از پیکسل به پرده سینما: برترین فیلم‌های اقتباس شده از بازی‌های ویدیوئی
1%
  • 0/10

از پیکسل به پرده سینما: برترین فیلم‌های اقتباس شده از بازی‌های ویدیوئی

وقتی بازی‌های ویدیوئی جان می‌گیرند

از پیکسل به پرده سینما: برترین فیلم‌های اقتباس شده از بازی‌های ویدیوئی ۱ 22 ساعت قبل سینما کپی لینک

شاید فکر کنید جمع‌آوری یک لیست از بهترین فیلم‌هایی که از بازی‌های ویدیوئی اقتباس شده‌اند کار ساده‌ای باشد، به‌ویژه با توجه به اینکه تعداد فیلم‌های واقعاً قابل‌قبول در این ژانر زیاد نیست. اما ما کار را سخت‌تر کردیم و دست به انتخاب ۱۰ عنوان برتر زدیم!

 اقتباس موفق از بازی به فیلم همیشه یکی از چالش‌های بزرگ هالیوود بوده، حتی با اینکه بازی‌ها امروزه به‌شدت داستان‌محور شده‌اند و ساختاری شبیه به فیلم‌های سینمایی دارند. با این حال، تجربه نشان داده که مثلاً ساخت فیلمی براساس سری Uncharted خیلی هم ساده نیست. با اینکه اقتباس‌های سینمایی از بازی‌ها همچنان مسیر پرچالشی دارند، اما در سال‌های اخیر پیشرفت محسوسی را شاهد بوده‌ایم. با توجه به اینکه فیلم ماینکرفت به‌زودی اکران می‌شود، در ادامه ۱۰ فیلم برتر اقتباس‌شده از بازی‌های ویدیویی را معرفی می‌کنیم!

۱۰. Street Fighter 

سال انتشار: ۱۹۹۴

در اواخر دوران اوج شهرت ژان-کلود ون‌دام، فیلم Street Fighter (مبارز خیابانی) در سال ۱۹۹۴ به سینما آمد؛ دورانی که ون‌دام هنوز فیلم‌های کم‌ارزش‌گذاری‌شده‌ای مانند Timecop و Sudden Death از پیتر هیامز را در پیش داشت. این فیلم به‌مرور زمان به جایگاه یک اثر کالت محبوب در میان هواداران دست یافته است. ترکیب بازیگران آن غیرمنتظره و رنگارنگ بود: مینگ-نا ون، کایلی مینوگ، وس استودی و بازیگر فقید، رائول جولیا، که این فیلم آخرین نقش‌آفرینی او پیش از درگذشتش محسوب می‌شود.
فیلمنامه و کارگردانی این اثر بر عهده‌ی استیون ای. دی‌سوزا بود؛ نویسنده‌ای شناخته‌شده که آثار موفقی چون Die Hard، The Running Man و Ricochet را در کارنامه دارد. در فرایند ساخت، فیلم Street Fighter عملاً به یک پروژه‌ی اختصاصی برای ون‌دام تبدیل شد و شخصیت سرهنگ گایل (Colonel Guile) را به محور اصلی داستان بدل کرد. با آنکه این فیلم از نظر ساختاری و داستان‌پردازی چندان قوی نبود، اما توانست برای علاقه‌مندان به بازی‌های ویدیوئی، و طرفداران سری بازی‌های Street Fighter، به یک تجربه‌ی نوستالژیک و تماشایی بدل شود. این اثر نمونه‌ای کلاسیک از تلاش‌های دهه‌ی ۹۰ میلادی برای اقتباس از دنیای بازی‌های ویدیوئی در قالب سینما بود؛ تلاشی که اگرچه از نظر هنری همیشه موفق نبود، اما بخشی از تاریخ این ژانر را رقم زد.

۹. Rampage

سال انتشار: ۲۰۱۸

بدون شک، Rampage یکی از بهترین اقتباس‌هایی است که می‌شد از بازی آرکید کلاسیک سال ۱۹۸۶، با حضور هیولاهایی شبیه به گودزیلا، کینگ‌کونگ و گرگینه‌ای غول‌پیکر ساخت؛ موجوداتی که از دیوار ساختمان‌ها بالا می‌رفتند، مردم را می‌بلعیدند، هواپیماها را نابود کرده و در نهایت آسمان‌خراش‌ها را به تلی از ویرانه تبدیل می‌کردند. اما در نسخه‌ی سینمایی Rampage محصول ۲۰۱۸، معادلات کمی تغییر کرد: این بار نبرد اصلی بین مارمولک و گرگ در برابر میمون، و البته راک (دواین جانسون) بود.
دواین جانسون برای سومین بار با کارگردان براد پیتون همکاری کرد؛ پس از Journey 2: The Mysterious Island و San Andreas، این بار در یک فیلم حادثه‌ای و پر از انفجار و هیجان درباره‌ی نبرد موجودات جهش‌یافته در قلب شهر شیکاگو حضور یافت. با اینکه فیلم Rampage عملاً در دسته‌ی آثار پرفروش و پرزرق‌وبرق هالیوود قرار می‌گیرد، اما به‌خوبی توانست حس و حال بازی‌های ویدیوئی کلاسیک را به تصویر بکشد. مبارزه‌ی هیولاهای عظیم‌الجثه در دل یک شهر مدرن، تخریب ساختمان‌ها، و هیجان پرشتاب روایت، آن را به یکی از سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های اقتباسی از بازی‌های ویدیوئی تبدیل کرده است. این فیلم هرچند در ژانر خود آثار عمیقی به شمار نمی‌آید، اما برای طرفداران سبک اکشن و علاقه‌مندان به دنیای بازی‌های ویدیوئی، تجربه‌ای سرگرم‌کننده و پرآدرنالین را به ارمغان می‌آورد.

۸. Uncharted

سال انتشار: ۲۰۲۲

در ابتدای مطلب این پرسش مطرح شد: «ساخت یک فیلم خوب از روی Uncharted چقدر می‌تواند سخت باشد؟» البته اگر از دشواری کلی ساخت هر فیلمی بگذریم، این سؤال برای بسیاری از علاقه‌مندان به بازی‌های ویدیوئی همچنان مطرح است. مجموعه بازی‌های Uncharted نه‌تنها شبیه به فیلم‌های اکشن طراحی شده‌اند، بلکه با صحنه‌های سینمایی تعاملی و خیره‌کننده، تجربه‌ای بسیار نزدیک به آثار هالیوودی را برای بازیکنان فراهم می‌کنند. یکی از این صحنه‌ها حتی به‌صورت غیرمستقیم در فیلم Mission: Impossible – Dead Reckoning بازآفرینی شد. افزون بر این، خود بازی‌ها نیز به‌شدت تحت تأثیر فیلم‌های ماجراجویانه کلاسیکی همچون مجموعه Indiana Jones قرار دارند. پس منطقی به نظر می‌رسد که ساخت یک اقتباس سینمایی از آن نباید چندان سخت باشد.
با این‌حال، فیلم Uncharted با تصمیماتی همراه شد که واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. انتخاب تام هالند و مارک والبرگ برای ایفای نقش نسخه‌های جوان‌تر نیتن دریک و ویکتور “سالی” سالیوان، برخی از طرفداران قدیمی بازی را ناامید کرد؛ چرا که این تصمیم بخشی از جذابیت پخته و شخصیت‌پردازی عمیق داستان اصلی را کاهش داد. با وجود این کاستی‌ها، فیلم از لحاظ صحنه‌های اکشن، به‌ویژه در بخش سوم و نهایی، عملکرد قابل قبولی داشت. همچنین اقتباس از عناصر کلیدی داستان بازی، به فیلم کمک کرد تا بتواند در میان اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیوئی جایگاهی برای خود پیدا کند. در نهایت، اگرچه این نسخه سینمایی نتوانست تمام انتظارات طرفداران را برآورده کند، اما همچنان تجربه‌ای جذاب و تماشایی برای علاقه‌مندان به ماجراجویی‌های ویدیوئی محسوب می‌شود.

۷. Resident Evil

سال انتشار: ۲۰۰۲

در میان آثار اقتباسی از بازی‌های ویدیوئی، مجموعه‌فیلم‌های Resident Evil به کارگردانی پل دبلیو. اس. اندرسن یکی از پایدارترین و ماندگارترین نمونه‌ها محسوب می‌شود. این فرنچایز که از سال ۲۰۰۲ آغاز شد و در طول دو دهه به شش فیلم گسترش یافت، ترکیبی از اکشن مهیج، ترس روانی و فضای آخرالزمانی را با الهام از دنیای بازی‌های ویدیوئی به تصویر کشید. فیلم نخست، با بازی میلا یوویچ در نقش «آلیس»، شخصیت اصلی داستان، روایت‌گر مبارزه گروهی از مبارزان با شرکت شیطانی آمبرلا و ویروس مرگبار T بود که انسان‌ها را به موجوداتی زامبی‌مانند تبدیل می‌کرد. این اثر با تلفیق عناصر داستانی دو نسخه ابتدایی بازی، موفق شد جایگاه خود را به‌عنوان نماینده شایسته‌ای از دنیای بازی‌های ویدیوئی تثبیت کند.
در زمانی که ژانر ترس با محوریت زامبی‌ها، با فیلم‌هایی همچون 28 Days Later و بازسازی Dawn of the Dead جان تازه‌ای گرفته بود، Resident Evil نیز از فضای مناسب بهره گرفت تا با تکیه بر داستان‌های غنی و موجودات وحشت‌آفرین بازی، محبوبیت خود را در سینما تثبیت کند. حتی بازسازی این مجموعه با عنوان Resident Evil: Welcome to Raccoon City در سال ۲۰۲۱ و سریال نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ نیز گواهی بر تأثیرگذاری عمیق این فرنچایز در فرهنگ عامه و اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیوئی است. جالب‌تر آن‌که این مسیر همچنان ادامه دارد و نسخه‌ای جدید از این مجموعه به کارگردانی زک کرگر، خالق فیلم Barbarian، برای سال ۲۰۲۶ در حال ساخت است.

۶. Mortal Kombat

سال انتشار: ۲۰۲۱

در این فهرست سعی شده است میان آثار کلاسیک و نسخه‌های جدیدترِ اقتباس‌شده از بازی‌های ویدیوئی تعادلی برقرار شود؛ از ادای احترام به تلاش‌های اولیه و بلندپروازانه‌ی اقتباسی گرفته تا تجلیل از بازسازی‌های جدید، واقع‌گرایانه و تاریک‌تر. فیلم Mortal Kombat محصول سال ۲۰۲۱، که دنباله‌ی مورد انتظار آن برای سال ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی شده، در زمینه‌ی جهان‌سازی، صحنه‌های اکشن استخوان‌شکن و شوخ‌طبعی گاه‌به‌گاه، بسیار موفق عمل کرد. این فیلم با بهره‌گیری از بازی مبارزه‌ای معروف، داستانی تازه و پرجلوه از تلاش قهرمانان برای نجات زمین از تهدیدات قلمرو «اوت‌ورلد» ارائه می‌دهد و در عین حال، تقابل انتقام‌جویانه‌ی اسکورپیون و ساب‌زیرو را به‌عنوان محور اصلی روایت خود قرار می‌دهد.
البته شایسته است نگاهی نیز به نخستین اقتباس سینمایی این فرنچایز توسط پل دبلیو. اس. اندرسن در سال ۱۹۹۵ بیندازیم. پیش از آنکه اندرسن به موفقیت چشم‌گیری در مجموعه‌فیلم‌های Resident Evil دست یابد، با Mortal Kombat دهه‌ی نودی خود، توانست اثری سرگرم‌کننده و پرشور خلق کند که آغازگر مسیری تازه در انتقال بازی‌های ویدیوئی مبارزه‌ای به پرده‌ی نقره‌ای بود. این فیلم شاید از منظر هنری چندان عمیق نباشد، اما در زمان خود یک نقطه عطف برای ژانر اقتباس‌های بازی‌های ویدیوئی به شمار می‌رفت.

۵. Tomb Raider

سال انتشار: ۲۰۱۸

و این هم یکی دیگر از فرنچایزهای افسانه‌ای دنیای بازی‌های ویدیوئی که آن‌قدر عمر کرده است که حالا وارد قلمرو بازسازی‌ها شده‌ایم. فیلم Tomb Raider محصول سال ۲۰۱۸ بر اساس مجموعه بازی‌های بازسازی‌شده‌ای ساخته شد که با عنوان Survivor Trilogy شناخته می‌شوند؛ مجموعه‌ای کاملاً متفاوت از بازی‌هایی که فیلم‌های قبلی با بازی آنجلینا جولی بر اساس آن‌ها ساخته شده بودند. آن دو فیلم اول توسط کارگردانان پرآوازه‌ای مانند سایمون وست و یان د بونت هدایت شدند. اما نسخه‌ی جدید با بازی آلیسیا ویکاندر (بازیگر فیلم Ex Machina) روایتی پرشور و تأمل‌برانگیز از نسخه‌ی ۲۰۱۳ بازی بود که ماجراجویی در جزیره‌ی یاماتی را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه لارا کرافت جوان از یک وارث بی‌هدف به یک ماجراجوی جهانی، یا بهتر است بگوییم، یک بازمانده تبدیل می‌شود.
این داستان منشأ، لارا را شخصیتی سرسخت و در آستانه‌ی سقوط نشان می‌دهد، نه یک قهرمان اکشنِ بی‌نقص و همه‌چیزدان. ساخت دنباله‌ای برای این فیلم مدتی در جریان بود، اما تأخیرهای ناشی از شیوع کرونا آن‌قدر روند تولید را مختل کرد که در نهایت، شرکت MGM در سال ۲۰۲۲ حقوق سینمایی این مجموعه بازی را از دست داد.

۴. The Super Mario Bros

سال انتشار: ۲۰۲۳

درباره‌ی نسخه‌ی اصلی Super Mario Bros محصول سال ۱۹۹۳ هرچه کمتر بگوییم، بهتر است، هرچند از منظر یک فاجعه‌ی بلاک‌باستری، مطالعه‌ی آن همچنان جالب است. این فیلم حالا وارد قلمرویی شده که می‌گویند آن‌قدر بد است که خوب به نظر می‌رسد… ولی واقعاً همچنان هم بد است. در مجموع، آن تلاش نخست برای به تصویر کشیدن ماریو و لوئیجی یک محاسبه‌ی اشتباه حماسی بود.
آن شکست چنان بزرگ بود که تا مدت‌ها تلاش برای اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیوئی نینتندو را به طور کامل متوقف کرد. اما حدود ۳۰ سال بعد، این «نفرین ماریو» با فیلم انیمیشنی پرزرق‌وبرق، شاد و موفقی شکسته شد که در گیشه هم عملاً پول چاپ می‌کرد. دنیای برادران ماریو، لوله‌کش‌ها، شاهزاده‌ها و قارچ‌ها آن‌قدر فانتزی و غیرواقعی بود که نمی‌شد آن را در قالب لایواکشن جدی گرفت و نیاز به فضایی کارتونی و تخیلی داشت تا بدرخشد. این روایت فانتزی به ارائه‌ای فانتزی نیاز داشت. و با وجود حواشی مربوط به انتخاب صدای «کریس پرت» برای نقش ماریو، در نهایت هیچ‌کس واقعاً اهمیتی نداد؛ همه‌چیز در این نسخه جدید به‌درستی کنار هم قرار گرفت و جواب داد.

۳. Detective Pikachu

سال انتشار: ۲۰۱۹

فیلم Detective Pikachu محصول سال ۲۰۱۹، ترکیبی هوشمندانه از لایو-اکشن و انیمیشن بود که توانست نه‌تنها دل طرفداران قدیمی پوکمون را به دست آورد، بلکه مخاطبان جدیدی را نیز با این دنیای پررمزوراز آشنا کند. در این فیلم، رایان رینولدز با صداپیشگی متفاوت و طنازانه‌اش در نقش پیکاچوی کارآگاه، جان تازه‌ای به شخصیت محبوب نینتندو بخشید. داستان فیلم حول محور تیم (با بازی جاستیس اسمیت)، مربی سابق پوکمون‌ها می‌چرخد که تنها فردی است که می‌تواند صدای این پیکاچوی خاص را بشنود. این دو در تلاش‌اند تا راز ناپدید شدن و مرگ مشکوک پدر تیم را در شهری به نام Ryme City که انسان‌ها و پوکمون‌ها در کنار هم زندگی می‌کنند، کشف کنند.
آنچه Detective Pikachu را از دیگر اقتباس‌های سینمایی بازی‌های ویدیوئی متمایز می‌سازد، برخورد خلاقانه‌اش با منبع اصلی، ایجاد جهان‌سازی دقیق، و ترکیب موفقی از طنز، معما، و احساسات انسانی است. فیلم با حفظ حال و هوای بازی‌ها و اضافه کردن داستانی مستقل و قابل‌درک برای عموم تماشاگران، توانست به جایگاه پرفروش‌ترین فیلم اقتباسی از بازی‌های ویدیوئی تا آن زمان دست یابد. حضور پررنگ عناصر آشنا از دنیای پوکمون، همراه با جلوه‌های ویژه‌ی چشم‌نواز و ماجراجویی پرکشش، باعث شد Detective Pikachu به اثری سرگرم‌کننده و موفق در این ژانر بدل شود. در حال حاضر نیز، خبرهایی مبنی بر ساخت دنباله‌ای برای این فیلم منتشر شده که البته هنوز در مرحله‌ی توسعه قرار دارد.

۲. Werewolves Within

سال انتشار: ۲۰۲۱

فیلم Werewolves Within بدون شک کم‌تماشاگرترین اثر در این فهرست است و بر پایه‌ی کم‌معروف‌ترین بازی موجود در این لیست ساخته شده، یک بازی واقعیت مجازی برای پلتفرم Oculus Rift که در سال ۲۰۱۶ عرضه شد. با این حال، این فیلم به کارگردانی جاش روبن توانسته است با تلفیق طنز، رمزآلود بودن و عناصر ترسناک، به یکی از جذاب‌ترین اقتباس‌های سینمایی بازی‌های ویدیوئی تبدیل شود. داستان درباره یک جنگلبان تازه‌وارد با بازی سم ریچاردسون (شناخته‌شده از سریال‌های Veep و The Detroiters) است که وارد شهری کوچک با مردمی متخاصم و مشکوک می‌شود؛ مردمی که ممکن است یکدیگر را به قتل برسانند یا طعمه‌ی موجودی وحشتناک در دل جنگل شوند.
فیلم به‌واسطه‌ی بازی‌های خلاقانه از بازیگرانی چون میلانا واینتراب (بازیگر شخصیت ناکام‌مانده‌ی Squirrel Girl)، مایکلا واتکینز و جورج بیزل، سرشار از لحظات طنز و موقعیت‌های جذاب است. فضای بسته‌ی شهری برفی، شخصیت‌های عجیب و درگیری‌های اجتماعی و طنزهای موقعیتی، همگی Werewolves Within را به انتخابی فوق‌العاده برای فصل‌های هالووین یا تماشای جمعی در شب‌های طولانی تبدیل کرده است. این فیلم نه‌تنها بازتعریفی موفق از یک بازی نسبتاً ناشناخته به‌شمار می‌رود، بلکه اثباتی است بر اینکه اقتباس از بازی‌های ویدیوئی می‌تواند حتی در ابعاد کوچک هم نتایج درخشانی داشته باشد.

۱. Sonic the Hedgehog 3

سال انتشار: ۲۰۲۴

فیلم سونیک خارپشت ۳ (Sonic the Hedgehog 3) بهترین نسخه از سه‌گانه‌ی محبوب این شخصیت نمادین بازی‌های ویدیوئی است و به‌عنوان نماینده‌ی موفق کل فرنچایز جدید سونیک در این فهرست قرار می‌گیرد. در حالی که قول داده بودیم سه جایگاه فهرست را به سه فیلم مجزا اختصاص ندهیم، این قسمت سوم به اندازه‌ای کامل و موفق است که شایسته‌ی توجه ویژه است. مجموعه‌ی فیلم‌های سونیک از هر جهت سیر صعودی داشته‌اند و توانسته‌اند به‌طرز چشمگیری نسخه‌ی سینمایی و زنده‌ای از این بازی پلتفرمر پرسرعت و پرانرژی سگا خلق کنند؛ ترکیبی از انیمیشن و لایو اکشن که هم برای کودکان جذاب است و هم برای بزرگسالان نوستالژیک.
یکی از عوامل کلیدی موفقیت این مجموعه، صداپیشگی بن شوارتز در نقش سونیک است؛ ترکیبی دقیق از طنز و لطافت که به شخصیت او عمق تازه‌ای داده است. همچنین حضور جیم کری در نقش دکتر رباتنیک نه تنها یادآور روزهای اوج او در سینماست، بلکه نسلی جدید را با جنون طنزآمیز و منحصر‌به‌فرد او آشنا کرد. سونیک خارپشت ۳ در قیاس با دو فیلم قبلی، روایتی احساسی‌تر و منسجم‌تر دارد و تعامل بین سه شخصیت اصلی سونیک، تیلز و ناکلز به‌طرز چشمگیری طبیعی و هماهنگ است. انتخاب کیانو ریوز برای صداپیشگی شخصیت محبوب Shadow نیز حرکتی هوشمندانه و تحسین‌برانگیز بود که فیلم را از نظر شخصیت‌پردازی یک پله بالاتر برد. به‌جرئت می‌توان گفت که سونیک امروز در سینماها جایگاهی درخشان یافته و در کنار ماریو، نشان داده که بازی‌های ویدیوئی می‌توانند الهام‌بخش آثار سینمایی موفقی باشند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments