۵ اتفاق غیرمنطقی فیلم Avengers: Age of Ultron
با وجود محبوبیت زیاد فیلم Avengers: Age of Ultron در دنیای سینمایی مارول، برخی از تصمیمات داستانی همچنان برای طرفداران قابل هضم نیستند و باعث تعجب میشوند.
در میان چهار فیلم اصلی تیم انتقامجویان، «Avengers: Age of Ultron» جایگاه خاصی دارد. هرچند این فیلم از نظر بصری چشمنواز و از نظر اکشن جذاب بود، اما چندین گره داستانی حلنشده و تصمیمهای ضعیف روایی باعث شدند که برخی بینندگان هنوز هم نتوانند با آن ارتباط کامل برقرار کنند. حالا که تقریباً ده سال از اکران فیلم گذشته، همچنان ۵ نکتهی اصلی وجود دارد که درباره فیلم Avengers: Age of Ultron منطقی به نظر نمیرسند و اگر بهتر روایت میشدند، این فیلم میتوانست بسیار تأثیرگذارتر باشد.
۱. اولتران و میزان هوشش با ادعای فیلم هماهنگ نیست
در ابتدای فیلم، تونی استارک و بروس بنر، اولتران را به عنوان یک هوش مصنوعی بسیار پیشرفته طراحی میکنند که قرار است حافظ صلح جهانی باشد. اما وقتی اولتران متولد میشود، مسیرش به سرعت منحرف شده و به دشمن بشریت تبدیل میشود. با این حال، عملکرد او نهتنها به هوش فوقالعاده شباهتی ندارد، بلکه گاهی به تصمیمات یک شخصیت شرور کلیشهای شباهت پیدا میکند.
در دنیایی که تکنولوژی نقش کلیدی دارد، انتظار میرفت اولتران بتواند با اتصال به شبکه جهانی، کنترل سیستمهای دفاعی را در دست گرفته و تهدیدی غیرقابل توقف شود. اما تصمیم او برای بالا بردن یک شهر به آسمان و رها کردنش همچون یک شهابسنگ، بیشتر شبیه به برنامهریزی یک انسان ناآگاه است تا یک ابرهوش مصنوعی.
فیلم میتوانست از پتانسیل عظیم مفهوم «هوش مصنوعی علیه بشریت» استفاده کند تا تهدیدی واقعی و بیوقفه بسازد. اما به نظر میرسد که با هدف زمینهسازی برای تانوس، آگاهانه از این ظرفیت صرفنظر کردهاند. در نتیجه، هوش اولتران یکی از مواردی است که هنوز درباره Avengers: Age of Ultron منطقی به نظر نمیرسد.
۲. مرگ بیمنطق کوئیکسیلور
مرگ پیترو ماکسیموف یکی از بزرگترین شوکهای فیلم Avengers: Age of Ultron بود. این شخصیت که بهواسطه سرعتش شهرت داشت، هنگام نجات هاوکی از گلولهها، خود را فدا کرد و کشته شد. اما سؤال اساسی اینجاست؛ چرا بهجای اینکه جلوی گلولهها بایستد، از سرعتش برای جابجایی هاوکی استفاده نکرد؟
فداکاری او، هرچند احساسی بود، ولی از نظر منطق داستانی بسیار ضعیف طراحی شد. مخاطب باید بپذیرد که ابرقهرمانی با آن سطح از قدرت، در اوج تواناییاش کشته شود؟ این تصمیم بیشتر برای ایجاد شوک احساسی بود تا نتیجهای از روند منطقی فیلمنامه.
همچنین با توجه به اینکه واندا نیز بخشی از قوس احساسی فیلم بود، مرگ پیترو برای برجسته کردن واکنش عاطفی او استفاده شد. اما در نهایت نتوانست منطق روایی را توجیه کند. این یکی از آشکارترین مواردی است که هنوز درباره Avengers: Age of Ultron منطقی نیست.
۳. رؤیای غیرقابل توضیح ثور
یکی از صحنههای گیجکننده فیلم Avengers: Age of Ultron، رؤیای ثور پس از تحتتأثیر قرار گرفتن توسط جادوی واندا است. او پس از دیدن این رؤیا، به درون استخری جادویی میرود و تصاویری از آینده و سنگهای بینهایت را میبیند. اما این صحنه نهتنها زمینهسازی مشخصی ندارد، بلکه به صورت ناقص روایت میشود.
در دنیای سینمایی مارول، این صحنه قرار بود پیشزمینهای برای داستان Infinity War باشد. اما عدم توضیح کافی درباره منبع قدرت آبها، ارتباطش با اساطیر نورس و دلیل ظهور این تصاویر باعث شده این قسمت از فیلم، بیشتر باعث سردرگمی شود تا هیجان.
این مورد هم یکی از نکاتی است که تا به امروز برای بسیاری از مخاطبان روشن نشده و یکی از مواردی است که درباره Avengers: Age of Ultron همچنان بیمنطق به نظر میرسد.
۴. رابطه ناگهانی بلکویدو و هالک
رابطهی احساسی میان ناتاشا رومانوف و بروس بنر از جمله مواردی بود که مخاطبان را غافلگیر کرد. تا پیش از این فیلم، هیچ نشانهای از علاقهی این دو شخصیت به یکدیگر وجود نداشت. اما در Age of Ultron ناگهان میان آنها یک رابطهی عاشقانه شکل میگیرد.
این رابطه نهتنها در ادامهی فیلمها دنبال نمیشود، بلکه حتی در Infinity War کاملاً نادیده گرفته میشود. از طرفی شخصیت ناتاشا همیشه بهعنوان یک مأمور حرفهای و سرد معرفی شده بود و این وابستگی عاطفی ناگهانی با بنر، با گذشتهاش هماهنگ نبود.
برادران روسو نیز بعدها اعلام کردند که تصمیم به حذف این خط داستانی گرفتند، چراکه با مسیر اصلی داستان سازگاری نداشت. در نتیجه، این داستان فرعی بهجای تبدیل شدن به عنصری عمیق در فیلم، به یک نقطهضعف تبدیل شد.
۵. معرفی عجولانهی ویژن
ویژن در بخش پایانی فیلم Avengers: Age of Ultron وارد داستان میشود. نحوهی تولد او از ترکیب بدن طراحیشده توسط اولتران، قدرت ثور و سنگ ذهن بود. اما شخصیت ویژن با اینکه نقشی کلیدی در داستان آینده داشت، بسیار سریع و بدون توضیح وارد ماجرا شد.
یکی از بزرگترین پرسشها درباره این شخصیت، توانایی بلند کردن چکش ثور است. فیلم با نشان دادن این لحظه سعی در القای اعتماد بینندگان به ویژن داشت، اما هیچ توضیح فلسفی یا داستانی درباره این موضوع ارائه نداد. چرا ویژن «شایسته» بود؟ فیلم هرگز پاسخ نمیدهد.
شاید سریال اختصاصی Vision در آینده پاسخی برای این سوالها فراهم کند. اما فعلاً ویژن هم در ردهی همان شخصیتهایی قرار میگیرد که حضورشان در Age of Ultron بیشتر یک تصمیم روایی عجولانه بود تا نتیجهی منطقی از بستر داستانی.
کلام آخر
فیلم Avengers: Age of Ultron با تمام جذابیتهای بصری و شخصیتهای محبوبش، هنوز هم درگیر مشکلات ساختاری و روایتهای ناقص است. از هوش مصنوعی غیرمنطقی اولتران گرفته تا مرگ نابهجای کوئیکسیلور، از رؤیای ثور تا عشق عجیب بلکویدو و هالک، و در نهایت معرفی شتابزدهی ویژن، همگی از عواملی هستند که باعث شدهاند این فیلم نتواند جایگاهی همتراز با سایر آثار تیم انتقامجویان بهدست آورد.
با این حال، Age of Ultron همچنان بخش مهمی از مسیر دنیای سینمایی مارول محسوب میشود و بررسی دوباره آن، نکاتی ارزشمند درباره ساخت داستان در آثار ابرقهرمانی در اختیار مخاطب قرار میدهد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید