معرفی و بررسی بهترین انیمه های تک فصلی
شهابسنگهای دنیای انیمه
بهترین انیمه های تک فصلی مانند شهابسنگهای درخشان، تنها برای لحظهای کوتاه در آسمان دنیای انیمه میدرخشند و سپس ناپدید میشوند، اما خاطرهی آنها برای همیشه در ذهن بینندگان باقی میماند.
در دنیای انیمههای ژاپنی، برخی آثار بهرغم محبوبیت بالا و داستان جذاب، تنها به یک فصل بسنده کردهاند. این انیمهها اغلب با طرحهای نوآورانه، شخصیتهای بهیادماندنی و روایتهای منحصربهفرد توجه بینندگان را جلب میکنند، اما به دلایل مختلف مانند فروش کم محصولات مرتبط، مشکلات تولید یا عدم استقبال کافی از سوی استودیوها، هرگز فصل دوم را تجربه نکردهاند. برخی از بهترین انیمه های تک فصلی پایانی باز دارند که بینندگان را با سوالات بیپاسخ رها میکنند، در حالی که برخی دیگر با وجود پایانبندی نسبتاً کامل، هنوز هم ظرفیت ادامهیافتن را داشتند. هواداران این آثار گاهی سالها در انتظار خبری دربارهی احیای آنها میمانند، اما متأسفانه در بسیاری از موارد، این آرزو هرگز محقق نمیشود. با این حال، همین تکفصلی بودن گاهی به بخشی از جذابیت این انیمهها تبدیل میشود؛ گویی که آنها مانند شهابسنگهای درخشان، تنها برای لحظهای کوتاه در آسمان دنیای انیمه میدرخشند و سپس ناپدید میشوند، اما خاطرهی آنها برای همیشه در ذهن بینندگان باقی میماند.
Terror In Resonance
انیمه فوقالعاده جذاب و دیدنی شناخته شده با نام Terror In Resonance که جایگاهی ویژه در لیست بهترین انیمه های تک فصلی به خود اختصاص داده است، یک انیمه اسرارآمیز است که در خط داستانی آن، دو مرد جوان به نامهای Nine و Twelve حضور دارند. این دو کارکتر، شخصیتهایی هستند که با تهدید و حملات تروریستی، بنیان توکیو را مختل کردهاند. اهداف این دو نفر در ابتدای داستان برای بینندگان روشن نیست و به همین خاطر نیز، کسی نمیتواند با اطمینان خاطر بگوید که این دو کارکتر شخصیتهای شرور و یا قهرمان داستان هستند.
خط داستانی انیمه هیجانانگیز ”ترس در رزونانس” به رابطه پیچیدهای بین تروریستها و مقامات ایمنی عمومی میپردازد و دیدگاهی دقیق و تفکربرانگیز به دلایل پشت اقدامات افراطی ارائه میدهد. به علاوهی همه اینها، در خط داستانی این انیمه به معضلات روانشناختی و اخلاقی شخصیتها نیر پرداخته میشود که جذابیت داستان را دوچندان میکنند. دیدن این انیمه که اثر خارقالعاده دیگری از استودیو ماپا (MAPPA) میباشد، به همه کسانی که تا به امروز آن را مشاهده نکردهاند، به طور قطع، پیشنهاد میشود.
Erased
یکی دیگر از بهترین انیمه های تک فصلی، داستان شناخته شده با نام Erased میباشد. زمانی که یک اتفاق غمانگیز در شرف رخ دادن است، ساتورو فوجینوما (Satoru Fujinuma) متوجه میشود که به چند دقیقه قبل از وقوع آن حادثه بازگشته است. این کارکتر پس از آن حادثه متوجه میشود که توانایی سفر در زمان را دارد؛ اما تنها میتواند چند دقیقه و یا در بهترین حالت، تنها چند روز، به زمان گذشته برگردد. با این حال، او یک روز متوجه میشود که به سال ۱۹۸۸ برگشته است؛ زمانی که او تنها یک دانش آموز دبیرستانی بود.
ساتورو فوجینوما یک راز تاریک را کشف میکند. او به گونهای متوجه میشود که همکلاسی او به مرگ طبیعی جانش را از دست نداده است؛ او در واقع توسط مردی ربوده و کشته شده است. ساتورو سپس پی میبرد که با جثه کوچکی که دارد نمیتواند از دوستش محافظت کند. پس او نیاز دارد که نقشهای هوشمندانه داشته باشد تا به کمک آن بتواند مجرم را بگیرد و جان دوستش را نیز نجات دهد و از کشته شدن او جلوگیری کند. به این ترتیب، او تمام تلاشش را میکند تا راهکاری برای تغییر سرنوشت دوستش بیاید.
Baccano
یکی دیگر از بهترین انیمه های تک فصلی، انیمه بسیار جذاب و دیدنی “Baccano” میباشد که تنها پس از مدت زمان کوتاهی، به صورت گستردهای، نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان شناخته شد. داستان این انیمه در رابطه با دوران طلایی و اوج جرایم سازمان یافته در آمریکا است. این انیمه شامل سه خط داستانی مختلف میشود که همه آنها حول محور باند جنایتکاران و مافیا است.
در انیمه Baccano، هر خط داستانی روایت خانواده مافیایی متفاوتی را بازگو میکند. این انیمه بر اساس رمانی ساخته شده است که موفق به کسب جایزه نوبل شد. وقایعی که در خطوط زمانی مختلف این داستان رخ میدهند، در ابتدا، چه از نظر زمانی و چه از نظر مکانی به نظر میرسند که به یکدیگر مربوط نباشند، اما با پیش رفتن داستان، میتوانیم به این موضوع پی ببریم که همه این وقایع و رخدادها تنها بخشی از یک داستان بسیار بزرگتر است. در این انیمه، موضوعات کیمیاگری، بقا و جاودانگی با مافیاهای قدرتمند جاهطلب که برنامههای پنهان خودشان را در سر دارند، با همدیگر ادغام شدهاند و در نهایت باعث به وجود آمدن یک شاهکار هنری شدهاند.
Parasyte: The Maxim
داستان انیمه محبوب و پرطرفدار Parasyte – The Maxim که به عنوان یکی دیگر از بهترین انیمه های تک فصلی شناخته شده است، متمرکز بر موجوداتی فضایی میباشد که در داستان با نام انگل (Parasyte) شناخته شدهاند. این موجودات قصد از بین بردن همه انسانها و بدست گرفتن کنترل مغزهایشان را دارند تا بتوانند زمین را به کلی فتح کنند.
خط داستانی Parasyte – The Maxim اینگونه آغاز میشود که یک دانشآموز دبیرستانی به نام شینیچی ایزومی (Shinichi Izumi) به صورت تصادفی، اجازه میدهد یک انگل وارد بدنش بشود؛ اما این انگل به جای به دست گرفتن کنترل مغز او، وارد دستش میشود. پس از این اتفاق، زندگی او به کلی دچار تحول میشود. خط داستانی این انیمه شگفتانگیز به گونهای است که شما را به هیچ عنوان خسته نمیکند و باعث میشود بینندگان بخواهند تا دقیقه آخر آن را ببینند تا بتوانند پی ببرند که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد. به علاوه همه اینها، رابطهای که شخصیت اصلی داستان با انگل داخل بدنش شکل میدهد بسیار جالب و دیدنی است.
Cyberpunk: Edgerunners
انیمه «سایبرپانک: اجرانرز» (Cyberpunk: Edgerunners) محصول استودیو تریگر (Trigger) و بر اساس دنیای بازی معروف «سایبرپانک ۲۰۷۷» ساخته شده است. این مجموعه با کارگردانی هیرویوکی ایمایشی (Hiroyuki Imaishi)، خالق آثار پرجنبوجوشی مثل «گورلاگ» و «کیل لا کیل»، توانست در مدت کوتاهی به یکی از محبوبترین انیمههای سال تبدیل شود. داستان انیمه حول محور دیوید مارتینز، نوجوانی فقیر در شهر وحشی نایت سیتی میچرخد. پس از یک تراژدی شخصی، او وارد دنیای خطرناک *«اجرانرز» (مزدوران سایبرنتیک) میشود و با نصب ایمپلنتهای غیرقانونی، خود را به ماشین جنگی تبدیل میکند. در این راه، او با لوسی، هکری مرموز و گروهی از مزدوران خیابانی آشنا میشود که هرکدام تاریکیهای خاص خود را دارند.
سایبرپانک: اجرانرز با ترکیب اکشن خیرهکننده، طراحی هنری منحصربهفرد و موسیقی الکترونیک گیرا، فضایی خفقانآور و در عین حال جذاب خلق کرده است. انیمه بهخوبی مضامینی مانند فساد شرکتی، ازخودبیگانگی انسانی، و هزینههای پیشرفت تکنولوژی را بررسی میکند و در نهایت، بیننده را با یک تراژدی فراموشنشدنی تنها میگذارد. اگرچه این انیمه تنها ۱۰ اپیزود دارد و بهصورت محدود ساخته شده، اما تأثیر عمیقی بر طرفداران ژانر سایبرپانک گذاشته و بهعنوان یکی از بهترین انیمههای نتفلیکس شناخته میشود.
Your Lie in April
یکی دیگر از بهترین انیمه های تک فصلی، انیمه Your Lie in April میباشد که به دلایل بسیاری موفق به جذب بینندگان بیشماری شده است. داستان این انیمه در رابطه با دو نابغه موسیقی به نامهای کوسی آریما (Kousei Arima) و کائوری میازونو (Kaori Miyazono) است. کوسی که پس از مرگ مادرش از اختلال افسردگی رنج میبرد، اشتیاق خود را به نواختن پیانو از دست داده است و از فعالیت در زمینه موسیقی کنارهگیری کرده است. به همین خاطر نیز، او در ابتدای داستان، تنها به عنوان یک دانشآموز دبیرستانی معمولی زندگی خود را سپری میکند که آیندهای نامعلوم در پیش دارد.
کارکتر کوسی زمانی که به طور اتفاقی صدای موسیقی کائوری میازونو را میشنود که با حس بسیار آزادانهای ویولون مینوازد، اشتیاق خود به موسیقی را بار دیگر به دست میآورد. کائوری که یک ویولونیست بسیار غیرعادی و عجیب و غریب است، به کوسی اصرار دارد تا بار دیگر، پیانو بنوازد و او را در نواختن ویولون همراهی کند. مسیری که کوسی برای بهبود یافتن طی میکند، بسیار سخت و طولانی است. اما با این حال، در طول این مسیر، زیبایی، لطافت و شادی را نیز تجربه میکند.
Hellsing Ultimate
قهرمان و شخصیت اصلی انیمه فوقالعاده جذاب و دیدنی شناخته شده با نام Hellsing Ultimate، خونآشامی است که با نام Alucard در خط داستانی این انیمه حضور پیدا میکند. این کارکتر، از رئیس سازمان Hellsing در برابر موجودات فراطبیعی محافظت میکند؛ اما زمانی که به هر دلیلی نتواند و یا نخواهد از قدرتهای خونآشامی خود استفاده کند، با استفاده از اسلحه، در برابر دشمنان خود قرار میگیرد. آلوکارد یک خونآشام فوقالعاده قدرتمند است. این کارکتر با وجود آنکه خود یک خونآشام است، اما با این حال، وظیفه دارد همنوعان و همچنین دیگر موجودات ماوراءطبیعی را از بین ببرد که به هر نحوی صلح جهان را تهدید میکنند.
آلوکارد دارای تعداد زیادی توانایی است که پس از آنکه به سازمان Hellsing پیوست، توسعه نیز یافتند که همین مسئله او را به رقیبی شکستناپذیر تبدیل کرده است. این کارکتر به مدت چندین قرن زندگی کرده و بیشتر سالهای عمرش را درگیر نبرد با موجودات مختلف بوده است. به همین خاطر نیز، او از مهارتهای بسیار سطح بالایی در هنرهای رزمی بهره برده است و از ذهن استراتژیکی نیز برخوردار است که راههای ناممکنی را به نتیجه میرساند.
Death Parade
پس از مرگ، بیشتر انسانها یا به بهشت و یا به جهنم راه پیدا میکنند؛ اما برای تعداد معدودی از افراد منتخب، مرگ باعث میشود که آنها به مکان عجیبی به نام Quindecim راه پیدا کنند. این مکان جایی برای گروههای دو نفرهای است که به صورت همزمان، جان خود را از دست دادهاند.
در مکان شناخته شده با نام Quindecim، یک چهره مرموز وجود دارد که با نام Decim خود را معرفی میکند. این کارکتر در واقع نقش یک داور را برعهده دارد. او کسانی را که در این مکان گیر افتادهاند، مجبور به انجام بازیهای مرگباری میکند تا بتواند با توجه به عملکرد بازیکنان در طی بازی، آنها را مورد قضاوت خود قرار دهد. این بازی تعیین میکند که آیا روحی که در آنجا قرار گرفته است، شایستگی این را دارد که تناسخ پیدا کند و به زندگی برگردد و یا اینکه باید با منتقل شدن به مکانی دیگر، ردی از او باقی نماند. این بازیها، از دارت و بولینگ گرفته تا بازیهای مبارزهای، ماهیت واقعی ارواح آنجا را آشکار کرده و آینده آنها را تعیین میکنند.
Dororo
دورورو (Dororo) یک انیمۀ ژاپنی جذاب و پرکشش است که بر اساس مانگای قدیمی اوسامو تزوکا خلق شده است. این انیمه توسط استودیو MAPPA و تزوکا پروداکشن ساخته شده و در سال ۲۰۱۹پخش شد. داستان آن در دورۀ سنگوکو (دورهی جنگهای داخلی ژاپن) اتفاق میافتد و ترکیبی از عناصر تاریخی، فراطبیعی و اکشن است. دورورو داستان پسری به نام هایاکیمارو را روایت میکند که پدرش، لرد دایگو کاگهمیتسو، برای بهدست آوردن قدرت، بدن او را به ۴۸ شیطان فروخته است. در نتیجه، هایاکیمارو بدون چشم، گوش، پوست و حتی صدایش به دنیا میآید. اما او با شمشیری خاص و ارادۀ آهنین، به جنگ شیاطین میرود تا اندامهای ازدسترفتهاش را پس بگیرد.
هایاکیمارو در راه گرفتن انتقام خود، با کودکی یتیم و خوشقلب به نام دورورو آشنا میشود که همراهی وفادار برای او میشود. سفر این دو، پر از مبارزههای خشن، لحظههای احساسی و کشمکشهای درونی است. هایاکیمارو نهتنها با شیاطین، بلکه با گذشتهی تاریک خود و پدری بیرحم نیز روبهرو میشود. دورورو نهتنها یک انیمۀ اکشن، بلکه داستانی انسانی و تکاندهنده است که مخاطب را تا آخرین لحظه مجذوب خود نگه میدارد. اگر به انیمههای تاریک، تاریخی و پر از هیجان علاقه دارید، دورورو قطعاً گزینهی مناسبی است!
Devilman Crybaby
شیاطین بدون در اختیار داشتن بدن یک میزبان زنده نمیتوانند شکل بگیرند. با این حال، اگر اراده یک فرد به اندازهای قوی باشد، میتواند بر شیاطین غلبه کند و قدرت آنها را از آن خود کند و در نهایت خود نیز، تبدیل به شیطان شود. آکیرا فودو (Akira Fudou) همیشه یک فرد مهربان و ضعیف و بیادعا بوده است. بنابراین زمانی که دوست دوران کودکیاش از او برای کشف شیاطین کمک میخواهد، بدون تردید میپذیرد. جایی که آکیرا به خاطر دوستش در آن حضور پیدا میکند، مکانی است که شیاطین با خونریزی کسانی که در آنجا حضور دارند، سعی در تسخیر روحشان دارند و بدن آنها را به شکل هیولاهای عجیب و غریب در میآورند.
آکیرا در تلاش برای نجات جان بهترین دوستش، ناخواسته با شیطان آمون (Amon) ادغام شده و خود به یک شیطان تبدیل میشود. حال آکیرا قدرت شکست دادن شیاطین دیگر را در دست دارد. به این ترتیب، او به دنبال افراد دیگری مانند خود میرود تا قبل از آنکه همه انسانها توسط شیاطین تسخیر شوند، این موجودات شرور را از بین ببرند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید