معرفی بهترین مجموعه‌های درام طی ۳۰ سال اخیر
1%
  • 0/10

معرفی بهترین مجموعه‌های درام طی ۳۰ سال اخیر

رتبه‌بندی براساس IMDb

معرفی بهترین مجموعه‌های درام طی ۳۰ سال اخیر ۴ ۰۹ مرداد ۱۴۰۴ ترین‌ها (تلویزیون) کپی لینک

در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به برخی از پربازدیدترین و پرامتیازترین مجموعه‌های درام در سی سال اخیر؛ چرا که تمرکز بر این بازه زمانی موجب می‌شود آثاری مانند سریال تویین پیکس، به‌دلیل زمان پخش قدیمی‌تر، در این فهرست حضور نداشته باشند.

پایگاه اینترنتی IMDb گرچه در ابتدا با هدف ارائه اطلاعات درباره فیلم‌ها راه‌اندازی شد، اما در حال حاضر سریال‌های تلویزیونی نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از این سامانه به شمار می‌روند. کاربران می‌توانند به مجموعه‌های تلویزیونی امتیاز دهند و بر اساس همین آرای مردمی، فهرستی از ۲۵۰ سریال برتر نیز شکل گرفته است. در این فهرست، انواع مختلف آثار تلویزیونی به چشم می‌خورد؛ از سریال‌های بلند با چندین فصل گرفته تا مینی‌سریال‌ها، آثار انیمه، کمدی و حتی مستندهای داستانی. در میان این تنوع، مجموعه‌های درام جایگاه ویژه‌ای دارند.
رتبه‌بندی موجود در IMDb نتیجه آرای گسترده کاربران از نقاط مختلف جهان است؛ بنابراین حذف برخی سریال‌ها ممکن است به علت امتیاز فعلی پایین‌تر آن‌ها باشد، یا اینکه به‌طور مشخص در ژانرهایی چون کمدی یا گونه‌های دیگر دسته‌بندی شده باشند و نه در قالب مجموعه‌های درام. با این حال، برای آنکه فهرست ارائه‌شده دامنه گسترده‌تری را دربر بگیرد، علاوه بر آثار بلندمدت، چند مینی‌سریال مطرح و تحسین‌شده نیز در این جمع قرار گرفته‌اند. این ترکیب به درک بهتر محبوب‌ترین و موفق‌ترین مجموعه‌های درام از نگاه مخاطبان کمک خواهد کرد.

Better Call Saul

مجموعه‌های درام مرتبط با سریال‌های موفق گاهی توانسته‌اند جایگاهی مستقل و ارزشمند پیدا کنند، و Better Call Saul نمونه‌ای بارز از این دست است. این سریال که عمدتاً به‌عنوان پیش‌درآمدی بر یکی از برترین آثار درام سه دهه اخیر، Breaking Bad، شناخته می‌شود، روندی آرام و تدریجی داشت اما در عین حال بسیار پربار و جذاب بود. داستان بیشتر حول تحول شخصیت جیمی مک‌گیل با بازی باب ادنکرک می‌چرخد؛ مردی که به مرور زمان هویت و شخصیت حقوقی سول گودمن را به دست می‌آورد. اما روایت سریال فراتر از این موضوع ساده است و ابعاد گسترده‌تری از زندگی و چالش‌های جیمی را به تصویر می‌کشد، از روابط پیچیده خانوادگی و دوستانه گرفته تا تضادهای اخلاقی و حرفه‌ای که با آن‌ها روبروست.
در آغاز، Better Call Saul کمی به سبک درام-کمدی نزدیک‌تر بود و رنگ و بویی از طنز تلخ و موقعیت‌های نیمه‌کمدی داشت که ممکن بود برخی مخاطبان آن را با یک سیتکام اشتباه بگیرند. اما به مرور زمان، با پیشرفت سریال و عمیق‌تر شدن داستان‌ها، فضای آن جدی‌تر و اثرگذارتر شد. این تغییر رویکرد باعث شد تا سریال نه تنها به لحاظ روایت داستانی بلکه از نظر شدت و پیچیدگی‌های دراماتیک به سطح سریال اصلی برسد و حتی در برخی لحظات با آن برابری کند. Better Call Saul به تدریج جایگاه خود را به‌عنوان یک اثر مستقل و تحسین‌شده تثبیت کرد و به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین مجموعه‌های درام معاصر شناخته می‌شود که در آینده نزدیک، بار دیگر توجه‌ها را به خود جلب خواهد کرد.

Sherlock

سریال شرلوک که در ابتدا با استقبال گسترده و تحسین فراوان همراه بود، در پایان مسیر خود کمی از انسجام و کیفیت داستانی کاست، موضوعی که ممکن است برای برخی مخاطبان باعث تعجب شود که چرا این مجموعه هنوز امتیاز بالایی در سایت IMDb دارد. اما نباید فراموش کرد که حداقل دو فصل ابتدایی این سریال، نمونه‌ای برجسته از روایت خلاقانه و بازی درخشان بودند که مخاطبان و منتقدان را جذب خود کردند. فصل سوم با وجود برخی نقدها، همچنان کیفیت مناسبی داشت و تنها فصل چهارم بود که نشان داد زمان به پایان رساندن داستان فرا رسیده است. با وجود این کاهش کیفیت در پایان، نیمی از کل سریال آن‌قدر جذاب و موفق بوده که برای بسیاری از طرفداران کافی و رضایت‌بخش است.
این مجموعه بازسازی مدرنی از داستان‌های کلاسیک شرلوک هولمز است که با بازی استثنایی بندیکت کامبربچ در نقش شرلوک و مارتین فریمن در نقش جان واتسون، به زندگی امروزی منتقل شده است. هر قسمت از سریال به‌گونه‌ای طراحی شده که تقریباً به اندازه یک فیلم بلند است و داستان‌های اصلی سر آرتور کانن دویل را با نوآوری‌ها و تغییراتی در قالبی مدرن و جذاب بازآفرینی می‌کند. موفقیت شرلوک در دهه ۲۰۱۰ بسیار چشمگیر بود و تا حد زیادی محبوبیت آن در همان دوران تثبیت شد. هرچند ممکن است برخی از جنبه‌های سریال پس از آن کم‌رنگ شده باشند، اما هنوز کیفیت بالایی در بسیاری از قسمت‌ها دیده می‌شود که باعث شده این سریال در میان مجموعه‌های درام جایگاه خود را حفظ کند. در نهایت، ترکیب بازیگران توانمند، روایت هوشمندانه و بازسازی خلاقانه داستان‌های کلاسیک، باعث شده محبوبیت شرلوک در IMDb همچنان بالاتر از حد انتظار باقی بماند و مخاطبان جدید نیز به آن علاقه‌مند شوند.

Game of Thrones

مشابه سریال شرلوک، برخی مخاطبان به دلیل پایان‌بندی سریال Game of Thrones نسبت به امتیاز بالای آن در سایت IMDb تردید دارند و آن را نمی‌پسندند. در واقع، این سریال در دوره‌ای از محبوبیت و اعتبار بی‌سابقه‌ای برخوردار بود و امتیاز آن در سال ۲۰۱۹ به ۹.۴ از ۱۰ می‌رسید، رقمی که باعث شده بود Game of Thrones در جایگاه ششم برترین مجموعه‌های تلویزیونی تمام دوران قرار بگیرد. این امتیاز بالا نشان‌دهنده میزان تحسین گسترده‌ای بود که سریال از سوی مخاطبان و منتقدان دریافت کرده بود. اما در سال‌های اخیر، به دلیل برخی انتقادات نسبت به روند داستان و به ویژه فصل‌های پایانی، نمره کلی سریال کاهش یافته است. این کاهش می‌تواند ناشی از نقدهای منفی بیشتر یا تغییر نظر برخی کاربران باشد که امتیاز خود را پایین‌تر آورده‌اند.
با این حال، نباید فراموش کرد که کیفیت برخی قسمت‌ها و فصل‌های سریال همچنان در سطح بسیار بالایی باقی مانده است. پس از آنکه سریال از داستان رمان‌های «ترانه یخ و آتش» فراتر رفت، برخی قسمت‌ها و تصمیمات داستانی با واکنش‌های منفی مواجه شدند و باعث کاهش محبوبیت نهایی اثر شدند. اما حتی با وجود این نقاط ضعف، نمی‌توان از موفقیت چشمگیر و تأثیر عمیقی که Game of Thrones بر صنعت سریال‌سازی گذاشت، چشم‌پوشی کرد. این سریال با خلق جهانی گسترده، شخصیت‌های به یادماندنی و صحنه‌های حماسی، استانداردهای جدیدی را برای مجموعه‌های درام تلویزیونی تعریف کرد و هنوز هم قسمت‌های برجسته آن به عنوان نمونه‌هایی درخشان در این ژانر شناخته می‌شوند. در مجموع، پایان ناامیدکننده نتوانسته است جایگاه ویژه این مجموعه را در میان آثار شاخص تلویزیونی خدشه‌دار کند.

The Sopranos

سریال The Sopranos که بسیاری از منتقدان و مخاطبان آن را آغازگر عصر طلایی تلویزیون می‌دانند، در کنار دیگر مجموعه‌های درام شاخص، جایگاهی ماندگار در تاریخ تلویزیون به‌دست آورده است. با وجود این‌که امتیاز آن در سایت IMDb معادل ۹.۲ از ۱۰ ثبت شده، برای بسیاری این عدد حتی کمتر از شایستگی واقعی این اثر تلقی می‌شود. داستان درباره تونی سوپرانو، رئیس یک خانواده مافیایی در نیوجرسی است که درگیر بحران‌های روانی، فشارهای کاری و مسائل پیچیده خانوادگی است. بازی جیمز گاندولفینی در نقش اصلی، لایه‌های عمیقی از درونیات یک شخصیت خلافکار را آشکار می‌سازد که در عین قدرت و خشونت، انسانی آسیب‌پذیر، درگیر اضطراب و افسردگی نیز هست. نکته‌ای که The Sopranos را در میان مجموعه‌های درام متمایز می‌سازد، ترکیب هوشمندانه عناصر گوناگون در روایت آن است. سریال اگرچه از لحاظ ساختار درامی جنایی به‌حساب می‌آید، اما در بسیاری از لحظات با طنزی تلخ، موقعیت‌های احساسی و تعلیق‌های روانی، طیفی متنوع از واکنش‌های مخاطب را برمی‌انگیزد.
در شش فصل این سریال، با مجموعه‌ای از شخصیت‌های پیچیده، دیالوگ‌های تأثیرگذار و روایت‌های چندلایه مواجه هستیم که مرز میان خیر و شر، قدرت و ضعف، یا جرم و خانواده را بارها و بارها جابه‌جا می‌کند. از دیگر ویژگی‌های قابل‌توجه The Sopranos، تأثیر فرهنگی گسترده آن است. نه‌تنها در زمان پخش، بلکه سال‌ها پس از پایان آن، نسل جدیدی از بینندگان که در دهه ۲۰۰۰ فرصت تماشای آن را نداشتند، اکنون با نگاهی تازه به سراغ این مجموعه آمده‌اند و موجی تازه از محبوبیت را برای آن رقم زده‌اند. حضور این اثر در فهرست برترین مجموعه‌های درام نه‌تنها به‌خاطر کیفیت فنی، بلکه به‌دلیل تأثیر عمیقی است که بر ساختار روایی سریال‌سازی مدرن گذاشته است. بسیاری از آثار پس از آن، چه در آمریکا و چه در دیگر نقاط جهان، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم از مسیر تازه‌ای که The Sopranos در روایت و شخصیت‌پردازی گشود، الهام گرفته‌اند.

The Wire

در میان مجموعه‌های درام شبکه HBO، اگر قرار باشد اثری در کنار سوپرانوز برای جایگاه نخست رقابت کند، بدون تردید بسیاری نگاه‌ها به سوی The Wire معطوف می‌شود. این سریال که اغلب در رده آثار جنایی طبقه‌بندی می‌شود، از حیث روایت و ساختار تفاوت‌های بنیادینی با آثار مشابه دارد. در حالی که سوپرانوز با تمرکز بر زندگی خانوادگی و روانی یک رئیس مافیا روایت می‌شود، The Wire با نگاهی جامع‌تر، تقابل پلیس و باندهای مواد مخدر در شهر بالتیمور را به تصویر می‌کشد و همزمان نگاهی انتقادی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی دارد.
آن‌چه The Wire را در میان مجموعه‌های درام متمایز می‌کند، جسارت روایی و ساختار پیچیده آن است؛ روایتی که بدون مقدمه‌چینی، مخاطب را مستقیماً وارد روابط چندلایه شخصیت‌ها می‌کند. از همان قسمت‌های آغازین، حجم بالایی از شخصیت‌ها و وقایع به تصویر کشیده می‌شود و این گستردگی در هر فصل بیش‌تر می‌شود. با این حال، زمانی‌که مخاطب با ضرباهنگ خاص روایت همراه می‌شود، سریال به تجربه‌ای عمیق، پرکشش و تأثیرگذار تبدیل می‌شود؛ تجربه‌ای که کمتر مجموعه‌ای در ژانر درام موفق به تکرار آن شده است.

Chernobyl

مینی‌سریال چرنوبیل که توسط شبکه HBO تولید شده، تنها در قالب پنج قسمت روایت می‌شود؛ قالبی که برای بیان داستان آن کاملاً کافی به‌نظر می‌رسد، چرا که تمرکز اصلی بر یک رویداد مشخص و تاریخی است؛ یعنی فاجعه اتمی نیروگاه چرنوبیل. این مجموعه تلاش کرده با حفظ اصالت روایت، ابعاد پیچیده این فاجعه و پیامدهای انسانی، سیاسی و فنی آن را به‌گونه‌ای دراماتیک و قابل درک برای مخاطب به تصویر بکشد. همین تعادل میان واقع‌گرایی و روایت نمایشی، باعث شده چرنوبیل در میان مجموعه‌های درام جایگاهی متمایز داشته باشد.
آن‌چه چرنوبیل را از بسیاری آثار مشابه متمایز می‌کند، حس سینمایی بودن آن است. طراحی صحنه، فضاسازی و نحوه روایت، همگی یادآور فیلمی بلند با کیفیت بالا هستند که صرفاً در قالب یک مینی‌سریال به‌نمایش درآمده‌اند. در عین حال، این سریال از پرداختن به حاشیه‌ها خودداری کرده و روایت خود را به‌شکل منسجم و هدفمند پیش می‌برد. چرنوبیل نه‌تنها به‌عنوان یک اثر درخور در میان مجموعه‌های درام شناخته می‌شود، بلکه از نظر فنی و هنری نیز یکی از نمونه‌های موفق و برجسته در تولیدات تلویزیونی سال‌های اخیر به‌شمار می‌رود.

Band of Brothers

مینی‌سریال Band of Brothers که از تولیدات موفق شبکه HBO به‌شمار می‌رود، همچنان یکی از برجسته‌ترین آثار تلویزیونی در گونه جنگی محسوب می‌شود؛ اثری که با گذشت نزدیک به ۲۵ سال از نخستین پخش آن، همچنان تازگی و تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است. داستان این مجموعه درباره گروهی از سربازان موسوم به یگان ایزی است که از دوران آموزش پیش از نبرد دی‌دی تا روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و تسلیم آلمان را به تصویر می‌کشد. در کنار مجموعه‌های درام مشابه، دو اثر دیگر با عنوان The Pacific و Masters of the Air نیز به‌عنوان ادامه‌ای معنوی بر آن ساخته شدند، اما هیچ‌یک نتوانستند به جایگاه کم‌نظیر Band of Brothers برسند.
این مینی‌سریال در میان مجموعه‌های درام به‌دلیل کیفیت فنی بالا و روایت سینمایی‌اش شهرت یافته است؛ کیفیتی که حتی با بسیاری از فیلم‌های سینمایی هم‌دوره خود نیز قابل مقایسه نیست. صحنه‌های نبرد در آن با دقتی کم‌نظیر طراحی شده‌اند و حس حضور در میدان جنگ را به‌گونه‌ای واقعی به مخاطب منتقل می‌کنند. افزون بر جنبه‌های بصری، بار احساسی روایت نیز بسیار پررنگ است و باعث شده Band of Brothers به تجربه‌ای فراتر از یک داستان جنگی صرف تبدیل شود؛ تجربه‌ای انسانی، تلخ و در عین حال تأمل‌برانگیز در میان مجموعه‌های درام شاخص تلویزیونی.

Breaking Bad

سریال بریکینگ بد، که مجموعه پیش‌درآمد آن با نام Better Call Saul شناخته می‌شود، در حال حاضر صدرنشین فهرست ۲۵۰ اثر برتر سایت IMDb است و عنوان پربازدیدترین مجموعه درام در سی سال اخیر را نیز به خود اختصاص داده است. این مجموعه با ریتمی تند، داستانی درگیرکننده از همان ابتدا و حفظ کیفیت در تمام فصل‌ها، توانست جایگاهی بی‌رقیب در میان مجموعه‌های درام به‌دست آورد. هرچند در فصل‌های آغازین، مخاطبان گسترده‌ای نداشت، اما در ادامه و به‌ویژه پس از پایان پخش، محبوبیت آن به شکل چشمگیری افزایش یافت و امروز به یکی از نمادهای موفقیت درام‌های تلویزیونی تبدیل شده است.
در محور داستان، والتر وایت، معلم شیمی‌ای قرار دارد که در نخستین قسمت متوجه ابتلا به سرطان می‌شود. او برای تأمین آینده مالی خانواده‌اش تصمیم می‌گیرد به تولید مواد مخدر دست بزند و با فروش آن سرمایه‌ای برجای بگذارد. با این حال، مسیر او به‌تدریج وارد پیچیدگی‌های خطرناکی می‌شود و تماشای این روند، مهم‌ترین عامل جذابیت سریال است. حتی اگر بریکینگ بد انتخاب نخست همه مخاطبان نباشد، جایگاه آن در صدر فهرست IMDb نشان می‌دهد که چرا هنوز هم یکی از تأثیرگذارترین مجموعه‌های درام در سطح جهانی به‌شمار می‌رود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

4 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments