مروری بر بهترین قسمتهای انیمه Demon Slayer
قسمتهایی که شما را برای تماشا فیلم Infinity Castle هیجان زنده میکند
با توجه به موفقیت بیسابقهی فیلم قطار موگن از انیمه شیطان کش (Demon Slayer)، استودیو Ufotable تصمیم گرفته است که آرک قلعه بینهایت را در قالب سهگانهای سینمایی اقتباس کند. اگرچه هنوز تأیید رسمی در این باره منتشر نشده، انتظار میرود که این سهگانه شامل آرک نبرد نهایی در سپیدهدم نیز باشد.
این مجموعه، مبارزه نهایی شیطان کشها با ماههای بالایی و موزان کیبوتسوجی (Muzan Kibutsuji) را به تصویر خواهد کشید. آرک تمرین هاشیرا در انیمه با یک پایان پرتنش و معلق به اتمام میرسد. شکارچیان شیطان به درون قلعه بینهایت کشیده میشوند؛ جایی که برخی از قدرتمندترین شیاطین در انتظارشان هستند. با این حال، در حالی که داستان در مراحل پایانی خود قرار دارد، ما فهرستی از برترین قسمتهای این انیمه تا به امروز تهیه کردهایم.
انیمه شیطان کش تنها به خاطر صحنههای اکشن فوقالعاده، داستان احساسی و شخصیتهای جذابش شناخته نمیشود، بلکه بهخاطر انیمیشن خیرهکنندهاش نیز مورد تحسین قرار گرفته است. این انیمه بهحق یکی از بهترین اقتباسهای سالهای اخیر شناخته میشود. از روزهایی که تانجیرو در میان برف با نزوکوی نیمهجان روی دوشش قدم برمیداشت، تا نبردهایش با شیاطین ردهبالا، داستان راه درازی را پیموده است. بنابراین، بیایید تا زمان اکران فیلم در ماه مه ۲۰۲۵ برای مخاطبان ژاپنی و سپتامبر ۲۰۲۵ در آمریکای شمالی، نگاهی دوباره به برخی از بهترین قسمتهای انیمه شیطانکش بیندازیم.
فصل چهار، قسمت دوم
“اندوه هاشیرای آب، گیو تومیئوکا”
این عنوان به یکی از قسمتهای تأثیرگذار انیمه شیطان کش اشاره دارد که در آن بخشی از گذشتهی تاریک و غمانگیز گیو تومیئوکا (Giyu Tomioka)، هاشیرای آب، آشکار میشود. این قسمت نهتنها عمق شخصیتی او را بیشتر نشان میدهد، بلکه انگیزهها و درگیریهای درونیاش را نیز برای مخاطب روشن میسازد. گیو نخستین شکارچی شیطانی است که تانجیرو و نزوکو با او روبهرو شدند، و میتوان گفت خوششانس بودند که به جای فردی دیگر، با او مواجه شدند. هر شکارچی شیطان دیگری، به محض اینکه متوجه میشد نزوکو یک شیطان است، بیدرنگ او را میکشت. با این حال، شاید از سر دلسوزی بود که گیو نتوانست فوراً او را از بین ببرد، و بعدها نیز دریافت که نزوکو با دیگر شیاطین تفاوت دارد. این، آغازی برای داستان بود و از آن زمان تاکنون، گیو به یکی از شخصیتهای محبوب میان طرفداران تبدیل شده است. اما تا پیش از پخش این قسمت، طرفداران انیمه از درگیریهای درونی و کشمکشهای روحی او بیخبر بودند.
گیو نه تنها خود را فردی ناکارآمد و نالایق میدانست، بلکه بار سنگین مرگ خواهر و بهترین دوستش را نیز بر دوش میکشید؛ مرگهایی که خود را مقصر آنها میدانست. در این قسمت، ما با گذشتهی غمانگیز او آشنا میشویم و درمییابیم چرا گیو چهرهای همیشه گرفته و غمگین دارد؛ گویی باری سنگین را همیشه بر دوش میکشد. زمانی که دیگر تاب نیاورد، از شرکت در تمرینات خودداری کرد. حتی رئیس سپاه شکارچیان شیطان، کاگایا اوبویاشیکی (Kagaya Ubuyashiki)، با وجود آنکه خود با مرگ دستوپنجه نرم میکرد، نمیتوانست نگرانیاش نسبت به گیو را پنهان کند. چون خودش توانایی دیدار با کسی را نداشت، از تانجیرو درخواست کرد تا به این هاشیرا کمک کند، درخواستی که سرانجامش به بهترین شکل رقم خورد.
شخصیت پرانرژی و مثبت تانجیرو کاملاً در تضاد با روحیه سرد و منزوی گیو است، اما احتمالاً همین ویژگی چیزی بود که گیو بیش از هر چیز به آن نیاز داشت. اگرچه این قسمت دارای نبردهای چشمگیر و پرزرقوبرق نیست، اما از لحاظ احساسی آنقدر پرمعناست که بتوان آن را یکی از بهترین قسمتهای مجموعه دانست. رابطهی میان گیو و تانجیرو از عمیقترین و تأثیرگذارترین روابط در داستان است.
فصل یک، قسمت پنجم
“فولاد درون من”
پس از قتل فاجعهآمیز خانوادهاش و برخورد سرنوشتسازش با گیو، تانجیرو با اوروکوداکی (Urokodaki) ملاقات میکند، کسی که سبک تنفس آب را به او آموزش میدهد تا به او کمک کرده با شیاطین مبارزه کند. با این حال، برای تبدیل شدن به یک شکارچی شیطان کامل، تانجیرو باید به سپاه شیطان کشها بپیوندد و در آزمون نهایی مرگبار شرکت کند. او دو سال قبل از شرکت در این آزمون تمرین کرد و حتی ارواح سابیتو و ماکومو را ملاقات کرد. پیش از تانجیرو، تقریباً تمام شاگردان اوروکوداکی در هنگام مبارزه با شیطان دست، که به دلیل کینهجویی از اوروکوداکی آنها را هدف قرار میدهد، کشته شده بودند.
با این حال، تانجیرو با وجود ظاهر غیرعادی و گردن بسیار ضخیم شیطان، موفق میشود او را شکست دهد. به جای اینکه از مرگهای زیادی خشمگین شود، تانجیرو به شیطانی که در لحظات آخر زندگیاش دستش را به سوی او دراز کرده بود، دلسوزی میکند. تانجیرو دعا میکند که در زندگی بعدیاش شیطان نشود، همانطور که این شیطان به غبار تبدیل میشود. با وجود از دست دادن خانوادهاش به دست شیاطین، تانجیرو هنوز هم مهربان و دلسوز باقی میماند.
او درک میکند که گرچه شیاطین انسانها را میکشند، اما به نوعی موجودات غمانگیزی هستند که بدشانسی آوردهاند و به موجودات وحشتناکی تبدیل شدهاند. بخش باقیمانده از قسمت به شرکت او در آزمون و دریافت شمشیر نیکیرین خود میپردازد، شمشیری که رنگ سیاه دارد و طبق افسانهها نشانهی خوبی نیست.
فصل دو، قسمت هجدهم
“فرقی نمیکند چند زندگی”
مبارزه با گیوتارو و داکی (Gyutaro and Daki) در آرک منطقه سرگرمی هنوز یکی از بهترین مبارزات در این سری است. شکست دادن یک شیطان از ماههای بالایی، دستاوردی است که سپاه شکارچیان شیطان در طول بیش از صد سال نتوانسته بودند به آن دست یابد، تا زمانی که اوزویی، تانجیرو، اینوسوکه، زنیتسو و نزوکو به مبارزه پیوستند. ابتدا مشخص بود که داکی شیطان ماه شش است، اما در حقیقت برادرش، گیوتارو، این عنوان را داشت. شکست دادن یک شیطان از ماههای بالایی بدون هیچ تلفاتی پیروزی بزرگی برای شکارچیان شیطان به شمار میآید، اما بخش زیادی از اعتبار این پیروزی به نزوکو تعلق دارد، کسی که شعلههایش برای شیاطین مضر است.
شیاطین و هر نیروی مرتبط با آنها بهراحتی سوزانده میشوند، در حالی که هیچ تأثیری بر انسانها ندارند. در فینال فصل، اوزویی پس از دریافت چندین آسیب و بدتر از همه، سم گیوتارو، با مرگ دستوپنجه نرم میکند. نزوکو بهراحتی سم را میسوزاند و جان او را نجات میدهد. این دوباره ثابت میکند که قدرتهای نزوکو آنقدر خاص هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. علاوه بر این، ما شاهد داستان غمانگیز و دردناک گذشتهی گیوتارو و خواهرش داکی نیز هستیم.
آنها در منطقه خوشگذرانی به دنیا آمدند و در همانجا میمیرند. با وجود اینکه پس از شکست با یکدیگر دعوا میکردند، تانجیرو وارد عمل میشود تا از گفتن چیزی که گیوتارو ممکن است بعدها از آن پشیمان شود، جلوگیری کند. در نهایت، سپاه شکارچیان شیطان وارد میشود تا عواقب این مبارزه بزرگ را مدیریت کند.
فصل سه، قسمت هشتم
“مو در مویچیرو”
مویچیرو توکیتو در زمان معرفیاش تأثیر چندانی نداشت، اما آرک دهکده شمشیربازان به راحتی او را به یکی از شخصیتهای محبوب طرفداران تبدیل کرد. پس از حمله شیطان وحشی که او را به شدت زخمی کرد و همچنین جان برادر دوقلویش، یوایچیرو (Yuichiro) را گرفتند، مویچیرو به مدت چند سال از فراموشی رنج میبرد. اگر سپاه شیطان کشها او را پیدا نکرده بودند، احتمالاً جان خود را از دست میداد. با توجه به اینکه او از نسل مستقیم سبک تنفس خورشید است، او و برادرش پیش از این پیشنهاد پیوستن به سپاه را دریافت کرده بودند، اما یوایچیرو از پیوستن به آنها خودداری کرده بود.
شیاطین رده بالایی چهار و پنج بههم پیوستند تا آرک دهکده شمشیربازان را نابود کنند و تلفات زیادی به بار آورند. خوشبختانه، دو هاشیرا به همراه تانجیرو، نزوکو و گنیا که به خط مقدم پیوستند، در آنجا حضور داشتند. مویچیرو تنها باید با شیطان ماه پنج مبارزه میکرد، که بهطور معمول حتی برای یک هاشیرا هم غیرممکن به نظر میرسید. درست زمانی که مویچیرو فکر میکرد همه چیز تمام شده است، ناگهان حافظهاش بازگشت و نشان شکارچی شیطان را که پس از مرگ یوروییچی از تاریخ گم شده بود، ظاهر کرد.
این لحظه نقطهعطف بزرگی در داستان بود، زیرا تأیید میکند که تا زمانی که یک شکارچی شیطان شرایط لازم را داشته باشد و بتواند نشان منحصر بهفرد خود را ظاهر کند، میتواند قدرتی بهدست آورد که حتی قادر به شکست شیاطین رده بالایی باشد. بازگشت درخشندگی در چشمان مویچیرو همچنین نشانهای است که ذهن ابریاش پاک شده و او سرانجام فهمیده است که چه کسی است.
فصل سه، قسمت پنجم
“شمشیر قرمز روشن”
دهکده آرام شمشیربازان قرنهاست که به سپاه شکارچیان شیطان کمک میکند و شمشیرهای ویژه نیکیرین برای آنها میسازد. به همین دلیل، آنها میتوانند به راحتی هدف شیاطین قرار گیرند و این اتفاق آنها را مجبور میکند که روستائیان در خفا زندگی کنند. با این حال، وقتی گیوککو دهکده را پیدا کرد، موزان او و هانتنگو را به ماموریتی فرستاد تا همهی روستائیان را نابود کنند. به زودی در دهکده هرج و مرج ایجاد میشود، زیرا شکارچیان شیطان علیه دشمنان اقدام میکنند. اگرچه قرار بود فقط دو شیطان از ماههای بالایی حضور داشته باشند، توانایی هانتنگو در ایجاد نسخههای خود، چالشی بزرگ و پیچیده برای شکارچیان شیطان ایجاد کرد.
هر کدام از نسخههای هانتنگو بسیار قدرتمند هستند، اما تانجیرو با استفاده از سبک تنفس خورشید، مبارزه خوبی علیه آنها انجام داد. این سبک تنفس، سبک اصلی است که توسط یوروییچی توسعه داده شده، اما تسلط بر آن نیاز به مهارت زیادی دارد. تانجیرو هرگز نتواسته بود مانند شیطان کش افسانهای، یوروییچی، به طور کامل آن را مسلط شود، اما به تدریج توانایی خود را برای استفاده از آن بهبود میبخشد، که به او کمک میکند تا در نبرد نهایی خود علیه شیاطین پیروز شود. در آرک دهکده شمشیربازان، او هنوز در حال یادگیری نحوه کنترل آن بود، اما حتی در آن زمان هم توانست چند تا از نسخههای هانتنگو را با یک ضربه شکست دهد.
البته، این موفقیت همچنین به لطف نزوکو است که شمشیر او را به آتش کشید و آن را قرمز کرد، و نیروی لازم برای او را فراهم آورد. تمامی شیاطین ماههای بالایی خون موزان را دارند، بنابراین آنها افکار و خاطرات مشابهی با منشأ شیاطین، یعنی موزان، دارند. به محض اینکه نسخهها تانجیرو را با گوشوارههای هانا فودا و شمشیر قرمز روشن میبینند، به یاد وحشتی میافتند که موزان هنگام مواجهه با یوروییچی حدود پنج قرن پیش تجربه کرده بود.
فصل یک، قسمت نوزدهم
“هینوکامی”
فصل اول انیمه شیطان کش طولانیترین فصل بود و فراز و فرودهای زیادی داشت. در آرک کوه ناگاگومو، تانجیرو و تیمش با یکی از ۱۲ کیزوکی، شیطان ماه پایین پنجم روبرو شدند. به عنوان کسی که خون موزان را مصرف میکند، رئی نه تنها قوی بود بلکه چندین شیطان قدرتمند هم داشت که طبق خواستههای او عمل میکردند. تانجیرو و نزوکو در برابر رئی گرفتار شدند و قادر به انجام یک ضد حمله نبودند.
در لحظه بحرانی، تانجیرو همچنین از تکنیک تنفس خورشید خود استفاده میکند، تکنیکی که پدرش به او به عنوان یک فرم رقص آموخته بود. صحنه انیمیشنی فوقالعاده زیبا است و یکی از زیباترین دنبالههای انیمیشنی در انیمههای مدرن به شمار میرود. علاوه بر این، درست قبل از اینکه تانجیرو حمله را آغاز کند، نزوکو هنر شیطان خون خود را بیدار کرده و به او کمک میکند.
آنچه حتی بیشتر قابل تحسین است این است که تانجیرو تمام این کارها را با یک شمشیر شکسته انجام میدهد، که رشد او به عنوان یک شکارچی شیطان را بیشتر نمایان میکند. همراه با موسیقی متن آرامشبخش، لحظهای که تانجیرو از قدرت واقعی خود برای حمله به یکی از قدرتمندترین شیاطین موجود استفاده میکند، تاثیرگذار واقع میشود.
فصل سه، قسمت یازدهم
“یک پیوند متصل: سپیدهدم و اولین نور”
فینال یک ساعته آرک دهکده شمشیربازان نقطهعطف بزرگی در زندگی نزوکو است، زیرا ثابت میکند که احتمال تحقق وعدهی تانجیرو وجود دارد. مبارزه پر هرجومرج با شیطان ماه چهارم سرانجام با شکستن سپیدهدم پایان مییابد، اما این تنها به لطف نزوکو ممکن شد. در نهایت، هر وقت اوضاع سخت میشود، نزوکو همیشه پشت تانجیرو است، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.
هنگامی که هانتنگو در حال تعقیب روستاییان بود، تانجیرو تصمیم گرفت که از نزوکو در برابر نور خورشید محافظت کند. نزوکو او را از خود دور کرد تا او بتواند وظیفهاش را انجام دهد، اما این تقریباً به قیمت جانش تمام شد. وقتی تانجیرو شیطان را شکست میدهد، شروع به عزاداری برای خواهرش میکند و فکر میکند که او به خاکستر تبدیل شده است. با این حال، او هرگز تصور نمیکرد که نزوکو آزادانه زیر نور خورشید در برابرش بایستد.
نزوکو اولین شیطانی است که در طول هزار سال توانسته بر نور خورشید غلبه کند و موزان نمیتوانست خشمگینتر از این باشد. این صحنه همچنین پیشگوییای از آنچه که در آینده قرار است اتفاق بیفتد است، زیرا منشأ شیاطین حالا بیشتر از هر زمانی میخواهد نزوکو را به چنگ بیاورد. علاوه بر این، صحنه مذکور پایان گرم و دلگرمکنندهای برای یک مبارزه بزرگ با یک شیطان قدرتمند است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید