رتبه بندی نسخههای لکس لوتر بر اساس وفاداری به کمیکها
وقتی اسنایدر درکی از کمیکها ندارد
به بهانه اکران فیلم Superman در سالنهای سینما، تصمیم گرفتیم تمامی نسخههای لکس لوتر را بر اساس وفاداری به کمیک بوکها رتبه بندی کنیم.
سوپرمن طی دهههای گذشته مقابل ابرشرورها و شرورهای متعددی ایستاده اما احتمالاً هیچ کدامشان به شهرت لکس لوتر (Lex Luthor) نیستند؛ تاجری باهوش، ثروتمند و قدرتمند که هیچ هویت مخفیای نداشته و بصورت آشکارا به مخالفت با مرد پولادین پرداخته است. او حتی قابلیتهای فراطبیعی نداشته و تنها با اتکا به داشتههای انسانیاش به جنگ با قدرتمندترین ابرقهرمان زمین میرود. همین ویژگیهای هم نقش بسزایی در شهرت جهانیاش داشتهاند.
نیکلاس هولت (Nicholas Hoult) جدیدترین نسخه لکس لوتر را به تصویر کشیده و برای اینکار از آثار All-Star Superman، Lex Luthor: Man of Steel و سریال Smallville الهام گرفته است. بازیگران نسبتاً زیادی قبل از هولت نقش مزبور را ایفا کردهاند و به همین دلیل، گروهی از طرفداران طی چند وقت گذشته درگیر این سوال چالش برانگیز بودهاند: کدام یک بهترین پرداخت و عملکرد را داشتهاند؟ از جنبههای مختلفی میتوان این بررسی را انجام داد و قصد داریم در ادامه مقاله، از جنبه وفاداری به کمیک بوکها کندوکاش کنیم.

۱۱- جسی آیزنبرگ
با اینکه فیلمهای اسنایدرورس (Snyderverse) طرفداران خاص خود را دارند، بیشتر طرفداران کمیک بوکهای دی سی بر این باورند که لکس لوتر با نقش آفرینی جسی آیزنبرگ (Jesse Eisenberg) در Batman v. Superman: Dawn of Justice عملکرد قابل قبولی نداشت. به منظور مدرن سازی، آیزنبرگ از چهرههایی مانند مارک زاکربرگ الهام گرفت؛ شخصیتی که قبلاً نقش آن را در فیلم The Social Network ایفا کرده بود. از نظر تئوری، این رویکرد میتوانست لکس را برای مخاطبان امروزی ملموستر کند.
در Batman v. Superman: Dawn of Justice، لکس در پشت پرده نبرد میان دو ابر قهرمان اصلی داستان قرار داشته و امید دارد آنها یکدیگر را از بین ببرند. وقتی این نقشه شکست میخورد، از بقایای ژنرال زاد برای خلق دومزدی (Doomsday) استفاده میکند. در ظاهر، این اقدامات کاملاً با نسخه کمیکی لکس همخوانی دارند. با این حال، اجرای این ایدهها چندان موفق نبود. لکس آیزنبرگ نه از نظر ظاهر، نه شیوه سخن گفتن و نه رفتار، شباهتی به تاجر شیطان صفت و نابغهای که طرفداران در کمیکها به آن عادت دارند، ندارد. او با موهای بلند و رفتارهای عجیب (مثل خوراندن زورکی آب نبات Jolly Rancher به مردان بالغ) بیشتر سردرگم کننده است. متاسفانه نقش آفرینی عصبی و ناپایدار آیزنبرگ همراه با دیالوگهای ضعیف، نتوانست تصویری موفق از لکسی در دنیای مدرن سیلیکون ولی ارائه دهد.
فراتر از انتخابهای بازیگری غیرمتعارف، لکس آیزنبرگ شباهت اندکی به نسخه کمیکی شخصیت دارد. خصومت عمیق او با سوپرمن حفظ شده، اما از ابهت و سنگینی شخصیت اصلی خبری نیست. علاوه بر این، نسخهای که بیشتر شبیه ریدلر (Riddler) است تا لکس لوتر، همخوانی چندانی با سوپرمنِ عبوس و جدی با نقش آفرینی هنری کویل (Henry Cavill) ندارد. البته قرار بود آیزنبرگ بعدها در قالبی نزدیکتر به نسخههای کلاسیک خود بگیرد؛ اتفاقی که در پایان Batman v. Superman: Dawn of Justice با تراشیدن موهای سرش اشاره شد. اما از آنجا که این طرح هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت، تنها حضور لکس آیزنبرگ نه موفق حساب میشود و نه وفادار به کمیک بوکها.

۱۰- تایتوس ولیور
تایتوس ولیور (Titus Welliver) در یکی از قسمتهای سریال Titans نقش لکس لوتر را ایفا کرد. این نسخه از شخصیت به عنوان «تنها کسی که بروس وین از او میترسید» توصیف میشود اما ویژگی مزبور در سریال بطور قابل لمس به نمایش گذاشته نمیشود. در واقع، مشکل اصلی بازیگر نبود، بلکه داستان بود که فرصت چندانی به ولیور نداد تا بتواند در قامت یک شرور ترسناک جلوی دوربین بدرخشد.
لکس در در خط داستانی سوپربوی حضوری سایهوار و تهدیدآمیز داشته و همین موضوع باعث شد که معرفی او و سپس حذف ناگهانیاش در همان قسمت، تا حدی ناامیدکننده باشد. با این حال، ولیور از مدت زمان محدودی که در اختیار داشت بیشترین بهره را برد. نکته جالب در این نسخه، علاقه لکس به برقراری رابطهای شبیه پدر و پسر با سوپربوی بود؛ ویژگیای متفاوت از اغلب نسخههای لایو اکشن دیگر از این شخصیت محسوب میشود.

۹- اسکات جیمز ولز/شرمن هاوارد
نسخه لکس لوتر در سریال Superboy بیشتر شبیه به یک شرور کلیشهای در کمیک بوکهای کلاسیک است. لکس با نقش آفرینی تایتوس ولیور بهواسطه رابطهاش با کانر (سوپربوی) ابعاد انسانیتری داشت اما لکس در Superboy بیشتر یادآور نسخه سادهانگارانه و اغراقآمیز دوران نقرهای کمیکها بوکهاست. با اینکه این شخصیت در سریال توسط دو بازیگر، اسکات جیمز ولز (Scott James Wells) و شرمن هاوارد (Sherman Howard) ایفای نقش شده، نوآوری یا ویژگی برجسته تازهای در او دیده نمیشود.
در سریال Superboy، لکس لوتر شخصیتی است که در کودکی تحت آزار پدر و بیتوجهی مادر قرار گرفته و بعدها برای دریافت پول بیمه، آنها را به قتل میرساند. اگر چنین پیشینهای برایتان آشناست، دلیلش این است که بعدها الهام بخش داستان لایونل لوتر در سریال Smallville شد. در همان ابتدای داستان، لکس عزم خود را جزم کرده تا سوپربوی / کلارک کنت را که در فعالیتهای مجرمانهاش دخالت میکند، از میان بردارد.
علیرغم اینکه نویسندگان در ترسیم شخصیت لکس رویکردی محافظه کارانه در پیش گرفتهاند، هر دو بازیگر توانستهاند فضای کمیک گونه و طنزآمیز آن دوران را بازآفرینی کنند. شاید با گذشت زمان، دیگر بازیگران چهرههای وفادارانهتری را به نمایش گذاشته باشند اما ولز و هاوارد به خوبی نقش یک آنتاگونیست کلاسیک را در قالب فضای اغراقآمیز سریال ایفا کرده و نمایندهی دورهای خاص از تاریخچه کمیکی لکس لوتر محسوب میشوند.

۸- لایل تالبات
زمانی که میخواهیم بازیگران نقش لکس لوتر را از جنبه وفاداری به کمیک بوکها بررسی کنیم، درک زمینه تاریخی هر کدام اهمیت زیادی دارد. در دهه ۱۹۵۰، شخصیت لکس هنوز به تاجر قدرتمند و سردرگم کنندهای که امروزه میشناسیم تبدیل نشده بود و بیشتر به عنوان دانشمند دیوانه و نابغه جنایتکار شناخته میشد. به همین دلیل، نقشآفرینی لایل تالبوت (Lyle Talbot) در سریال Atom Man vs. Superman بازتابی از همین نسخه ابتدایی شخصیت است.
در این سریال، کل نقشه لکس بر پایه ساخت کریپتونایت مصنوعی برای جلوگیری از دخالت سوپرمن در برنامههایش طراحی شده است. بزرگترین تفاوت با منبع اصلی، انتخاب یک هویت دوم با نام Atom Man برای لکس است؛ تغییری قابل توجه اما قابل توجیه در آن دوران. با وجود این تغییر، تصویر کلی از لکس لوتر با نسخه دوران طلایی (Golden Age) کمیک بوکها هماهنگ است. همین تفاوتها با نسخههای امروزی باعث شده تا تماشایش برای طرفداران ارزشمند باشد.

۷- کوین اسپیسی
کوین اسپیسی (Kevin Spacey) را نمیتوان در میان بهترین بازیگران نقش لکس لوتر قرار داد؛ چون عملکرد او در فیلم Superman Returns در بهترین حالت ناامیدکننده و فاقد انسجام لازم بود. برداشت او از لکس تلاشی است برای ترکیب سبک طنزآمیز جین هکمن (Gene Hackman) با لحن تاریکتر و مدرنتر اما نتیجه نهایی ترکیبی ناموزون و ناهماهنگ از هر دو جهان است.
در بازه زمانی بین دوران کریستوفر ریو (Christopher Reeve) و فیلم Superman Returns، دنیای سوپرمن دستخوش تحولات اساسی شد. دوران نقرهای جای خود را به دوران پس از بحران (Post-Crisis) داد و جان بایرن (John Byrne) روایت تازهای از سرگذشت سوپرمن ارائه کرد. بههمراه آن، شخصیتهایی مانند لکس دچار تغییراتی شدند.
علاوه بر اینها، فضای سینمای ابرقهرمانی متحول شده بود. فیلمهایی مانند Batman Begins شخصیتهای کمیکی را با جدیت و عمق بیشتری بررسی میکردند. در این میان، Superman Returns در یک وضعیت مبهم و میانه قرار گرفت؛ به بیان دقیقتر، از یک سو تلاش داشت به فیلمهای کلاسیک سوپرمن وفادار بماند و از سوی دیگر، قصد نوسازی و مدرن سازی آنها را داشت.
لکس لوتر قربانی همین سردرگمی شد. او بار دیگر درگیر نقشهای بیمنطق با محوریت املاک و مستغلات است (همانطور که در نسخه هکمن دیده بودیم) اما این بار با اجرایی کاملاً جدی و فاقد عنصر طنز یا شوخ طبعی. این رویکرد نه تنها انسجام ندارد، بلکه فرصت ارزشمندی را برای خلق برداشتی تازه و تاریک از لکس لوتر یا حتی احیای هوشمندانه سبک کمیک گونه از بین برد.

۶- مایکل کودیتز
مایکل کادلیتز (Michael Cudlitz) در سریال Superman & Lois (که اسپین آفی از دنیای Arrowverse محسوب میشود) جایگزین جان کرایر (Jon Cryer) در نقش لکس لوتر شده است. این نسخه بدون تردید یکی از بیرحمترین و خشنترین برداشتها از شخصیت لکس در آثار لایو اکشن است؛ تا جایی که او در صحنهای تکان دهنده، مقابل چشمان پسر نوجوان سوپرمن قلب او را لگدمال میکند.
از لحاظ وفاداری به کمیک بوکها، اجرای کادلیتز شاید با خط داستانی کلاسیک لکس کاملاً همراستا نباشد اما بخوبی جوهره اصلی شخصیت و انگیزههای بنیادین او را به تصویر میکشد. همانطور که در اغلب نسخهها دیدهایم، او در اینجا ترکیبی از تاجر زیرک و نابغه جنایتکار است. با این حال، منبع نفرتش از سوپرمن در این روایت بیشتر خصومتی شخصی است: لکس، هم سوپرمن و هم لوئیس لین را مقصر دوریاش از دخترش میداند.
در طول حضورش در سریال، کادلیتز لحنی مشابه دیگر نسخههای لکس را حفظ میکند، از جمله استفاده از دومزدی (Doomsday) برای از بین بردن سوپرمن. اما سبک نقش آفرینی او از نظر احساسی و فیزیکی، بیشتر یادآور شخصیت کینگ پین یا همان ویلسون فیسک است؛ شخصیتی آرام، ترسناک و عمیقاً انتقامجو.
با این وجود، سریال Superman & Lois موفق شد ضمن حفظ ماهیت اصلی شخصیت لکس لوتر، مسیری تازه و متفاوت برای او ترسیم کند؛ تلفیقی از عمق شخصی، تهدید ملموس و وفاداری به ریشههای کاراکتر.

۵- جان شی
نسخه مدرن شخصیت لکس لوتر در سریال Lois & Clark: The New Adventures of Superman همچنان عناصری از طنز اغراق آمیز فیلمهای ریچارد دانر (Richard Donner) را در خود دارد اما این لکس در کنار چنین ویژگیای، نقطه مقابل کلارک کنت با بازی دین کین (Dean Cain) هم به شمار میرود. تا جایی که حتی به رقیب عاشقانه او برای لوئیس لین تبدیل میشود. او در این نسخه جذابتر و باوقارتر از برخی برداشتهای پیشین است اما ریشههای دانشمند دیوانه خود را حفظ کرده است.
درست است که این لکس لوتر مو دارد اما ترکیب آزمایشهای علمی عجیب با نقشههای جنایتکارانه بهخوبی نشان میدهد که همچنان با همان شروری طرف هستیم که سالهاست مخاطبان از نفرت ورزیدن به او لذت میبرند. در ابتدا، لکس به دلیل اینکه سوپرمن بارها نقشههایش را ناکام میگذارد، نسبت به او تحقیر و تنفر پیدا میکند. با این حال، چیزی که باعث تضعیف لکس میشود، کاهش تدریجی تمرکز سریال روی او است. پس از اینکه در فصل اول یکی از شخصیتهای اصلی بود، در فصلهای دوم و سوم تنها به عنوان مهمان ظاهر شد.
در قسمتهای بعدی، انگیزه اصلی او برای دشمنی با سوپرمن، به وسواس او نسبت به لوئیس لین تنزل پیدا میکند. با این وجود، جان شی (John Shea) انرژی متفاوتی به لکس میبخشد؛ انرژیای که با فضای کمدی رمانتیک و سبک روایی خاص سریال Lois & Clark کاملاً هماهنگ است و شخصیت را برای همان جهان داستانی خاص، باورپذیر و مؤثر میسازد.

۴- جان کرایر
جان کرایر (Jon Cryer) در سریال Supergirl و دیگر آثار Arrowverse نمونهای موفق از این است که چگونه میتوان نسخه طنزآمیز و کلاسیک لکس لوتر را به شکل موثر و امروزی بازآفرینی کرد. انتخاب او ابتدا با تردیدهایی همراه بود، عمدتاً به دلیل بازی ضعیفش در نقش لنی لوتر (Lenny Luthor) در فیلم Superman IV؛ همچنین کرایر بیشتر به عنوان یک بازیگر کمدی شناخته میشد.
او در سریال در نقش پسر شخصیتی با نقش آفرینی برندا استرانگ (Brenda Strong) ظاهر شد؛ بازیگری که تنها پنج سال از او بزرگتر است. با وجود تمام این عوامل منفی، کرایر موفق شد لکسی بزدل، زیرک و سرگرم کننده ارائه دهد که تهدیدآمیز بودنش، بیشتر از جنس سخت جانی و سمج بودن است تا ترس فیزیکی.
نسخه او از لکس، بر خلاف بیشتر نسخههای سینمایی یا تلویزیونی، فاقد هیبت فیزیکی یا حضور خشن است اما در عوض، ترکیب ماهرانهای از طنز و شرارت را ارائه میدهد. جان کرایر در میان بازیگران Arrowverse به خوبی جایگاه خود را تثبیت کرده و از بازیگران قوی این مجموعه به شمار میآید. به نظر میرسد همکاری گذشتهاش با جین هکمن در فیلم Superman IV، تجربه خوبی برای ایفای این نسخه جدید و تاثیرگذار از لکس بوده است.

۳- جین هکمن
جین هکمن (Gene Hackman) بازیگری توانمند با کارنامهای پُر از نقشهای بیاد ماندنی بود و بیتردید نقش او در قالب لکس لوتر یکی از شاخصترین و ماندگارترین آنها به شمار میرود. در فیلم Superman: The Movie، لکس هکمن شخصیتی مغرور، خودشیفته و البته طنزآمیز است که خود را «بزرگترین نابغه جنایتکار دنیا» مینامد و با طعنه، تحقیر و نیش و کنایه با اطرافیانش رفتار میکند.
با وجود لحن کمدی و سبک اغراقشده شخصیت، لکس هکمن در خودخواهی و بیرحمی کاملاً جدی است؛ او بیهیچ تردیدی حاضر است از موشک برای ایجاد زلزله استفاده کند تا تنها به قطعه زمینی ارزشمند برسد. این خصلت، در فیلمهای Superman II و Superman IV هم ادامه پیدا میکند؛ جایی که او همیشه منافع شخصیاش را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد.
نفرت او از سوپرمن، ریشه در حسادت عمیقی دارد که در تمام اجرای هکمن به وضوح احساس میشود. بهویژه در فیلم نخست. اگرچه این نسخه از لکس، بازتابی از چهره مدرن و پیچیدهی لکس لوتر نیست اما نقش آفرینی هکمن را میتوان به عنوان پل انتقالی بین عصر طلایی و نقرهای کمیک بوکها و دوران پسا بحران (Post-Crisis) در نظر گرفت.
تاثیر اجرای جین هکمن همچنان در نسخههای جدید شخصیت دیده میشود؛ حتی نیکولاس هولت هم برای آماده سازی نقش خود در فیلم Superman از لحن و ویژگیهای بازی او الهام گرفته است. هکمن با ترکیب طنز، تهدید و خود بزرگ بینی، سنگ بنای اصلی شخصیت لکس لوتر در تاریخ سینما را بنا نهاد.

۲- مایکل روزنبام
مثل جین جکمن، مایکل روزنباوم (Michael Rosenbaum) نقش مهمی به عنوان لکس در سریال Smallville ایفا کرد. این بازیگر نخستین کسی نبود که نسخه جوانتر را به تصویر میکشید اما اولین کسی بود که واقعاً به عمق شخصیت لکس پرداخت. نکته جالب این است که نسخه مزبور، داستان پس زمینه والدین سو استفادهگر را حفظ کرد اما با یک تغییر بزرگ: او فردی خودساخته نبود.
یکی از عناصر اساسی در شخصیت لکس مایکل روزنباوم (Michael Rosenbaum) دوستی رو به رشد او با کلارک نوجوان است که بعدها به حسادت تبدیل میشود. سریال Smallville به آرامی و با دقت مسیر سقوط لکس به سوی شرارت را به تصویر میکشد و واقعاً مخاطب را به او علاقه مند میکند. این بدان معناست که حتی در اوج شرارت، شخصیت منفی روزنباوم کوچکترین ذرهای از دلسوزی را حفظ میکند.
همانطور که گفته شد، شخصیت لایونل لوتر از این سریال سرچشمه میگیرد و به عنوان بیتفاوت لکس و یک تاجر قدرتمند به تصویر کشیده شده است. نقش او در داستان ابتدا به عنوان یک شخص عبرت آموز بود اما پس از آن دچار تحول و به متحد کلارک تبدیل شد. محبوبیت لایونل به قدری بود که او به دنیای اصلی دی سی کامیکس هم راه یافت. ایده آشنایی لکس و سوپرمن از دوران جوانی در دوران نقرهای کمیک بوکها ریشه دارد اما Smallville این مفهوم را گرفته و آن را به شکلی گسترده توسعه داده است. همچنین به داستانهای مهم لکس مانند تبدیل شدن او به رئیس جمهور ایالات متحده ادای احترام میکند.
حتی با وجود بسیاری از انحرافات سریال از منبع اصلی، مایکل روزنباوم لکسی خلق کرده است که بطور قابل باوری میتواند دشمن سوپرمن باشد. علاوه بر این، محبوبیت تصویر او باعث تغییر در نحوه شخصیت پردازی لکس و نگرش طرفداران نسبت به او شده است.

۱- نیکلاس هولت
با وجود رقابت شدید، نیکلاس هولت توانست فراتر از انتظارات ظاهر شده و نقش لکس لوتر را به خوبی ایفا کند. شخصیت منفی او سرد، حسود و بیثبات است. این مرد با تمام وجود از سوپرمن متنفر است؛ زیرا حس ناچیز و ناتوان بودن را در او بوجود میآورد. هولت ترکیبی از ویژگیهای شخصیتهایی است که قبل از او این نقش را بازی کردهاند. حسادت او یادآور مایکل روزنباوم است اما در کنار آن طنزی ظریف وجود داردی که برگرفته از جین هکمن است.
در طول فیلم Superman، لکس لوتر هولت به شکل فزایندهای منفورتر شده و در تلاش برای رهایی جهان از مرد پولادین، هر کاری انجام میدهد. او حاضر است برای قرار دادن خود در موقعیت مناسب جهت حذف سوپرمن، تسهیل حمله خصمانه به یک کشور را بپذیرد. او بیگناهان را میکشد و معشوقههای سابقش را در جهانهای کوچک زندانی میکند. نسخه جدید لکس به هیچ وجه اهمیتی نمیدهد که چه کسانی را برای نابود کردن قهرمان و افزایش قدرت خود آسیب میزند. این برایش بسیار آزاردهنده است که جهان سوپرمن را دوست دارد و نه او را. به همین دلیل، این لکس دقیقاً همان کسی است که از صفحات داستان به دنیای Superman پا گذاشته است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید