-
0/10
نگاهی به بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه
آینهای برای قهرمان اصلی
بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه گاهی به عنوان یاریدهنده، گاهی به عنوان رقیب و گاهی حتی به عنوان وجدان بیدار قهرمان و شخصیت اصلی در خط داستانی انیمه ظاهر میشوند.
بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه، آنانی هستند که نه تنها در سایه که در کنار قهرمان اصلی میدرخشند و گاه حتی عمق و غنای بیشتری از او پیدا میکنند. این شخصیتها تنها یک همراه ساده نیستند، بلکه با انگیزهها، آرزوها و تضادهای درونی خود، ستون فقرات داستان را میسازند و به جهان داستانی جان میبخشند. قدرت یک شخصیت مکمل بزرگ در این است که میتواند به عنوان آینهای برای قهرمان اصلی عمل کند، نقاط قوت و ضعف او را برجسته سازد و مسیر رشدش را هموار کند.
بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه گاهی به عنوان یاریدهنده، گاهی به عنوان رقیب و گاهی حتی به عنوان وجدان بیدار قهرمان و شخصیت اصلی در خط داستانی انیمه ظاهر میشوند. یک مکمل بهیادماندنی، پیشینهای غنی و سفر شخصیتی مستقل دارد که او را فراتر از یک ابزار روایی صرف قرار میدهد. حضور آنها است که ماجرا را باورپذیر میکند، احساسات را برمیانگیزد و لحظههای بهیادماندنی خلق مینماید. در نهایت، یک شخصیت مکمل برتر کسی است که حتی در غیاب قهرمان اصلی، حضوری تأثیرگذار و غیرقابل انکار داشته باشد و ردپای او برای همیشه در خاطر طرفداران باقی بماند.
Aki Hayakawa
کارکتر شناخته شده با نام آکی (Aki) که به عنوان یکی از بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه شناخته شده است، نقش اصلی دوم بخش عمدهای از آرک ایمنی عمومی (Public Safety) در انیمه مرد ارهای (Chainsaw Man) میباشد. آکی یک شکارچی شیطان حرفهای است که برای حفظ امنیت عمومی، به عنوان عضوی از بخش ویژه توکیو ۴ (Tokyo Special Division 4) کار میکند. آکی که به عنوان یک کارکتر جدی و بسیار توانا طراحی شده است، به طور کامل بر روی پیدا کردن و کشتن شیطان تفنگ (Gun Devil) متمرکز شده است و به همین خاطر نیز، به خود اجازه هیچ گونه لذت شخصی را نمیدهد.
شیطان تفنگ، یکی از قدرتمندترین و مخوف ترین شیطانها است؛ زمانی که این موجود برای اولین بار در خط داستانی این انیمه حضور پیدا کرد، جان بیش از یک میلیون نفر را تنها در پنج دقیقه اول حضور خود گرفت. از جمله قربانیان این حادثه، پدر، مادر و برادر کوچکتر آکی بودند. در طول داستان انیمه مرد ارهای، آکی بارها و بارها به زمانی فکر میکرد که این شیطان به خانواده او درست در زمانی حمله میکند و آنها را از او میگیرد که او و برادر کوچکترش، تایو (Taiyo)، در حال برف بازی بودند.
Reigen
آراکاتا رِیگِن، معروف به «ریگن بزرگرو»، بدون شک یکی از بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه است. او خود را بزرگترین روانشناس و غولشناس قرن معرفی میکند و دفتری کوچک برای حل مشکلات فراطبیعی راه انداخته است. اما حقیقت این است که ریگن فاقد کوچکترین توانایی ماوراءالطبیعه است و تمام شهرت او بر پایه فریب، بلوف زدن و استفاده هوشمندانه از اطلاعات عمومی استوار شده است.
آنچه ریگن را به شخصیتی فوقالعاده تبدیل میکند، نه تواناییهایش، که درک عمیق او از ذات انسان است. او در پشت نقاب یک شیاد خودشیفته، در واقع مربیایی دلسوز و فردی بهغایت خردمند است که بهترین توصیههای زندگی را به شاگرد جوان و قدرتمندش، شیگئو، ارائه میدهد. ریگن نماد فردی است که با هوش اجتماعی بالا، مهارتهای کلامی و قلبی بزرگتر از هر قدرت جادویی، تبدیل به قهرمانی واقعی میشود. شخصیتپردازی منحصربهفرد و طنز خاص او، باعث شده ریگن نه تنها محبوبیتی برابر شخصیت اصلی پیدا کند، بلکه به نمادی از یک ضدقهرمان دوستداشتنی تبدیل شود.
Asirpa
آسیرپا یکی از منحصربهفردترین و بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه است. او یک دختربچه باهوش و شجاع از قوم بومی آینو است که در جنگلهای هوکایدو زندگی میکند. آسیرپا در جستوجو برای کشف حقیقت مرگ پدرش، با سایچی سوگیموتو، یک سرباز بازمانده از جنگ، همراه میشود و سفری پرخطر را برای یافتن گنجینهای از طلا آغاز میکند.
دانش عمیق آسیرپا از طبیعت و فرهنگ غنی قوم آینو، مهمترین نقطه قوت این گروه دو نفره است. او با مهارتهای فوقالعاده در شکار، بقا در طبیعت و شناسایی گیاهان و جانوران، نه تنها یک راهنمای قابل اعتماد، بلکه یک شکارچی مهلک به شمار میآید. شخصیت او ترکیبی جذاب از معصومیت یک کودک و خردی فراتر از سنش است. آسیرپا با کنجکاوی ذاتی و روحیه مقاومش، در عین حال که به فرهنگ و سنتهای اجدادی خود سخت پایبند است، با دنیای بیرون نیز با ذهنی باز برخورد میکند. این شخصیتپردازی غنی و احترام عمیق انیمه به نمایش جزئیات فرهنگ آینو، آسیرپا را به چهرهای فراموشنشدنی تبدیل کرده است.
Yukinoshita Yukino
یوکینوشیتا یوکینو، یکی از پیچیدهترین و بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه است. او دانشآموزی تیزهوش، باوقار و فوقالعاده مستقل است که در نگاه اول، فردی سرد، منتقد و غیرقابلدسترس به نظر میرسد. یوکینو به دلیل زیبایی خیرهکننده، هوش سرشار و شخصیت قویاش، در مدرسه به عنوان یک “الهه” مورد احترام و ترس همکلاسیهایش است.
با این حال، تصویر عمومی یوکینو تنها پوستهای است برای محافظت از دختری که در زیر این سطح، با آسیبپذیریها و تناقضهای درونی خود دستوپنجه نرم میکند. او که در سایه موفقیتهای خواهر بزرگترش قرار دارد، همواره در تلاش است تا هویت مستقلی برای خود بسازد. عضویت او در “کلوپ خدمات داوطلبانه” به همراه هاچیمان و یوییگاهاما، نقطه آغاز تغییرات بزرگ در زندگیاش است. در طول داستان، ما شاهد رشد تدریجی یوکینو هستیم؛ او کمکم میآموزد که به دیگران اعتماد کند، دوستی واقعی را تجربه نماید و با ترسها و آرزوهای درونی خود روبرو شود. صداقت بیپرده او و تمایل عمیقش برای “چیزی حقیقی”، او را به شخصیتی بهیادماندنی و بسیار محبوب تبدیل کرده است.
Griffith
کارکتر Griffith در انیمه زیبا و دیدنی Berserk، در ابتدا تنها کودکی فقیر و در عین حال، جاهطلب بود که آرزوی پادشاه شدن را در سر میپروراند. این آرزو تا بزرگسالی هم در ذهن او باقی ماند و هیچگاه به فراموشی سپرده نشد. با پیش رفتن داستان، این کارکتر برای تحقق اهداف خود، گروه شاهینها را تاسیس کرد و رفتاری سلطنتی در پیش گرفت. اما گریفیث، به طور مداوم، خواستههای خود را در اولویت قرار میداد و برای دوستانش هیچ اهمیتی قائل نبود.
نداشتن هیچ گونه وابستگی عاطفی به دوستان و بیتفاوتی بیش از حد کارکتر گریفیث نسبت به دیگران، باعث میشد که او تصمیم بگیرد از آنها در مسیر رسیدن به خواستههای خود استفاده کند و به این ترتیب، تا جایی که برایش امکان داشت، ذهن افراد را دستکاری میکرد تا در نهایت بتواند به جایگاهی که همواره آرزویش را داشته است، دست پیدا کند؛ حتی اگر به دست آوردن این جایگاه، به قیمت قربانی کردن دوستان خود تمام میشد و به همین خاطر، این کارکتر نیز به طور قطع در لیست بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه جایگاهی ویژه را به خود اختصاص میدهد.
L
اِل (L) که با نام واقعی الیور ریور شناخته میشود، بدون شک یکی از نمادینترین و باهوشترین شخصیتهای کاراگاهی در تاریخ انیمه است. او که یک مشاور تحقیقاتی مرموز و نابغه است، برای رسیدن به مجرمین از طریق تحلیلهای منطقی و شهودی بینظیرش شهرت جهانی دارد. ظاهر عجیب و غریب اِل — با آن موهای ژولیده، حلقههای تیره زیر چشمانش، و نحوه نشستنِ قوزکرده — کاملاً در تضاد با نبوغ خارقالعاده و ذهن پیچیده او است.
ال در طول مجموعه، برای ردیابی و مقابله با «کیرا» (لایت یاگامی) — که خود نابغهای در سطح اِل است — وارد یک نبرد فکری و روانی بسیار پیچیده میشود. روشهای غیرمتعارف او، مانند پخش پیام از طریق یک گروگانگیری درسیمَثَلوار، یا آزمایش مستقیم با گذاشتن جان خود در معرض خطر، همیشه بیننده را مجذوب خود میکند. اِل عادتهای عجیبی مانند خوردن تنها شیرینی و دسر، و نگهداشتن وسایل با حالت خاصی دارد که بر شخصیت منحصربهفرد و غیرقابل پیشبینی او تأکید میکنند. این نابغه تنها و مرموز، تا پای جان برای اثبات حقیقت و عدالت میایستد و حضورش «دفتر مرگ» را به یکی از مهیجترین رویاروییهای ذهنی در انیمه تبدیل میکند.
Ei Sei
ئی سِی، که با نام تاریخی چین شی هوانگ نیز شناخته میشود، شخصیت اصلی انیمه «کینگدم» و پادشاه جوان ایالت چین است. او در ابتدا به عنوان فردی آرمانگرا و مصمم معرفی میشود که رویای متحد کردن تمام ایالتهای جنگزده چین و ایجاد یک امپراتوری بزرگ و صلحآمیز را در سر دارد. این آرمانگرایی ریشه در خاطرات تلخ کودکی او دارد؛ زمانی که به عنوان گروگان در ایالت ژائو نگهداری میشد و از نزدیک شاهد رنج و فلاکت مردم عادی بود.
با پیشرفت داستان، ئی سِی به تدریج از یک پادشاه خام و احساساتی به فرمانروایی کاریزماتیک، مصمم و بیپروا تبدیل میشود. او حاضر است برای رسیدن به آرمان خود، دست به اقدامات جسورانه و حتی بیرحمانه بزند. شخصیت ئی سِی ترکیبی پیچیده از آرمانگرایی و عملگرایی است. او از یک سو عمیقاً به مردمش و ایجاد دنیایی بهتر عشق میورزد و از سوی دیگر درک میکند که برای رسیدن به این هدف، باید قدرت مطلق را به دست آورد و از جنگ و درگیری هراسی نداشته باشد. این تضاد درونی، او را به یکی از بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه تبدیل کرده است.
Kageyama Tobio
کاگهیاما توبیو، که با لقب «سلطان زمین» شناخته میشود، یکی از شخصیتهای اصلی و محوری در انیمه هائیکیو!! است. او در ابتدا به عنوان یک نابغه خودخواه و غیرقابلتحمل در زمین والیبال معرفی میشود که تنها به بردن میاندیشد و هیچ توجهی به احساسات همتیمیهایش ندارد. این ویژگیها باعث میشود تا در دوره راهنمایی از سوی همتیمیهایش طرد شود.
با پیوستن به دبیرستان کاراسونو، سفر تحول آمیز کاگهیاما آغاز میشود. در اینجا او با شویو هیناتا روبرو میشود که رقیبی سرسخت و همتیمیای الهامبخش برای او است. تحت تأثیر فلسفه والیبال در کاراسونو، کاگهیاما به تدریج میآموزد که چگونه نه تنها یک ست کننده نابغه، بلکه یک همتیمی واقعی باشد. او یاد میگیرد که به دیگران اعتماد کند و درک میکند که والیبال یک ورزش تیمی است، نه نمایشی انفرادی. پشت ظاهر سرد و جدی کاگهیاما، اشتیاقی سوزان برای والیبال و میل عمیقی برای پیشرفت دائمی نهفته است. توانایی خارقالعاده او در تحلیل میدان و ستزنی بینظیر، همراه با رشد شخصیتی چشمگیرش، او را به یکی از بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه تبدیل کرده است.
Killua Zoldyck
کیلوا زُلدیک، بدون شک یکی از محبوبترین و بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه است. او که از خاندان معروف و مرموز زُلدیک میآید، از همان کودکی به عنوان یک قاتل حرفهای آموزش دیده است. با این حال، کیلوا برخلاف خواهران و برادرانش، عمیقاً از این حرفه خانوادگی بیزار است و آرزوی یک زندگی عادی و دوستیابی مانند یک نوجوان معمولی را در سر میپروراند. ملاقات او با گون فریکس، نقطه عطف زندگیاش محسوب میشود. دوستی صمیمانه و بیریای این دو، هسته مرکزی داستان را تشکیل میدهد.
کیلوا در کنار گون، برای اولین بار معنای واقعی دوستی، فداکاری و اعتماد را درک میکند. او که در ابتدا تنها به عنوان محافظ گون عمل میکرد، به تدریج به فردی تبدیل میشود که برای حفظ این دوستی ارزشمند، حاضر است از جان خود بگذرد. ترکیب مهارتهای مرگبار مبارزه، سرعت فوقبشری و هوش تحلیلی بالا با روحیهای آسیبپذیر و نیازمند به محبت، از کیلوا شخصیتی چندبعدی و بهیادماندنی ساخته است. سفر او برای رهایی از سلطه خانوادهاش و یافتن هویت واقعی خود، یکی از جذابترین بخشهای داستان هانتر x هانتر است.
Sasuke Uchiha
ساسکه اوچیها برادر کوچکتر ایتاچی اوچیها در انیمه جذاب و دیدنی ناروتو (Naruto) است. با توجه به پیشینه غمگینی که ایتاچی داشت، میتوان حدس زد که سرگذشت برادرش نیز به همان اندازه دلخراش است. این کارکتر که به عنوان یکی دیگر از بهترین شخصیت های مکمل در تاریخ انیمه شناخته شده است، در کودکی شاهد نابودی تک تک افراد قبیلهاش بود و زمانی که به خانه رسید، برادرش را بالای سر جسد پدر و مادرش دید. او در آن لحظه پی برد که برادر بزرگترش قبیله را نابود کرده و جان پدر و مادرش را نیز گرفته است.
ساسکه زمانی که دلیل قتلعام قبیله و پدر و مادرش توسط برادرش را فهمید، از دهکده مخفی برگ به خاطر کاری که با برادرش کرده بودند، با همه وجود متنفر شد. ساسکه کل دوران کودکی و نوجوانیاش، تا درست قبل از اینکه برادرش را از دست داد، به دنبال گرفتن انتقام از او سپری کرد. او در نهایت یاد گرفت از تمام جوتسوهای قدرتمند استفاده کند، اما آسیبی را که دهکده مخفی برگ به او و برادرش وارد کرده بود را هیچگاه از یاد نبرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید