بررسی پایان بندی Eyes of Wakanda و نگاهی به حضور غیرمنتظره کیل مانگر
مرور تاریخ از نگاهی متفاوت
پایان بندی Eyes of Wakanda شامل یک صحنه غیرمنتظره شده و این سریال را به فیلمهای Black Panther ربط میدهد.
جدیدترین پروژه انیمیشنی دنیای سینمایی مارول، سریال Eyes of Wakanda بوده و حالا در دسترس مشترکان سرویس استریم دیزنی پلاس قرار دارد. این اثر را رایان کوگلر (Ryan Coogler) ساخته که قبلاً روی فیلمهای مجموعه Black Panther کار کرده بود.
ساخت قسمت جدید Black Panther تایید شده اما فاصله زیادی با اکران یا حتی فیلمبرداری آن داریم. در چنین شرایطی، مخاطبانی که میخواهند بیشتر با دنیای غنی واکاندا آشنا شوند، میتوانند پای تماشای Eyes of Wakanda نشسته و به خواسته خود برسند. سریال مزبور زندگی تعدادی از جنگجویان مخفی واکاندا را دنبال میکند که در تلاشند آثار سرقت شده واکاندا را بازیابی کنند.

چرا نونی از پیوستن به دورا میلاجه سر باز زد؟
قسمت اول سریال Eyes of Wakanda روی شخصیت نونی (Noni) تمرکز دارد که از جهاتی یادآور اوکویه (Okoye) با نقش آفرینی دانای گوریرا در Black Panther: Wakanda Forever است. نونی فردی آزاد و رهاست که از واحد دورا میلاجه (Dora Milaje) اخراج شد. با این حال، از او خواسته میشود تا در ماموریتی شرکت کند و سلاحهای قدرتمند واکاندایی را از لایِن پس بگیرد؛ جنگجویی که از لحاظ مهارت فقط از پادشاه پایینتر است.
نونی در ماموریت خود موفق میشود اما تجربهاش از دنیای خارج و تفاوت آن با واکاندا رویش تاثیر گذاشته و پیشنهاد پیوستن مجدد به دورا میلاجه را نمیپذیرد. او میداند هرگز نمیتواند با محدودیتهای دورا میلاجه کنار بیاید. آکیا (Akeya)، رهبر دورا میلاجه هم که به خوبی نونی را میشناخت، پیشنهاد داد به گروه سگهای جنگی یا War Dogs بپیوندد.

مرگ آکیلیز و خیانتی دردناک
قسمت دوم سریال Eyes of Wakanda مخاطب را به دل تاریخ برده و روی دو شخصیت آکیلیز (Achilles) و ممْنون (Memnon) تمرکز دارد که دومی عضوی از گروه سگهای جنگ متعلق به واکاندا است. در ضمن، اتفاقات این قسمت همزمان با جنگ یونان و تروآ رخ میدهد.
پایان غم انگیز این قسمت در خیانت ممْنون به آکیلیز نهفته است؛ اقدامی که باعث میشود آکیلیز دچار جنون شده و نبردی میان آن دو شکل بگیرد. در ظاهر، ممْنون طی ۹ سال گذشته در کنار آکیلیز جنگیده اما در واقع بهطور مخفیانه به عنوان یک مامور نفوذی واکاندا عمل میکرد. هدف اصلی او، به دست آوردن یک شی باستانی گمشده بوده که در اختیار هلن و پاریس قرار داشته است. ممْنون قصد داشت بدون خونریزی آن شی را بگیرد و برود اما رها کردن آکیلیز در میانه نبرد، خشم قهرمان یونانی را شعلهور ساخت و باعث شد نبردی میانشان شکل بگیرد.
آکیلیز و ممْنون در سریال Eyes of Wakanda نه تنها دوستانی صمیمی هستند، بلکه همرزم بودند. به همین دلیل، آکیلیز واکنشی شدید به خیانت ممنون نشان میدهد. البته سریال به صراحت به رابطهای فراتر از دوستی اشاره نمیکند اما شواهد و سرنخهای روایی متعددی وجود دارد که باعث بوجود آمدن شک و شبهههایی شده است. در انتهای نبرد، ممْنون پاشنه آکیلیز را هدف قرار میدهد تا تاریخ را طور دیگری بنوسید. در اساطیر آمده آکیلیز روئین تن بود و تنها پاشنه پایش ضعف داشت و نهایتاً بواسطه همان کشته شد. نحوه مرگش در تاریخ مشخص نیست و مارول پایان زندگی او را بدین شکل نشان داد.

آیرون فیست جدید مارول
قسمت سوم سریال Eyes of Wakanda نه تنها بخشی از تاریخ واکاندا را به تصویر میکشد، بلکه نسخه جدید ابرقهرمانی رزمی کار را نشان میدهد. تاکنون و در خط زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول دو نسخه از شخصیت آیرون فیست معرفی شدهاند: نخست، دنی رند با نقش آفرینی فین جونز و سپس کالین وینگ با نقش آفرینی جسیکا هنویک که در مجموعه The Defenders ظاهر شدند. در حالی که ه آینده این دو شخصیت هنوز مشخص نیست، مارول حالا یک آیرون فیست جدید را معرفی کرده است.
در این قسمت که داستان آن در چین قرن چهاردهم میلادی و سپس در واکاندا میگذرد، جونا ژیائو صداپیشگی شخصیت جورانی را بر عهده دارد؛ اولین نسخه مونث آیرون فیست در دنیای سینمایی مارول. جورانی مبارزی تواناست و موفق میشود به هواپیما باشا نفوذ کرده و با ورود به پایگاه سگهای جنگ، مجسمه اژدهایی که او دزدیده بود را پس گیرد.
نکته قابل توجه این است که منشا قدرتهای جورانی به سرگذشت دنی رند شباهت دارد؛ او هم با شکست دادن اژدها شو-لائو قدرت آیرون فیست را به دست آورده است. در نهایت مشخص میشود که باشا با بیاحتیاطی خود زمینه ساز درگیری بود؛ زیرا جورانی به سادگی شی واکاندایی را از درون مجسمه اژدها خارج کرده و ماجرا را به پایان میرساند.

آینده تاریک واکاندا و سفر در زمان
قسمت چهارم سریال Eyes of Wakanda بدون شک جاهطلبانهترین و مهمترین قسمت بوده و مانند اکثر اوقات، مارول بهترین را برای پایان نگه داشته است. در حالی که قسمتهای پیشین به معرفی سلاحهای عرفانی و شخصیتهای تاریخی پرداختند، قسمت پایانی برای نخستین بار یک بلک پنتر از آینده را به نمایش میگذارد.
در سال ۱۸۹۶ میلادی در اتیوپی، زمانی که شاهزاده تفاری و کودا در حال جست و جوی تبر دزدیده شده واکاندایی هستند، با بلک پنتری از آینده روبرو میشوند. در این قسمت، سریال از یک سناریوی احتمالی پیرامون پایان جهان پرده برمیدارد: ملکه واکاندا از آینده به گذشته سفر کرده تا مانع وقوع فاجعهای شود که طی آن ۵۰۰ سال بعد واکاندا و سیاره زمین به دست بیگانگانی به نام Horde سقوط میکنند.
در پایان اپیزود مشخص میشود که تفاری و کودا با بازگرداندن تبر به جای اصلیاش موفق به تغییر آینده میشوند. مشکل اصلی، انزوای واکاندا بود؛ این کشور به دلیل سیاستهای انزواطلبانه خود در زمان حمله بیگانگان کنار دیگر کشورهای جهان نایستاد تا هوردها بتوانند تمام سیاره را با خاک یکسان کنند. در نهایت هم نوبت به خودشان رسید.

کیل مانگر و حضوری غیرمنتظره
در صحنه پایانی سریال Eyes of Wakanda با کیل مانگر ملاقات میکنیم که در یک موزه حضور داشته و به تبری به خصوص نگاه میکند. این تبر، همان تبری است که شاهزاده تفاری و کودا سر جای خود بازگردانند تا مسیر تاریخ را تغییر دهند. اگر تبر در جای خود قرار نمیگرفت، کیل مانگر نمیتوانست مانند آنچه در فیلم Black Panther دیدیم، تاج و تخت واکاندا را از آن خود کرده و دیدگاه تی چالا را نسبت به سیاستهای خارجی خود تغییر دهد. در غیر این صورت، مرزهای کشور بسته میماند و آنها در زمان حمله هوردها همچنان دیگر کشورها را تنها میگذاشتند.
بدین ترتیب، اقداماتی که کیل مانگر در فیلم Black Panther انجام داد، نه تنها سرنوشت سرزمین واکاندا را برای همیشه تغییر داد، بلکه باعث شد جان میلیاردها انسان نجات پیدا کند و سرنوشت شومِ زمین تغییر یابد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید