بهترین بازیهای AAA که احتمالاً هرگز تجربه نکردهاید
چطور ممکنه اینارو از دست داده باشید؟!
بازیهای AAA این روزها فضای خاص و متفاوتی دارند. اغلب به آنها به چشم آثار تقلیدی و تکراری نگاه میشود که هیچ چیز منحصربهفرد یا خلاقانهای ارائه نمیدهند. با این حال، این بازیها معمولاً بهصورت انبوه برای گیمرهای جریان اصلی فروش میروند، اما از سوی کسانی که خود را در دستهی «هاردکور» میدانند، اغلب نادیده گرفته میشوند. اینجا چند نمونه از بهترین بازیهای AAA را معرفی میکنیم که شاید بازی نکرده باشید، اما ارزش بازگشت و تجربه کردن را دارند.
ممکن است خیلیها از تجربهی بعضی بازیهای AAA که واقعاً فوقالعاده هستند، محروم بمانند. این موضوع میتواند به دلیل نقدهای ضعیف یا تبلیغات ناکافی باشد، اما مطمئنم که در فضای بازیهای AAA تعداد زیادی اثر وجود دارد که افراد کمی آنها را تجربه کردهاند. ما قرار است به سراغ مجموعهای از بازیها برویم که یا زیر سایهی بازی دیگری قرار گرفتند، یا صرفاً در زمان نامناسبی عرضه شدند و فرصت دیدهشدن پیدا نکردند.
بازی Ryse: Son of Rome
بازی Ryse: Son of Rome قرار بود عنوانی باشد که باعث فروش بالای کنسول Xbox One شود. اما نتوانست به این شهرت و انتظار برسد و در نقدها بهشدت کوبیده شد، عمدتاً به این دلیل که بسیار کوتاه بود. این انتقاد بیراه هم نبود، اما امروزه میتوانید این بازی را با قیمتی بسیار پایین، چه روی PC و چه روی کنسول Xbox One پیدا کنید. چیزی که دریافت میکنید، یک بازی اکشن فوقالعاده است، هرچند کوتاه. در نقش Marius بازی میکنید و وارد ماجرایی کاملاً شبیه فیلمهای هالیوودی در روم باستان میشوید، بهعنوان یک ژنرال که به دنبال انتقام است. داستان به شکلی منحصربهفرد روایت میشود؛ شما در طول بازی، خاطرات نبردهایی را بازگو میکنید که در نهایت به گرفتار شدنتان در یک اتاق همراه با شخصیت دیگری در ابتدای بازی منتهی شدهاند.
آن نبردها واقعاً فوقالعادهاند، با تغییراتی در سیستم مبارزات سبک Arkham که در آن، ضربه زدن در لحظه مناسب، زنجیره کردن کامبوها، دفع حملات (parry) و اعدامها اهمیت بالایی دارند. صحنههای اکشن فوقالعاده تماشایی هستند؛ مخصوصاً زمانی که در لحظه اعدامها، زمان به سبک فیلم 300 آهسته میشود تا نابودیهای خونین را به نمایش بگذارد. به طور کلی، گرافیک بازی حتی امروز هم شگفتانگیز است. این عنوان به اندازه یک آخر هفته سرگرمی فراهم میکند، اما بدون شک ارزش تجربه را دارد، چون یکی از بهترین بازیهای AAA کمتر شناختهشده و دستکمگرفتهشده محسوب میشود.
بازی Horizon Forbidden West
بازی Horizon Forbidden West یک عنوان عالی است که صرفاً به این دلیل نادیده گرفته شد که درست هفته قبل از هیولای بیرقیب بازی Elden Ring عرضه شد. مردم چندان تمایلی نداشتند دو هفته متوالی هر بار 70 دلار برای بازیها هزینه کنند و با توجه به شهرت استودیو FromSoftware، واضح بود که پول مصرفکنندگان به کدام سمت خواهد رفت. این انصاف نیست، چون بازی Horizon Forbidden West واقعاً یک بازی فوقالعاده است. احتمالاً هنوز هم زیباترین بازی ساخته شده تاکنون است و داستان اصلی این نسخه بهمراتب جذابتر از نسخه اول است.
مبارزات در این بازی بسیار متنوعتر هستند و نیازمند استراتژیهای مختلفی برای مقابله با تعداد زیادی از موجودات رباتی عظیمالجثهای است که در طول بازی با آنها روبرو میشوید. برخی از مبارزات به قدری گسترده و بزرگ هستند که حتی بازی Monster Hunter را هم کم میآورند. در اکثر سالها، بازی Horizon Forbidden West شایستهی کسب عنوان بهترین بازی سال بود، اما در سال 2022، بازی Elden Ring تمام بازیها را تحتالشعاع قرار داد و بازی Horizon Forbidden West هیچ شانسی برای تبدیل شدن به موفقیت بزرگی که احتمالاً میبایست میشد، نداشت.
بازی The Order: 1886
بازی The Order: 1886 بهترین بازی در دسته آثاری است که در ده سال گذشته کمتر از 10 ساعت طول کشیدهاند. این جایگاه خاص و منحصربهفردی است، اما من تا زمانی که کسی تصمیم به ساخت دنبالهای برای این بازی نگیرد، همچنان از آن دفاع خواهم کرد. داستانی عالی، بصری چشمگیر و در کل، یکی از بهترین بازیهای شوتر سومشخص ساخته شده است. گذشته از اغراقها، چیزی که در این بازی دارید، تفسیر فوقالعادهای از اساطیر آرتوری است؛ جایی که The Order نسخهای از شوالیههای میزگرد به سبک استیمپانک است و شما نقش Gallahad را ایفا میکنید.
این داستان درباره گرگینهها، خونآشامها، خیانت و سیاست است که همه در عرض 10 ساعت روایت میشود، و البته به دلایل خوبی. بازی بهطور کامل تمام نشده است. پایان آن در واقع یک پایان واقعی نیست، بلکه صرفاً نوعی اشاره و وسوسه برای دنبالهای است که احتمالاً هرگز ساخته نخواهد شد. اما تا آن لحظه، صحنههای فوقالعادهای خواهید دید، مکانیکهای تیراندازی سومشخص خلاقانه و عالی را تجربه میکنید و در کل، یک شوتر بسیار خوب خواهید داشت که برای یک آخر هفته سرگرمکننده است و شما را کنجکاو میگذارد که ادامه داستان چه بوده است.
بازی Sleeping Dogs
بازی Sleeping Dogs یک اثر استادانه است که بسیاری از بازیکنان هنگام انتشار آن را از دست دادند. این بازی یک سال پیش از انتشار بسیار مورد انتظار بازی Grand Theft Auto 5 عرضه شد، بنابراین شاید مردم ظرفیت کافی برای تجربه یک درام جنایی جهانباز دیگر نداشتند. به هر حال، آنها فرصت تجربه چیزی خاص را از دست دادند. شما در نقش Wei-Shen بازی میکنید، یک مأمور مخفی که به داخل یک گروه جنایی نفوذ کرده و درگیر یک جنگ قلمرویی همراه با پیچشها و اتفاقات کلاسیک میشود. نقطه اوج بازی مبارزات آن است که به نظر من حتی بازیهای Arkham را هم پشت سر میگذارد. مجموعه حرکات شما در طول بازی رشد میکند، اما حرکتهای پایهای شامل گرفتن، دفع ضربهها (counter) و حملات ضعیف و قوی کاملاً کافی هستند و همچنین میتوانید از حملات محیطی نیز استفاده کنید.
مبارزات آن بسیار بیرحم و واقعگرایانه است، که بهطرز شگفتآوری با دنیای بازی هماهنگ بوده و هیجان و حساسیت مأموریتها را بالا میبرد. داستان بازی هم فوقالعاده و با بازیگری بسیار خوب روایت شده و در کل، حس یک بازی است که میتوانست تبدیل به یک موفقیت بزرگ شود. اما متأسفانه فروش بازی این موضوع را تأیید نکرد. احتمال کمی وجود دارد که دنبالهای برای این بازی ساخته شود، اما من همچنان امیدوارم، چون این یک بازی عالی است که آنقدر که باید مورد توجه و محبت قرار نگرفته است.
بازی Mad Max
بازی Mad Max اثری است که مطمئنم احتمالاً شما بازی نکردهاید. شاید حتی نمیدانستید چنین بازیای منتشر شده، بهدلیل تبلیغات بسیار کمرمق آن و اینکه دنیای بازی و شبکههای اجتماعی در آن زمان هنوز آنقدر به هم نرسیده بودند. این بازی پس از فیلم Mad Max: Fury Road عرضه شد، اما احتمالاً کمی دیرتر از زمان اوج محبوبیت فیلم، که باعث شد نتواند از آن شهرت بهرهمند شود. ضمن اینکه روز انتشار آن همزمان بود با بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain، پس واقعاً میتوان گفت که بازی از همان ابتدا فرصت موفقیت نداشت. با این حال، خود بازی تصویری فوقالعاده از دنیای Mad Max ارائه میدهد و گرچه داستان آن خارج از فضای فیلم است، اما کاملاً در کنار فیلمها حس و حال مناسبی دارد.
شما در نقش Max بازی میکنید و مأموریتتان پیدا کردن Plains of Silence است. در مسیر، با گروه War Boys روبرو میشوید و هرجومرج آغاز میشود. مبارزات بازی هم در خودرو و هم در مبارزات تنبهتن انجام میشود و یکی از بهترین نمونهها در ژانر جهانباز است. مبارزات تنبهتن به شکلی شگفتانگیز عالی طراحی شدهاند؛ سیستم مبارزهی آن بر پایه سبک بازیهای Arkham است که باعث شده درگیریها بسیار خشن و کوبنده به نظر برسند و شما هر ضربه را به خوبی احساس کنید. مبارزات با خودرو هم بسیار هیجانانگیز است؛ شما میتوانید وسیله نقلیهتان را به سطوحی دیوانهوار ارتقا دهید تا در جادههای باز به War Boys که میخواهند شما را از بین ببرند، ویرانی برسانید. این بازی عنوان فوقالعادهای است که در زمان نامناسبی عرضه شد و امروزه معمولاً با تخفیف برای کسانی که کنجکاوند، در دسترس است.
بازی Deathloop
شما بازی Deathloop را بازی نکردید چون انتظار داشتید بازی Dishonored 3 باشد. طرفداران آن سری به دنبال دنبالهای واقعی برای آن فرنچایز فوقالعاده بودند، اما استودیو Arkane Austin مسیر متفاوتی را انتخاب کرد و بازیای ساخت که ترکیبی از سبکهای روگلایک و شبیهساز محیطی (immersive sim) است. مفهوم بازی این است: شما زنده میمانید، میمیرید، و روز را دوباره از ابتدا تکرار میکنید. این مفهوم بهتنهایی ورود به بازی را برای بسیاری از بازیکنان سخت میکند و دلیل بزرگی است که بازی نتوانست به موفقیت تجاری برسد. با وجود نقدهای عالی، بازی Deathloop در سال 2021 و با تقریباً هیچ رقیبی، چندان موفق نبود. بازی در پایان سال شانس دریافت جوایز را داشت، اما هرگز نتوانست به مخاطب وسیعی دست پیدا کند.
اما خود بازی واقعاً بسیار سرگرمکننده است، چون مبارزات آزاد و باز که سری بازیهای Dishonored به خاطر آن شناخته میشد، اینجا هم دوباره در نسل جدید حضور دارد. شما تعداد زیادی سلاح برای بازی کردن خواهید داشت، همراه با قدرتهای جالبی که میتوانید در مسیر مبارزه و حل معمای جزیرهای که در آن گرفتار شدهاید، از آنها استفاده کنید. شخصیت منفی اصلی بازی Julianna است که به طور دورهای ظاهر میشود و سعی میکند شما را بکشد. هدف و انگیزه او تا پایان بازی بهطور کامل فاش نمیشود و وقتی بالاخره به آنجا میرسید، تجربهای ذهنچرخان برایتان خواهد بود. کشف راههای بهتر برای موفقیت در هر بار تلاش، هیجانانگیز است و اگرچه گیمپلی چندان نوآورانه نیست، تجربه کلی بازی منحصربهفرد و ارزشمند است.
بازی Senua’s Saga: Hellblade 2
بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 بازیای بود که مدتها در راه بود و شاید در این مورد خاص، بیش از حد طول کشید. پس از موفقیت چشمگیر نسخه اول، هیجان برای دنباله بسیار بالا بود، اما ساخت دنباله توسط استودیو Ninja Theory هفت سال به طول انجامید. وقتی بازی منتشر شد، استقبال چندان پرشوری از آن نشد. این بازی قطعاً کوتاه است، اما بهخاطر گرافیک خیرهکننده و مبارزات قوی، ارزش تجربه کردن را دارد. بازی به بهترین شکل ممکن حس یک فیلم تعاملی را القا میکند، این بار با محیطهای متنوعتر و داستان خوبی که روی آن قرار گرفته است.
بزرگترین پیشرفت نسبت به بازی اول در بخش مبارزات است، که این بار بسیار سینماییتر شده و حرکات بیشتری در اختیار Senua قرار دارد. بازی قطعاً کوتاه است، اما همان چیزی که وجود دارد، هنوز هم بسیار جذاب است. فکر میکنیم این موضوع که طرفداران 7 سال منتظر ماندند تا فقط 7 ساعت گیمپلی دریافت کنند، برای بسیاری ناخوشایند بود و در نهایت باعث شد مردم چندان علاقهمند نباشند پول زیادی بابت بازیای بدهند که این میزان گیمپلی در دنیای بازیهای امروزی قابل قبول نیست.
بازی Watch Dogs: Legion
سال 2020 یکی از شلوغترین سالها در دنیای بازی بود، با عناوینی مثل بازی Ghost of Tsushima، بازی The Last of Us: Part II و بازی Cyberpunk 2077 که فضای زیادی برای درخشش سایر بازیها باقی نمیگذاشتند. فکر میکنیم همین یکی از دلایل نادیده گرفته شدن Watch Dogs: Legion باشد. این بازی به خوبی نسخه اول سری نیست، اما قطعاً کارهای بسیار جالبی انجام میدهد که بسیاری از بازیهای جهانباز حتی تلاش هم نمیکنند انجام دهند. سیستم جذب نیرو در این بازی یکی از برجستهترین ویژگیهاست، به طوری که هر کسی که در خیابان میبینید میتواند یک نیروی بالقوه برای تیم شما باشد. این کار با استفاده از سیستمی به نام procedurally generated انجام میشود که به NPCها تخصص و مأموریت وفاداری اختصاص میدهد تا آنها را به سمت شما جذب کند و همین باعث ایجاد ترکیبهای خندهدار و اغلب جالبی میشود.
این بازی مفهوم داستان شخصی را حذف میکند و به جای آن تمرکز را روی مدیریت یک تیم میگذارد، جایی که اگر هر عضوی را از دست بدهید، آن شخصیت برای همیشه حذف میشود (permadeath). اعضای تیم میتوانند از کارگران ساختمانی تا مادربزرگها باشند و گیمپلی به شدت بسته به کلاس شخصیت انتخاب شده تغییر میکند. گیمپلی بسیار سرگرمکننده است و بسته به اینکه چه کسی را جذب میکنید، گزینههای متنوعی از جمله مخفیکاری، هک کردن و مبارزات تمامعیار را در اختیار دارید. محتوای قابل دانلود (DLC) شخصیت Aiden از بازی اول را بازمیگرداند تا داستان او را به پایان برساند، که این تجربه را بسیار ارزشمند میکند چون از آن نقطه به بعد میتوانید کل بازی را با او انجام دهید.
بازی Assassin’s Creed Rogue
بازی Assassin’s Creed: Rogue هنگام عرضه بهعنوان فرزند فراموششده این فرنچایز شناخته شد. این بازی همزمان با بازی Assassin’s Creed Unity منتشر شد و اگرچه در برخی جنبهها تحسین شد، اما عمدتاً فراموش شد. آنهایی که در آن زمان هنوز روی کنسولهای نسل قبل مثل کنسول Xbox 360 و کنسول PS3 گیر کرده بودند، بازی Assassin’s Creed Rogue را بهعنوان بازی مخصوص خود داشتند. این بازی یکی از منحصربهفردترین عناوین فرنچایز به شمار میرود. برای اولین بار، بازی یک تمپلر را محور داستان خود قرار میدهد؛ شما در نقش Shay Patrick Cormac بازی میکنید که در ماموریتی برای انتقامجویی علیه Assassins قرار دارد و مشخص میشود آنها آنقدرها هم خوب نیستند.
گیمپلی در بسیاری از جنبهها شبیه بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag است، از مبارزات دریایی گرفته تا مبارزات پیاده، اما آن چیزی که این بازی را ارزشمند میکند، داستان آن است. مانند بسیاری از بازیهای این فهرست، طول بازی نسبتاً کوتاه است، اما تجربه بسیار سرگرمکنندهای است که ببینید تمپلرها چگونه کار میکنند و با بازی در نقش آنها، دشمن را بهتر بشناسید. این بازی پیامدهای جالبی برای بقیه سری دارد که هرگز به آن شکل که باید، به طور کامل کاوش نشدهاند.
بازی Titanfall 2
بازی Titanfall 2 بازیای است که خیلیها دربارهاش حرف میزنند، اما احساس میکنم هنوز تعداد زیادی از افراد آن را بازی نکردهاند. اگر همه این بازی را تجربه کرده بودند، احتمالاً اتفاقی مثل برگزاری یک رژه یا اعتراض برای ساخت دنبالهای برای این بازی میافتاد؛ چیزی که قطعاً رخ میداد، چون این بازی خیلی خوب است که نادیده گرفته شود. بازی Titanfall 2 احتمالاً بهترین کمپین شوتر اول شخص تمام تاریخ را دارد، با صحنههای هیجانانگیز، ایدههای فوقالعاده مثل مأموریتی با قابلیت تغییر زمان، و تجربهای پرهیجان و پر انرژی به طور کلی.
مکانیکهای تیراندازی در این بازی فوقالعاده است، اما استفاده از تایتانها—آن رباتهای غولپیکر—بینظیر است. معمولاً رباتها در بازیهای شوتر اولشخص جواب نمیدهند، اما اینجا به بهترین شکل ممکن کار میکند و انتقال بیوقفه از حالت پیادهروی به سوار شدن روی تایتان واقعاً دیدنی است. بخش چندنفره بازی هم عالی بود، اما تمرکز اصلی روی کمپین است که به همان اندازه بهترین بازیهای AAA با بودجه بالا، خوب، چشمگیر و پرهیجان است.
به انتها فهرست بهترین بازیهای AAA که احتمال دارد آنها را تجربه نکرده باشید، رسیدیم ولی از این لحظه به بعد دیگر مطمئن شدید که اگر آب دستتان است باید آن را کنار بگذارید و به سراغ تجربه بازیهای بالا بروید. حال به نظر شما جای چه بازیهای دیگری در فهرست بالا خالی است؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید