات خود، از جمله تمام لحظاتی که با نوههای دوقلویش گذرانده، را فدا میکند. در نهایت، دیپر و میبل پس از تجربهای عمیق و تغییردهنده، با قلبی سنگین اما پختهتر، به خانهی خود در کالیفرنیا بازمیگردند.
پایان این مجموعه انیمیشن از منظر احساسی و روایی، یکی از تأثیرگذارترین نمونهها در دنیای انیمیشن محسوب میشود. Gravity Falls توانست با ترکیب هنرمندانهای از وحشت، طنز، و درونمایههای عاطفی، در سبک آثاری چون Twin Peaks و The Simpsons، همزمان کودکان و بزرگسالان را مخاطب خود قرار دهد. این مجموعه نهتنها معماهای سرگرمکنندهای را پیش روی مخاطب میگذارد، بلکه مفاهیمی چون خانواده، فداکاری و بلوغ احساسی را نیز با زبانی داستانی و تأثیرگذار به تصویر میکشد.
۲. Futurama
مجموعه انیمیشنی Futurama روایتگر ماجراهای فیلیپ جی. فرای است، پیک پیتزایی که بهطور تصادفی در سال ۱۹۹۹ منجمد و هزار سال بعد در سال ۲۹۹۹ بیدار میشود. او به خدمهی شرکت Planet Express میپیوندد و در کنار لیلا و دیگر شخصیتها، وارد دنیایی مملو از ماجراجوییهای علمیتخیلی و طنزهای گزنده میشود. این سریال به دلیل ترکیب موفق کمدی هوشمندانه با لحظات احساسی، به یکی از آثار ماندگار انیمیشن بدل شده است.
در میان پایانهای مختلفی که Futurama تجربه کرده، قسمت Meanwhile از فصل هفتم برجستهترین آنهاست. در این اپیزود، فرای و لیلا پس از توقف زمان برای دیگران، یک زندگی کامل را در کنار هم تجربه میکنند. این پایان احساسی، با نگاهی ساده و در عین حال عمیق، رابطه این دو شخصیت را به شکلی انسانی و تاثیرگذار به تصویر میکشد. Futurama در این قسمت نشان میدهد که حتی در دل یک کمدی علمیتخیلی، میتوان به شکلی صمیمی و تأملبرانگیز، داستانی درباره زمان، عشق و همراهی روایت کرد.
۱. Star Wars: Clone Wars
مجموعه انیمیشنی Star Wars: The Clone Wars در بازه زمانی بین فیلم حمله کلونها و انتقام سیت روایت میشود و پیچیدگیهای جنگهای کلون را از دیدگاه جدایهایی مانند انکین اسکایواکر و اوبی-وان کنوبی به همراه شخصیتهای محبوبی چون آسوکا تانو و فرمانده رکس به تصویر میکشد. این سریال در سال ۲۰۱۳ متوقف شد، اما با حمایت پرشور طرفداران، سرانجام در سال ۲۰۲۰ پایانبندی آن منتشر شد.
فصل پایانی چهار قسمتی جنگهای کلون با داستانی احساسی و پیچیده، به شکلی درخشان اعتبار تازهای به آثار پیشین مجموعه جنگ ستارگان بخشید. این پایانبندی بر محوریت آسوکا و رکس و وقایع انتقام سیت میچرخد، جایی که دستور ۶۶ با تمام سنگینی خود فرود میآید. لحظات تأثیرگذاری چون امتناع آسوکا از کشتن کلونها و یافتن شمشیر نورانیاش توسط دارث ویدر در برف، که با سکوتی دراماتیک همراه است، این پایان را به یکی از بهترین و تکاندهندهترین لحظات مجموعه تبدیل کرده است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید