بهترین بازیهای ژانر اتاق فرار
فرار در قالب بازیهای ویدیویی
اتاقهای فرار (Escape Rooms) بهعنوان یک مفهوم، در اشکال مختلفی برای چندین دهه وجود داشتهاند، اما محبوبیت اصلی آنها در اوایل دهه 2010 افزایش چشمگیری پیدا کرد و بهعنوان یک سرگرمی گروهی برای گذراندن وقت با دوستان رایج شد. در پلتفرمهای مختلف، بهویژه رایانههای شخصی و گوشیهای هوشمند، تعداد زیادی بازی در سبک «اتاق فرار» پیدا میشود، اما بهجرأت میتوان گفت اینها از جذابترین و از نظر ذهنی چالشبرانگیزترین نمونهها هستند.
ما شاید خودمان زمانی یکی از این مراکز را دیدهایم؛ که روی تابلوی جلوی آن نوشته شده بود: «عالی برای مهمانیها، زوجها و برنامههای تیم و شبکهسازی». طبیعتاً، همانطور که هر چیز محبوبی راه خود را به دنیای بازیهای ویدیویی باز میکند، این ایده هم از این قاعده مستثنی نبوده. بازیهای معمایی که شامل اتاقهای قفلشده یا محیطهای محدود هستند، تقریباً به اندازه عمر خود بازیهای ویدیویی قدمت دارند، اما در چند سال اخیر است که «بازیهای اتاق فرار» بهصورت مستقیم و واضح جایگاه ویژهای در این صنعت پیدا کردهاند..
درست مانند منبع الهام خود، این بازیها شما را – و شاید یکی از دوستانتان را – در فضایی بسته قرار میدهند و از شما میخواهند با تکیه بر قدرت مشاهده و استنتاج، معماها را حل کرده و راه خروج را پیدا کنید.
بازی Blue Prince
حتی پیچیدهترین اتاقهای فرار معمولاً بیش از سه یا چهار اتاق ندارند، نهایتش همین. خب، برای اینجور کسبوکارها باید فضای فیزیکی مناسبی داشته باشید، و این فضا همیشه در دسترس نیست. با این حال، اگر از بحث فضا بگذریم، در بازی Blue Princeقصری دلانگیز در دسترس شماست که میتوانید ادعای مالکیتش را داشته باشید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک معمای عظیم، بههمپیوسته و تصادفیشده را حل کنید. ساده است… نه؟
بازی Blue Prince ترکیبی است از معماهای سبک اتاق فرار و پیشرفت به سبک روگلایت، بهطوری که هر دری که باز میکنید، هر روز شما را وارد اتاقی کاملاً جدید میکند. بیشتر این اتاقها یا یک معما در خود دارند، یا نوعی سرنخ را پنهان کردهاند—سرنخی درباره معمای کلی خانه یا درباره یکی از معماهای خاص در اتاقی دیگر. بازی با صراحت کامل به شما میگوید که هنگام بازی باید یادداشتبرداری کنید، چون گاهی جزئیاتی بسیار کوچک میتوانند ناگهان همهچیز را روشن کنند.
البته، جایگیری اتاقها در هر روز جدید بهصورت تصادفی انجام میشود. بنابراین حتی اگر اطلاعات درستی هم داشته باشید، ممکن است اتاق مناسب در دسترستان نباشد. علاوه بر حل معماها، باید اتاقها را با دقت بچینید و مدیریت کنید تا ناخواسته خودتان را در موقعیتی قرار ندهید که گیر بیفتید و راه بهجایی نداشته.
بازی Escape Simulator
همانطور که گفتیم، اتاقهای فرار اغلب بهعنوان گزینهای مناسب برای مهمانیها و دورهمیهای دوستانه تبلیغ میشوند. حل معماها در کنار دیگران و تلاش گروهی برای رسیدن به پاسخ درست، حتی اگر تهدیدی شبیه فیلم Saw وجود نداشته باشد، میتواند صرفاً برای سرگرمی هم بسیار لذتبخش باشد. البته، شرکت در یک اتاق فرار واقعی نیاز دارد که از خانه بیرون بروید و با آدمها تعامل داشته باشید – کاری که خیلی با آن میانهای نداریم. به همین دلیل، ترجیح میدهیم بازی Escape Simulator بازی کنیم.
بازی Escape Simulator دقیقاً همان چیزی است که از نامش برمیآید: شبیهسازیای از تجربه اتاق فرار. چه تنها بازی کنید و چه با دوستانتان، میتوانید در بین مجموعهای متنوع از اتاقهای فرار گوناگون به کاوش بپردازید، دنبال سرنخ بگردید، معماها را حل کنید، آیتمهای کلکسیونی را پیدا کنید و کلی کار جذاب دیگر انجام دهید. این بازی مجموعهای از اتاقهای طراحیشده از قبل را در خود دارد، اما نقطه قوت آن جامعهی بزرگ و فعال کاربرانش است. صدها اتاق فرار ساختهشده توسط کاربران در دسترس شما و دوستانتان قرار دارد که میتوانید بهصورت رایگان آنها را تجربه کنید.
نکتهی جالب دیگر دربارهی بازی Escape Simulator نسبت به دیگر بازیهای مشابه این است که محدودیت خیلی کمی دارد. هر چیزی که به زمین پیچ نشده باشد، قابل برداشتن، بررسیکردن، و اگر دلتان بخواهد، پرتکردن روی زمین و شکستن است—فقط برای خنده!
بازی We Were Here Forever
اگر در یک اتاق فرار بههمراه دوستان خود حضور داشته باشید، معمولاً در کنار یکدیگر ایستادهاید و همزمان معماها را بررسی و حل میکنید. این وضعیت باعث میشود روند حل معماها سادهتر شود، زیرا همه افراد همان چیزها را مشاهده میکنند، یا در صورت ناتوانی در توصیف شفاهی یک موضوع، میتوان آن را مستقیماً نشان داد. اما اگر تمایل دارید مهارتهای همکاری گروهی و ارتباط غیرمستقیم خود را به چالش بکشید، میتوانید این مزیت را حذف کرده و به تجربه بازی We Were Here Forever بپردازید.
در بخشهای متعددی از کمپین چندنفره بازی We Were Here Forever، شما و همتیمیتان از یکدیگر جدا خواهید شد و تنها راه ارتباطیتان یک واکیتاکی خواهد بود. این موضوع بهصورت عمدی روند بازی را پیچیده میکند، زیرا بسیاری از معماهای بازی به اطلاعات یا زمینهای نیاز دارند که در اتاقی قرار دارد که شما به آن دسترسی ندارید، اما همتیمیتان دارد، و بالعکس.
این بازی همچنین دارای تمرکز روایی نسبتاً گستردهای است که نیازمند مشارکت فعال هر دو بازیکن برای پیشبرد داستان میباشد. بسیاری از بازیهای چندنفره صرفاً برای گیمپلی ساخته شدهاند و روایت داستان در آنها کمتر اهمیت دارد، بنابراین دیدن تجربهای که واقعاً از پتانسیل داستانگویی استفاده میکند، بسیار خوشایند است.
بازی Escape Academy
هر کاری که در این زندگی انجام میدهیم، نیازمند نوعی آموزش برای بار اول است و در دفعات بعدی نیز با آموزش بهتر انجام میشود. از نظر نظری، این موضوع شامل اتاقهای فرار نیز میشود. نمیدانیم که آیا کسی واقعاً بخواهد به مدرسهای تخصصی برای یادگیری فرار از اتاقهای فرار برود، اما مطمئنیم کسی هست که این را بخواهد و به همین دلیل است که بازی Escape Academy وجود دارد.
این مؤسسه برجسته نسل بعدی فراریها را در تمام آنچه که باید درباره حل معماها، جستجوی سرنخها و تفکر سریع بدانند آموزش میدهد. چه بهتنهایی و چه همراه با همکلاسی، میتوانید به چالشهای مختلف فرار در محوطه دانشگاه بپردازید و همچنین مأموریتهای ویژهای از اساتید خود دریافت کنید، مانند فرار از اتاقی که در حال پر شدن از آب است یا خنثی کردن یک بمب زماندار فعال.
علاوه بر حالت داستانی اصلی، حالتهای رقابتی برای چندین بازیکن نیز وجود دارد. اگر با دوستی بر سر اینکه چه کسی زودتر از یک تله مرگ فرار میکند بحث دارید، این موضوع را با یک مسابقه فرار و حل معما یا مسابقهای برای اولین نفری که لیست سرنخها را تحلیل میکند، حل کنید.
بازی 999: Nine Hours, Nine Persons, Nine Doors
اگر بخواهیم دو چیز را نام ببریم که کارگردان و نویسنده بازیهای ویدیویی، Kotaro Uchikoshi، در آثارش دوست دارد، آنها مسیرهای شاخهدار و اتاقهای فرار هستند. میتوانم بگویم که این دو مفهوم، اساس و پایهی کارهای او محسوب میشوند. این را میگویم چون هرچند 999 اولین بازیای نیست که ساخته، اما قطعاً شناختهشدهترین اثر اوست و تا حد زیادی الهامبخش بیشتر آثار بعدیاش بوده است.
بازی 999 ترکیبی از رمان تصویری و بازی پازل اتاق فرار است. قهرمان داستان، مردی عادی و بیدستوپا به نام Junpei، همراه با گروهی از افراد عجیبوغریب در کشتیای که در حال غرق شدن است، گرفتار شده است و تنها راه نجات از غرق شدن، حل معماهای متعدد کشتی و پیشروی به سمت بالا است. بیشتر مسیرهای شاخهدار بازی در بخشهای داستانی رخ میدهند، در حالی که قسمتهای اتاق فرار در بخشهای جداگانهی گیمپلی قرار دارند.
در بخشهای اتاق فرار، شما باید بهطور کامل اتاقهای مختلفی که در آنها گرفتار شدهاید را کاوش کنید، سرنخها و اشارات پنهان در اشیاء و آیتمهای جمعآوریشده را کشف کنید و برخی معماهای نسبتاً انتزاعی را حل نمایید. Uchikoshi همیشه علاقهمند است دانش خود در زمینه اطلاعات علمی و حقایق کمتر شناختهشده را به رخ بکشد، بنابراین انتظار داشته باشید با آزمونهایی از دانش علمی و اطلاعات تصادفی روبهرو شوید.
بازی AI: The Somnium Files
در ادامه صحبت از Uchikoshi، سری بازیهای مهم دیگر او یعنی AI: The Somnium Files برخی مفاهیم پایهای گیمپلی را از بازی 999 و دنبالههای آن وام گرفته است، از جمله تأکید مداوم بر داستانهای شاخهدار و بخشهای اتاق فرار. تفاوت اصلی این سری این است که در AI، مسیرهای شاخهدار مستقیماً در بخشهای اتاق فرار ادغام شدهاند.
در بازی AI: The Somnium Files، مأمور ویژه Kaname Date با استفاده از تکنولوژی اختصاصی قادر است وارد ذهن و رویاهای شاهدان و مظنونین پروندههای جنایی شود و با کاوش در روان آنها سرنخهایی را کشف کند. این «Somniums» در واقع اتاقهای فرار بازی هستند که هرکدام نیازمند تفکر بهصورت انتزاعی برای عبور از مناظر رویایی سورئال خود میباشند، و همه این مراحل با محدودیت زمانی سختی برابر با شش دقیقه همراه هستند. همانطور که اشاره کردم، مسیر داستان بسته به نحوه مواجهه شما با Somniums شاخهدار میشود. تقریباً هرکدام از این اتاقها حداقل دو راهحل دارند و اطلاعاتی که Date با انتخاب یک راهحل خاص به دست میآورد، روند پیشرفت تحقیقات او را تغییر میدهد.
همچون دیگر آثار Uchikoshi، برای مشاهده کامل داستان باید از نمودار جریان بازگردید و همه شاخههای داستان را تجربه کنید.
بازی The Room
ساختن یک اتاق فرار خوب کار سادهای نیست—البته، حدس میزنیم اینطور باشد. چرا که فقط طراحی یک معما نیست، بلکه باید مجموعهای از معماها را بهگونهای خلق کرد که بهصورت درهمتنیده در قالب یک راز بزرگتر عمل کنند. اگر این سطح از پیچیدگی برایتان بیشازحد دلهرهآور بهنظر میرسد، شاید بهتر باشد سراغ چیزی بروید که بخشبخشتر باشد، اما همچنان روح اتاقهای فرار را در خود حفظ کرده باشد؛ مانند مجموعه بازیهای The Room.
بازی The Room مجموعهای از سناریوهای کوچک حل مسئله است؛ بهطوری که هرکدام شبیه به یک اتاق فرار کوچک عمل میکنند. جدا از روشهای کلاسیک حل معما، این بازیها تأکید زیادی بر مکانیزمهای پیچیده و دستگاههای مکانیکی عجیبوغریب دارند. اولین بازی از این مجموعه شما را درگیر باز کردن پیچیدهترین گاوصندوق جهان میکند؛ گاوصندوقی که تقریباً در هر سانتیمتر آن نوعی سازوکار معمایی و مکانیکی تعبیه شده است.
در بازیهای بعدی، گستره تجربه شما وسیعتر میشود و بهجای یک شیء واحد، با چندین اتاق کامل سروکار دارید که در هرکدام چندین دستگاه و مکانیزم برای حل وجود دارد. با این حال، بازیها تمرکز خود را حفظ میکنند و بهجای اجازه دادن به حرکت آزاد در فضا، همچنان از یک رابط کاربری نقطهوکلیک ایستاده استفاده میکنند.
بازی Rusty Lake Hotel
پیش از آنکه اتاقهای فرار (Escape Room) به بازیهای ویدیویی تمامعیار تبدیل شوند، اغلب بهصورت بازیهای فلش نقطهوکلیک در وبسایتهایی مانند Newgrounds دیده میشدند. یکی از توسعهدهندگانی که سالها در هر دو حوزه، هم بازیهای فلش رایگان و هم نسخههای کامل و پولی، فعالیت داشته، بازی Rusty Lake است؛ استودیویی که از اواسط دهه 2010، انواع و اقسام سناریوهای معمایی و مرموز را در قالب اتاقهای فرار خلق کرده است. تقریباً تمام بازیهایی که این استودیو ساخته تجربههای خوبی هستند، اما بازی محبوب خیلیها همچنان اولین نسخه پریمیوم آنهاست: بازی Rusty Lake Hotel.
در بازی Rusty Lake Hotel، برخلاف بیشتر بازیهای اتاق فرار که در آنها باید از اتاقی قفلشده فرار کنید، اینبار شما کسی هستید که قفل میزنید. شما به همراه یکی از مهمانان حیواننما در یک اتاق هتل هستید، و با حل معماها و رمزگشایی از اسرار اتاق، در نهایت راهی بسیار پیچیده و بهطرز عجیبی سرگرمکننده برای به قتل رساندن او پیدا میکنید. پس از آن، بقایای قربانی بهعنوان یک شام مجلل به سایر مهمانان سرو میشود. چه دلنشین!
نکته جالب در مورد بازی این است که دارای یک سیستم امتیازدهی نسبتاً انتزاعی است که برخلاف انتظار، هیچ ربطی به سرعت شما در حل معماها ندارد. در عوض، امتیاز “غذاها”ی شما بر اساس تعداد مواد اولیهی اختیاریای که پیدا میکنید تعیین میشود. این مواد اختیاری میتوانند هم درون اتاق مهمان و هم بیرون از آن پنهان شده باشند، و همین موضوع شما را تشویق میکند که با دقت و وسواس بیشتری محیط را جستوجو کنید.
بازی Is This Game Trying To Kill Me?
یک نویسندهای بهتر از در زمانی گفته بود که فرمولی عالی برای خلق وحشت این است: “در فضایی بسته گیر افتاده باشی، همراه با چیزی یا کسی که به شکلی عمیق و غریزی از تو متنفر است.”
میتوان ردپای این سناریو را در بسیاری از بازیهای ترسناک سبک «اتاق فرار» دید، اما بهنظر ما بهترین نمونه، بازیای است که صادقانهترین عنوان ممکن را دارد: Is This Game Trying to Kill Me?. در این بازی، شما در یک کلبهی ترسناک و مرموز گیر افتادهاید، و یک راوی مرموز و شادمان از خشونت، شما را مجبور میکند تا در یک «بازی کوچک» شرکت کنید. منظور از این بازی، یک پازل قدیمی است که باید روی یک کامپیوتر فرسوده در وسط اتاق آن را انجام دهید.
در نگاه اول همهچیز ساده به نظر میرسد، اما هرچه بیشتر در بازی پیش بروید، تأثیرات آن بر خود کلبه نیز آشکارتر میشود. پیامهایی خونآلود روی دیوارها ظاهر میشوند، پازلهای جدید فعال میگردند، و درهایی باز میشوند که شما را به راهروهای پنهانی میبرند. این بازی یکی از معدود بازیهای سبک اتاق فرار است که در آن واقعاً ممکن است بمیرید. تلاش برای حل معماها از راه آزمونوخطا یا کشیدن تصادفی اهرمها در بخش قلعهی بازی معمولاً در بهترین حالت به فرو رفتن سیخهای دیواری در بدن شما ختم میشود—پس شاید بهتر باشد این کار را نکنید.
به پایان فهرست بهترین بازیهای ژانر اتاق فرار رسیدیم و امیدواریم که علاوهبر حس فیزیکی تجربه اتاق فرار (در هر حالوهوایی)، حتما به پای تجربه بازیهای معرفیشده بالا هم بنشینید تا فرار از یک اتاق مجازی را هم، به لیست اتاقهای فرار خود، اضافه کنید.
حال بگویید که؛ بهترین اتاقهای فراری که رفتهاید (چه به صورت بازیهای ویدیویی و چه به صورت فیزیکی)، چه بوده است؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید