رتبهبندی برترین شخصیتهای معرفی شده مارول در دهه ۲۰۰۰
بهترینهای دهه گذشته
مارول در طول دهههای اخیر توانسته با ترکیب خلاقیت، روایتهای نو و شخصیتهای فراموشنشدنی، به یکی از ستونهای اصلی سرگرمی در جهان بدل شود. بررسی تاریخچه شکلگیری شخصیتهای مارول در دهه ٢٠٠٠ نشان میدهد این کمپانی چگونه با معرفی قهرمانان و ضدقهرمانان تازه، مسیر آینده خود را در سینما و دنیای کمیک دگرگون ساخت.
مارول در سالهای اخیر به یکی از مهمترین برندها در چشمانداز فرهنگ عامه تبدیل شده است. جهان سینمایی Marvel با آغاز خود در سال ٢٠٠٨ و اکران فیلم Iron Man توانست تحولی جدی در عرصه سینما و اقتباسهای ابرقهرمانی ایجاد کند. این موفقیت نه تنها نگاه مخاطبان را به آثار سینمایی تغییر داد بلکه زمینهساز شکلگیری موجی تازه در روایتهای تصویری شد. همزمان با این تحولات در سینما، دنیای کمیک مارول نیز وارد مرحلهای تازه گردید و در دهه ٢٠٠٠ شاهد یکی از درخشانترین دورههای خود بود. در این بازه زمانی، شخصیتهای مارول توانستند در قالب داستانهای نوآورانه و رویدادهای تاثیرگذار جایگاه تازهای در میان مخاطبان به دست آورند و وجههای تازه از قدرت داستانسرایی این برند جهانی را آشکار کنند.
در همین دوره، برخی از مهمترین دستاوردهای روایی مارول شکل گرفت که نه تنها به بازآفرینی شخصیتهای محبوب گذشته انجامید، بلکه شخصیتهای مارول در قالب قهرمانان تازه و حتی شرورانی متفاوت معرفی شدند. این آثار با ترکیب نگاه نو و روایتهای غیرمنتظره توانستند چهرهای ماندگار از دنیای مارول ارائه دهند و مخاطبان را با شخصیتهایی آشنا کنند که امروزه بخشی جدانشدنی از فرهنگ عامه محسوب میشوند. دهه ٢٠٠٠ را میتوان عصری دانست که در آن، معرفی قهرمانان و ضدقهرمانان جدید در جهان Marvel جایگاه ویژهای یافت و مسیر آینده این کمپانی را در سینما و کمیک به شکلی بنیادین تغییر داد.
۸. Red Hulk
در سالهای ابتدایی دهه ٢٠٠٠، معرفی شخصیت Red Hulk یکی از جنجالیترین و در عین حال جذابترین رویدادها در میان شخصیتهای مارول به شمار میرفت. او نخستین بار با هویتی ناشناخته ظاهر شد و همین ابهام، جذابیت شخصیتش را دوچندان کرد. مدتها طرفداران و حتی قهرمانان درون داستان نمیدانستند که چه کسی در پس این موجود قدرتمند قرار دارد و همین تعلیق باعث شد Red Hulk به سرعت به یکی از شخصیتهای پرطرفدار کمیکهای مارول بدل شود. برخلاف بازنمایی ضعیفی که بعدها در برخی اقتباسها از جمله Captain America: Brave New World دیده شد، روایتهای اولیه این شخصیت هیجانانگیز و تاثیرگذار بود.
زمانی که پرده از هویت واقعی او برداشته شد و مشخص گردید که Red Hulk کسی جز Thaddeus “Thunderbolt” Ross نیست، جهان مارول با تغییری بنیادین روبهرو شد. دشمن دیرینه Bruce Banner یا همان Hulk، این بار خود به همان چیزی تبدیل شد که سالها با آن مبارزه میکرد، و حتی قدرتهایی فراتر از دشمن قدیمیاش به دست آورد. این تغییر نه تنها روابط میان شخصیتهای مارول را دگرگون ساخت، بلکه درک تازهای از مرز میان انسان و هیولا ارائه داد. تاثیر Red Hulk در سالهای آغازین معرفیاش به حدی بود که همچنان به عنوان یکی از نقاط عطف روایتهای مارول در دهه ٢٠٠٠ شناخته میشود.
۷. Hope Summers
پس از رویداد فاجعهبار House of M، جمعیت جهشیافتههای زمین دچار بحرانی عمیق شد و به نظر میرسید امیدی برای بقای این نژاد وجود ندارد. با توقف تولد جهشیافتههای جدید، اعضای X-Men در ناامیدکنندهترین شرایط خود قرار گرفتند و روایتهای کمیک نیز بازتابی از همین فضای تاریک بودند. این مقطع را میتوان یکی از حساسترین دوران در تاریخ شخصیتهای مارول دانست، چراکه هویت و آینده جهشیافتهها در هالهای از ابهام فرو رفت.
در چنین شرایطی بود که داستان Messiah Complex ظهور کرد؛ روایتی که بر تولد نخستین جهشیافته پس از طلسم معروف Wanda Maximoff با عبارت “no more mutants” تمرکز داشت. این نوزاد که به عنوان امید واقعی برای بقای نژاد جهشیافتهها شناخته شد، بعدها با نام Hope Summers و به عنوان دخترخوانده Cable معرفی گردید. او به سرعت جایگاهی محوری یافت و به نمادی از رستگاری، صلح و آیندهای روشن برای X-Men بدل شد. حضور Hope نه تنها روایتهای تازهای را به جهان کمیک افزود بلکه بار دیگر نشان داد شخصیتهای مارول چگونه میتوانند در قالب نسلهای جدید، مسیر داستانی این جهان را دگرگون سازند.
۶. the Young Avengers
تیم Young Avengers با ترکیبی چشمگیر از شخصیتهای تازه، خیلی زود توانست به یکی از محبوبترین گروهها در میان خوانندگان مارول بدل شود. هرچند Billy و Tommy Maximoff از دههها پیش به عنوان فرزندان Scarlet Witch معرفی شده بودند، اما هویتهای مستقل آنها به نامهای Billy Kaplan و Tommy Shepherd با لقبهای Wiccan و Speed، نخستین بار در جریان داستانهای Young Avengers به شکل جدی وارد دنیای کمیک شدند. این بازآفرینی نه تنها چهرهای تازه به نسل جدید بخشید، بلکه نشان داد شخصیتهای مارول همچنان ظرفیت بالایی برای معرفی قهرمانان نو دارند.
در کنار این دو شخصیت، Young Avengers شاهد معرفی چهرههای برجسته دیگری همچون Kate Bishop ملقب به Hawkeye، Eli Bradley با لقب Patriot، Teddy Altman با هویت Hulkling و Iron Lad به عنوان نسخهای متفاوت از Kang the Conqueror بود. ترکیب این شخصیتها موجب شد تا Young Avengers به یکی از مهمترین گروهها در تاریخ معاصر مارول تبدیل شود. روایتهای پرکشش، پرداخت عمیق به شخصیتها و ارتباط مستقیم آنها با جریان اصلی داستانهای مارول باعث شد تا داستانهای این تیم در سالهای اخیر به عنوان برخی از بهترین و تأثیرگذارترین آثار این کمپانی شناخته شوند و جایگاه شخصیتهای مارول را بیش از پیش در فرهنگ عامه تقویت کنند.
۵. X-23
Laura Kinney با نام مستعار X-23 نخستین بار به صورت غیررسمی در سریال محبوب X-Men: Evolution معرفی شد و سپس در سال ٢٠٠٤ به شکل رسمی در دنیای کمیک مارول و در شماره سوم NYX حضور یافت. این شخصیت با وجود مسیر پرچالشی که در آغاز داشت، توانست جایگاه خود را در میان برترین جهشیافتههای مارول تثبیت کند و امروز به عنوان یکی از قهرمانان برجسته در مجموعه کتابهای X-Men شناخته میشود. شخصیتهای مارول در این دوره نشان دادند که ظرفیت بالایی برای بازآفرینی نسل تازهای از قهرمانان دارند و Laura Kinney نمونه بارز این جریان است.
او که در بسیاری از ویژگیها به پدر ژنتیکی خود، Logan یا همان Wolverine شباهت دارد، از همان عامل درمانی جهشیافته، پنجههای تیز و خشم درونی بهرهمند است. Laura با همین خصوصیات توانست پس از مرگ ظاهری Logan، جای او را به عنوان Wolverine پر کند و نقشی حیاتی در ادامه مسیر داستانی جهشیافتهها برعهده بگیرد. خشونت ذاتی، عمق شخصیتی و روایتهای پرتنش مرتبط با او سبب شده که X-23 به یکی از برجستهترین شخصیتهای مارول در دو دهه اخیر بدل شود. حضور تاثیرگذارش در فیلم موفق Logan نیز مهر تأییدی بر اهمیت این کاراکتر در میان اقتباسهای زنده مارول است.
۴. The Sentry
شخصیت Bob Reynolds برای نخستین بار در سال ٢٠٠٠ و در شماره نخست The Sentry معرفی شد و به سرعت جایگاه ویژهای در میان شخصیتهای مارول به دست آورد. او در قالب Sentry به عنوان یکی از خطرناکترین موجودات در جهان مارول شناخته میشود؛ موجودی با قدرتی خارقالعاده که توان پرواز، مقاومت تقریباً مطلق و نیرویی بیهمتا دارد. اما قدرتهای او به همین جا ختم نمیشود، چراکه در درون Bob موجودی دیگر به نام Void نهفته است؛ نیرویی سهمگین و هولناک که در تضاد کامل با انرژی و ذات Sentry قرار دارد و همین دوگانگی ماهیتی، شخصیت او را پیچیدهتر و ماندگارتر ساخته است.
در دهه ٢٠٠٠، حضور پررنگ Sentry در مجموعه New Avengers به نویسندگی Brian Michael Bendis جایگاه او را بیش از پیش تثبیت کرد و نشان داد که شخصیتهای مارول میتوانند با لایههای روانشناختی عمیق نیز تعریف شوند. او در سالهای اخیر نیز دوباره به عرصه تصویر بازگشت و در فیلم Thunderbolts نقشآفرینی کرد، جایی که Void به عنوان ضدقهرمان اصلی داستان ظاهر شد. پیچیدگی روانی و روایتهای پرکشش مرتبط با این کاراکتر سبب شده است تا Sentry به یکی از برجستهترین معرفیهای دهه اخیر بدل شود. بیتردید جهان سینمایی مارول در آینده بیش از پیش از ظرفیتهای این شخصیت بهره خواهد گرفت و او را در خط مقدم روایتهای زنده و سینمایی خود قرار خواهد داد.
۳. The Winter Soldier
Bucky Barnes که در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان دستیار Steve Rogers با نام Captain America شناخته میشد، نخستین بار در سال ١٩٤٠ و در شماره نخست Captain America Comics معرفی شد. با این حال، هویت تازه و رازآلود او با عنوان Winter Soldier تا سال ٢٠٠٥ و در شماره ششم Captain America به طور کامل به مخاطبان معرفی نگردید؛ هویتی که امروزه طرفداران آن را به عنوان یکی از نقاط عطف شخصیتهای مارول میشناسند. این بازآفرینی نه تنها توانست جان تازهای به یکی از قدیمیترین کاراکترهای مارول ببخشد، بلکه زمینهساز خلق داستانهایی شد که تاثیر ماندگاری بر میراث این کمپانی گذاشت.
Winter Soldier در دو دهه اخیر به یکی از نمادینترین شخصیتهای مارول تبدیل شده است و داستانهای او در قالب آثار برجستهای چون فیلم ٢٠١٤ با عنوان Captain America: The Winter Soldier مورد اقتباس قرار گرفته است. ابهام اخلاقی این شخصیت، پیوند عمیق و پیچیدهاش با Steve Rogers و حضور تاثیرگذارش در روایتهای تصویری باعث شد تا او به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای مارول در دهه ٢٠٠٠ بدل شود. مشارکت مداوم Winter Soldier در جریان برخی از برجستهترین داستانهای مارول طی سالهای اخیر نشان داد که این بازآفرینی نه تنها موفق بوده بلکه استاندارد تازهای در معرفی کاراکترهای جدید در جهان مارول به وجود آورده است.
۲. The Guardians of the Galaxy
نگهبانان کهکشان به لطف سهگانه مشهور Guardians of the Galaxy در جهان سینمایی Marvel به کارگردانی James Gunn، به یکی از محبوبترین تیمها در تاریخ شخصیتهای مارول بدل شدند. گرچه نخستین نسخه از این تیم در دهه ١٩٦٠ معرفی شد، اما آن گروه به سرعت به حاشیه رفت و هیچ شباهتی با ترکیب امروزی نگهبانان کهکشان که هواداران میشناسند و دوست دارند، نداشت. تحولات دهههای اخیر نشان داد که بازآفرینی این تیم توانسته به بهترین شکل با انتظارات مخاطبان هماهنگ شود و جایگاه ویژهای در میان آثار برجسته مارول به دست آورد.
نسخهای از نگهبانان کهکشان که امروزه طرفداران با آن آشنا هستند، در پی رویدادهای بزرگ Annihilation و Annihilation: Conquest شکل گرفت؛ آثاری که به عنوان شاهکارهای کیهانی مارول شناخته میشوند. این تیم تازه برای دفاع و حفاظت از کهکشان پس از جنگهای ویرانگر به وجود آمد و ترکیبی از شخصیتهای ماندگار همچون Peter Quill ملقب به Star-Lord که نخستین بار در سال ٢٠٠٤ در Thanos #8 معرفی شد، به همراه Rocket Raccoon، Groot، Quasar، Drax the Destroyer و Gamora را در بر میگرفت. دهه ٢٠٠٠ را میتوان دورهای دانست که شخصیتهای مارول با ارائه نسخه نهایی و فراموشنشدنی از Guardians of the Galaxy، بار دیگر قدرت داستانسرایی خود را در سطح جهانی به نمایش گذاشتند.
۱. Jessica Jones
جسیکا جونز نخستین بار در سال ٢٠٠١ و در شماره نخست مجموعه Alias از زیرشاخه MAX کمپانی Marvel معرفی شد؛ شاخهای که به دلیل فضای جدیتر و مخاطبمحور بزرگسالان شناخته میشد. این شخصیت از همان ابتدا توانست جایگاه ویژهای در میان طرفداران پیدا کند و به یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای مارول بدل شود. حضور موفق او در قالب سریال تلویزیونی اختصاصی، مجموعه کمیکهای مستقل تحسینشده و نقشهای مکمل در آثار شاخص دیگر نشان داد که شخصیتهای مارول ظرفیت بالایی برای روایتهای متفاوت و ماندگار دارند. جسیکا جونز با وجود اینکه همانند بسیاری از قهرمانان متداول برای مبارزه مستقیم با جرم و جنایت وارد میدان نمیشود، اما همچنان در جامعه ابرقهرمانی نقشی محوری و تاثیرگذار ایفا میکند.
ازدواج او با شخصیت شناختهشده Luke Cage، نگاه بیپرده و صریح به مسائل اجتماعی و همچنین روایتهایی عمیق و نوآورانه موجب شد تا جسیکا جونز به یکی از فراموشنشدنیترین چهرههای مارول در دهه ٢٠٠٠ تبدیل شود. بسیاری از منتقدان و مخاطبان معتقدند که شخصیتهای مارول در این دوره با معرفی جسیکا جونز به نقطه عطف تازهای دست یافتند، چراکه او نهتنها بازتابی از قدرت و استقلال زنان در جهان کمیک بود، بلکه با روایتهای متفاوت خود توانست استاندارد تازهای در داستانگویی برای این کمپانی تعریف کند. بدون تردید جسیکا جونز را باید موفقترین شخصیت معرفیشده در آثار مارول در دهه ٢٠٠٠ دانست.
دهه ٢٠٠٠ را میتوان یکی از درخشانترین و تأثیرگذارترین دورهها در تاریخ شخصیتهای مارول دانست؛ دورهای که نهتنها شاهد بازآفرینی چهرههای قدیمی در قالب هویتهای تازه بودیم، بلکه نسل جدیدی از قهرمانان و ضدقهرمانان نیز به جهان کمیک معرفی شدند. از ظهور شخصیتهای مهمی همچون Jessica Jones، Winter Soldier و Sentry گرفته تا تشکیل تیمهایی مانند Guardians of the Galaxy و Young Avengers، این دهه توانست تصویری متفاوت و ماندگار از تواناییهای روایی مارول ارائه دهد. روایتهای عمیق، پیچیدگیهای روانشناختی و توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی سبب شد که شخصیتهای مارول در این دوره بیش از هر زمان دیگری به بخشی جدانشدنی از فرهنگ عامه جهانی بدل شوند.
از سوی دیگر، شخصیتهایی چون Laura Kinney در نقش، X-23 Hope Summers و Red Hulk نشان دادند که این کمپانی توانایی ایجاد تنوع در داستانگویی و ارائه قهرمانان و ضدقهرمانان با لایههای تازه را دارد. این دوره نقطه عطفی بود که مسیر آینده جهان سینمایی و کمیک مارول را هموار ساخت و بستری فراهم آورد تا شخصیتهای مارول نهتنها در صفحات کمیک، بلکه در سینما و رسانههای مختلف بدرخشند. در نتیجه، دهه ٢٠٠٠ را میتوان بهحق عصر شکوفایی دوباره مارول دانست؛ عصری که میراث آن همچنان الهامبخش نسلهای جدید خوانندگان و مخاطبان است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید