۱۰ فیلم و انیمیشن دیزنی که هیچ وقت نباید بازسازی شوند
در دفاع از خاطرات کودکی و نوجوانی
ده فیلم و انیمیشن معروفی که اسم بردهایم، جزو محصولات پرطرفدار دیزنی (Disney Studios) هستند و ممکن است در دسته آثاری باشند که این کمپانی به احیا و بازسازی آنها فکر میکند، در حالی که هیچ نیازی به این کار نیست.
در سالهای اخیر، ساخت ریمیکِ بسیاری از فیلمهای کلاسیک دیزنی در دستور کار این استودیو بوده است. اگرچه با اکران فیلمهایی مانند سفید برفی، پینوکیو، پری دریایی و… به نظر میرسد که دیزنی فعلا قصد ندارد از ساخت بازسازیها دست بکشد، اما هنوز هم تردیدهایی درباره لزوم تولید بازسازیها وجود دارد. در این میان، برخی از فیلمها نیز در فهرست کلاسیکهای دیزنی هستند که باید دست نخورده باقی بمانند. آثاری که تولید ریمیکِ آنها میتواند اقدامی اشتباه باشد و شکست تجاری دیگری را برای استودیو رقم بزند. با ما همراه شوید تا برایتان از این فیلمها و انیمیشنها بگوییم.
Pirates of the Caribbean محصول ۲۰۰۳
اولین فیلم در مجموعه دزدان دریایی کارائیب، بزرگترین فرنچایز دیزنی را در ابتدای دهه ۲۰۰۰ آغاز کرد. فرنچایزی که با دنبالههای متعددی ادامه یافت و سود فراوانی را در طول دو دهه متوالی، نصیب استودیو دیزنی کرد. در حال حاضر، تولید قسمت ششم نیز تایید شده است و دیزنی در حال مذاکراتی است تا جانی دپ (Johnny Depp) در این فیلم به نقش جک اسپارو بازگردد. اما شایعاتی نیز در اینترنت منتشر میشود که از بازسازی این مجموعه در سالهای آینده حکایت دارد. شایعهای که اگر توسط استودیو تایید شود، احتمالا زیاد خوشحالکننده نخواهد بود. زیرا تصور اینکه یک بازسازی بتواند بهتر از مجموعه اصلی باشد یا موفقیت آن را تکرار کند، دشوار است.
The Emperor’s New Groove محصول ۲۰۰۰
انیمیشن زندگی جدید امپراتور، یکی از خندهدارترین فیلمهای دیزنی به حساب میآید که تلاش برای بازسازی آن به صورت فیلم لایواکشن، ریسک بزرگی خواهد بود. دلیلش این است که بازسازی فیلم مذکور – اگر به شکل صحیحی انجام نشود – ممکن است طنز و گیرایی داستان را از بین ببرد. یک فیلم لایواکشن، طبیعتا کمدی اغراقآمیزی را که در نسخه اصلی دیدهایم نخواهد داشت. این شکل از کمدی فقط در یک اثر پویانمایی به اجرا درمیآید و در اثری با حضور بازیگران واقعی، قابل اجرا نخواهد بود. حتی بیراه نیست اگر بگوییم که پیرنگ اصلی فیلم (تبدیل شدن مردی به یک لاما) به طور ناخواسته میتواند ژانر وحشت بدنی را به یاد بیاورد.
Bambi محصول ۱۹۴۲
بازسازیهای دیزنی در ابتدا با تمرکز بر فیلمهای دهه ۱۹۹۰ شروع شد، اما این کمپانی از آثار قدیمیتر مثل دامبو و سیندرلا نیز غافل نبوده است. در این مدت، دامنه بازسازیها به اولین فیلم استودیو یعنی انیمیشن Snow White هم رسیده است. همچنین گفته میشود که دیزنی تصمیم دارد تا انیمیشن کلاسیک بامبی را تبدیل به فیلم لایواکشن کند. تصمیمی که بهتر است از آن صرف نظر شود، زیرا استودیو هنوز نتوانسته راهی پیدا کند که جذابیت کاراکترهای حیوانی در هنگام ورود به فیلمهای لایواکشن حفظ شود. مشکلی که خصوصا در فیلم شیرشاه (The Lion King) بسیار مشهود است و حتی در دنباله آن که انتظار میرفت عاری از ایرادات فیلم قبلی باشد، این مشکل برطرف نشد.
Robin Hood محصول ۱۹۷۳
انیمیشن تحسین شده Robin Hood شاهکار دیگری است که دیزنی قبلا از بازسازی آن خبر داده بود، اما به نظر میرسد که استودیو هنوز تصمیم نهایی را نگرفته است. این انیمیشن نیز اگر به صورت فیلم لایواکشن ساخته شود، همان مشکلاتی را خواهد داشت که در فیلم شیرشاه و دنبالهاش به چشم میخورد. زیرا به هیچ وجه انتظار نمیرود که شخصیتهای فیلم لایواکشن نیز شبیهِ شخصیتهایی باشند که در اثر کلاسیک دیزنی دیدهایم. اینبار به جای آنکه حیواناتی انساننما را در نقش شخصیتهای داستان مشاهده کنیم، بیشک تمام نقشها برعهده بازیگران واقعی خواهد بود. چنین فیلمی هرچقدر هم خلاقانه و مخاطبپسند باشد، هرگز جذابیتهای انیمیشن مذکور را نخواهد داشت.
Sleeping Beauty محصول ۱۹۵۹
اگر قرار باشد که شخصیتهای انیمیشن معروف Sleeping Beauty در فیلم جدیدی ظاهر شوند، تولید یک دنباله بر فیلمهای مالفیسنت را میتوان اقدامی عاقلانهتر از ساخت یک فیلم لایواکشن دانست. در این فیلم، آنجلینا جولی موفق شد که نقش یکی از بهترین شخصیتهای شرور دیزنی را به نحو احسن ایفا کند. همین موضوع باعث شده که ساخت بازسازی Sleeping Beauty فعلا در اولویت دیزنی نباشد. به این دلیل که باید تمرکز را از شخصیت مالفیسنت بردارد و دوباره بر آرورا متمرکز شود، که ریسک بزرگی است. گذشته از این، مخاطبانی که آنجلینا جولی را در فیلمهای مالفیسنت دیدهاند علاقهای به حضور یک بازیگر جدید در یک بازسازی احتمالی ندارند.
Frozen محصول ۲۰۱۳
از چند سال پیش، اخباری تایید نشده به انتشار میرسد که حکایت از تولید لایواکشن Frozen توسط استودیو دیزنی دارد.
بعد از احیای انیمیشن های قدیمی مانند دامبو و پینوکیو، دیزنی اکنون درصدد است که انیمیشنهای مدرن خود را تبدیل به فیلمهای لایواکشن کند. اما با توجه به اینکه فرنچایز Frozen هنوز به پایان راه نرسیده و قرار است با چند قسمت دیگر ادامه بیابد، فعلا صلاح نیست که تولید بازسازی آن در دستور کار قرار بگیرد. همچنین تغییر فرمت فیلمی که به عنوان یکی از نمادهای دیزنی در زمانه حاضر شناخته میشود، مقبول عامه مردم نیست. از این رو، سخت است بگوییم که واکنش افراد به این فیلم چگونه خواهد بود. احتمالا مثل فیلم Snow White که بعد از اکرانش بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت، فیلم لایواکشن Frozen نیز توفیق چندانی نخواهد داشت.
The Great Mouse Detective محصول ۱۹۸۶
کارآگاه موش بزرگ، شاهکاری ازیادرفته در بین فیلمهایی است که پس از مرگ والت دیزنی در سال ۱۹۶۶ و قبل از رنسانس دیزنی در سال ۱۹۸۹ ساخته شدند. این فیلم در نزد مخاطبان به اثر نوستالژیکی تبدیل شده که ممکن است بهانه کافی را برای بازسازی آن به دیزنی بدهد. اثر کلاسیک دیزنی ما را به دنیای موشها و سایر حیوانات ریزجثه میبرد که خصوصیات انسانی پیدا کردهاند. سپس بهسرعت با موشِ کارآگاهی آشنا میشویم که نسخهای تغییریافته از شرلوک هولمز است و باید پیرمردی را که توسط خفاش ربوده شده، نجات دهد. قطعا ورود این شخصیتها به دنیای واقعی و با حضور بازیگران واقعی امکانپذیر است، اما فاقد جذابیتهایی خواهد بود که در انیمیشن دیزنی میتوان سراغ گرفت.
Cool Runnings محصول ۱۹۹۳
بعضی از فیلمها به هیچ وجه نباید بازسازی شوند، چراکه غیبت بازیگر خاصی در آنها بهشدت ناخوشایند است. مثلا میتوان به آخرین فیلم جان کندی، یعنی کول رانینگز، اشاره کرد که جزو فیلمهای معروف دیزنی در دهه ۹۰ است. گذشته از غیبت جان کندی که اکنون زنده نیست تا در فیلم جدیدی ظاهر شود، دیزنی احتمالا در جمعآوری سایر بازیگران نیز به مشکل خواهد خورد. بنابراین بهتر است که استودیو به فکر بازسازی آن بعد از گذشتِ اینهمه سال نباشد. در عوض، دیزنی میتواند ساخت دنبالهای را آغاز کند که به نسل جدیدتری از ورزشکاران سورتمهسوار جاماییکایی میپردازد.
Mary Poppins محصول ۱۹۶۴
در حالی که بسیاری منتظر بودند تا فیلم محبوب Mary Poppins مورد بازسازی قرار بگیرد، دیزنی تصمیم گرفت داستانی را روایت کند که سالها بعد از اتفاقات فیلم قبلی به وقوع میپیوندد. نتیجه، تولید دنبالهای به نام Mary Poppins Returns بود که توفیق فراوانی در جلب رضایت مخاطبان داشت. چنین بازخوردی ثابت میکند که احیای یک کاراکتر از طُرق دیگری هم امکانپذیر است و به همین دلیل، نیازی نیست که اثر کلاسیک به طور کامل بازسازی شود. ای بسا که دنبالهسازی موثرتر از بازسازی باشد و تناسب بیشتری با ذائقه بینندگان امروزی داشته باشد.
Fantasia محصول ۱۹۴۰
انیمیشن فانتازیا، همیشه اثری غیرمعمول در بین فیلمهای دیزنی بوده است. زیرا فقط یک داستان را برای تماشاگر روایت نمیکند، بلکه روایتگر مجموعهای از داستانها با تمرکز ویژه بر موسیقی کلاسیک است. همراه با نمایش صحنههایی که متناسب با قطعاتی از باخ، بتهوون، شوبرت، استراوینسکی و… ساخته شدهاند. اگرچه فانتازیا در زمان خودش مهجور ماند و هرگز مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروز به عنوان یک شاهکار بیهمتا از آن یاد میشود. شاهکاری که اصولا قابل بازسازی نیست و حتی اگر با چنین ایدهای موافقت بشود، استودیو قادر به بازگشت سرمایه نخواهد بود. همانطور که در سال ۱۹۴۰ نیز متحمل شکست تجاری شد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید