فیلم‌های علمی‌ تخیلی
1%
  • 0/10

فیلم‌های علمی‌ تخیلی؛ ۱۰ پایان شگفت‌انگیز در جهان بی‌کران سینما

لحظه‌ی خداحافظی با شگفتی

فیلم‌های علمی‌ تخیلی؛ ۱۰ پایان شگفت‌انگیز در جهان بی‌کران سینما ۰ 5 ساعت قبل سینما کپی لینک

فیلم‌های علمی‌ تخیلی با ترکیب تخیل بی‌حد و مرز، فناوری‌های آینده‌نگر و مفاهیم عمیق فلسفی، به تماشاگران اجازه می‌دهند تا واقعیت را از زاویه‌ای تازه تجربه کنند؛ آن‌ها نه‌تنها سرگرم‌کننده‌اند، بلکه پرسش‌هایی بنیادین درباره ماهیت انسان، سرنوشت تمدن و تأثیر پیشرفت بر اخلاق و احساسات بشری را نیز مطرح می‌کنند.

یک پایان خوب، می‌تواند سرنوشت هر فیلمی را گونه‌ای متفاوت رقم بزند. آثار علمی‌ تخیلی زیادی وجود دارند که با پایان‌های به یادماندنی که داشتند هنوز هم در ذهن مخاطبین وفادار سینما، ماندگار شده‌اند. برخی از فیلم‌های کلاسیک این ژانر، پایانی دارند که از تأثیرگذارترین لحظات تاریخ سینما به شمار می‌آیند. از همان روزهای آغازین سینما، ژانر علمی‌ تخیلی بستری بوده است برای فیلم‌سازانی که می‌خواستند مرزهای تخیل خود را با ایده‌هایی نو گسترش دهند.

اما در پسِ تمام ایده‌های خیالی و جلوه‌های خیره‌کننده، آن‌چه که فیلم‌های علمی‌ تخیلی را ماندگار می‌کند، داستان خوب است. خلق شخصیت‌هایی باورپذیر و روایت داستانی قدرتمند تا آخرین لحظه، اهمیت حیاتی دارد. پایان هر فیلم باید مفاهیم اصلی اثر را تثبیت کند و در عین حال گاهی بیننده را غافلگیر کند، احساساتش را برانگیزد یا حتی گاهی پا را فراتر گذاشته و اشکش را درآورد.

در ادامه با ما همراه باشید تا به معرفی 10 پایان شگفت‌انگیز در دنیای فیلم‌های علمی‌ تخیلی بپردازیم که هنوز هم در تاریخ سینما ماندگار هستند.

۱۰. نابودی (Annihilation)

فیلم نابودی (Annihilation)، شاهکار تامل‌برانگیز الکس گارلند (Alex Garland)، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های فیلم‌های علمی‌ تخیلی قرن بیست‌و‌یکم به شمار می‌آید. در ظاهر، داستان درباره گروهی از دانشمندان است که منطقه‌ای قرنطینه‌شده و مرموز را که بر اثر حضور بیگانگان پدید آمده بررسی می‌کنند، با این وجود در لایه‌های عمیق‌تری از این اثر، مخاطب شاهد پرداخته شدن به موضوعات فلسفی و درونی انسان است.

پیام اصلی این اثر درباره غم، فقدان، و میل بشر به خودویرانگری خطرناکی است که جهان را مورد تهدید قرار می‌دهد. پیچش داستانی فیلم ساده به نظر می‌رسد، اما تأثیرش عمیق و تکان‌دهنده است؛ نمونه‌ای درخشان از اوج دراماتیک بودن در فیلم‌های علمی‌تخیلی مدرن سینمای امروز.

۹. مه (The Mist )

پایان فیلم مه (The Mist)، تفاوت بسیاری زیاد با داستان اصلی، نوشته استیون هاوکینگ (Stephen King) دارد، اما همین تفاوت باعث شده است تا احساسات بیشتری به این اثر اضافه شود. داستان ترسناک و کیهانی کینگ، نمونه‌ای از ترکیب وحشت و فیلم‌های علمی‌ تخیلی است که در عین داشتن کلیشه‌های ژانر، با پرداختن قوی به شخصیت‌ها به سطحی بالاتر می‌رسد. نسخه سینمایی این داستان بدون شک یکی از تاریک‌ترین پایان‌بندی‌های تاریخ سینما را ارائه می‌دهد.

ناامید بودن دیوید، شخصیت اصلی این اثر از تصمیماتی که در زندگی‌اش گرفته است، فیلم را تبدیل به تجربه‌ای دلخراش می‌کند و پایان آن همانند یک شوخی تلخ، مخاطبین را با شوک بزرگی مواجه می‌کند. در حالی‌که داستان اصلی با پایانی مبهم تمام می‌شد، اقتباس فرانک دارابونت (Frank Darabont) پایانی شوکه‌کننده را رقم می‌زند؛ پایانی که در تاریکی‌اش، یکی از جسورانه‌ترین واپسین لحظات در فیلم‌های علمی‌تخیلی و ترسناک به شمار می‌آید.

۸. در ساحل (On The Beach)

در حالی‌که بیشتر آثار دوران طلایی هالیوود سرشار از شور و امید بودند، فیلم در ساحل (On The Beach) اثری متفاوت و تلخ به حساب می‌آمد. این فیلم پساآخرالزمانی در فضایی پس از جنگ هسته‌ای روایت می‌شود و روزهای پایانی چند بازمانده در استرالیا را به تصویر می‌کشد. هر لحظه از این فیلم غم‌انگیز و سنگین است، و همین لحن تیره تا پایان غم‌‌انگیزش ادامه می‌یابد.

پایان این اثر بدون هیچ پیچش داستانی یا معجزه‌ای مورد انتظار، رقم می‌خورد و همین سادگی، قدرت آن را دوچندان می‌کند. در اینجا خبری از نجات قهرمانانه نیست؛ بلکه فیلم مستقیماً با تماشاگر سخن می‌گوید و هشدار می‌دهد از سرنوشتی که بر شخصیت‌ها رفت، درس بگیرد. این اثر کلاسیک یکی از نمونه‌های اولیه در میان فیلم‌های علمی‌تخیلی ضدجنگ است که پیام اخلاقی خود را بدون اغراق بیان می‌کند.

۷. هجوم ربایندگان جسم (Invasion Of The Body Snatchers)

نسخه سال 1978 از فیلم اصلی هجوم ربایندگان جسم (Invasion Of The Body Snatchers) که در دهه پنجاه میلادی ساخته شده بود، چالشی بزرگ برای سازندگان این اثر بود، اما این فیلم موفق شد تا داستان اصلی را به دوران مدرن بیاورد و حتی تاثیرگذارترش کند. همانند نسخه اصلی، فیلم با استفاده از داستانی درباره‌ی همسان‌سازی انسان‌ها توسط موجودات فضایی، مفاهیمی چون از‌دست‌رفتن هویت فردی در جامعه را بررسی می‌کند. این بازسازی با افزودن عناصری از ترس شهری و پارانویای اجتماعی، جایگاه ویژه‌ای در میان فیلم‌های علمی‌تخیلی پیدا کرد.

نکته‌ی درخشان فیلم در تغییر زاویه دید نهفته است؛ برای نخستین بار، مخاطب شخصیت دیگری جز “متیو” با بازی دونالد ساترلند (Donald Sutherland) را دنبال می‌کند، و همین باعث می‌شود پیچش نهایی تأثیری عمیق‌تر داشته باشد. تصویر پایانی فیلم، یکی از ماندگارترین لحظات در تاریخ ژانر علمی‌ تخیلی است؛ پایانی که نه‌تنها شوکه‌کننده، بلکه کاملاً در راستای مضمون اصلی فیلم‌های علمی‌ تخیلی درباره از‌خودبیگانگی و هراس از دست‌دادن انسانیت قرار دارد.

۶. ئی.تی. موجود فرازمینی (E.T. the Extra-Terrestrial)

فیلم ئی.تی. موجود فرازمینی (E.T. the Extra-Terrestrial) ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg)، نه تنها یکی برترین آثار در ژانر خانوادگی است بلکه نمونه‌ای درخشان از فیلم‌های علمی‌ تخیلی در دهه‌ی ۸۰ میلادی نیز به شمار می‌آید. . این اثر که از دریچه‌ی تخیل یک پسر نوجوان روایت می‌شود، در واقع سفری احساسی درباره‌ی رشد، بلوغ و یادگیری ارزش‌های انسانی است. پایان فیلم، هرچند اشک‌برانگیز است، اما معنایی بسیار ژرف‌تر در خود دارد.
الیوت می‌آموزد که باید اجازه دهد ئی.تی. برود، حتی اگر این جدایی قلبش را بشکند. از آن‌جا که محور اصلی داستان میل ئی.تی. به بازگشت به خانه است، پایان فیلم نه یک غافلگیری بلکه نقطه‌ی اوج طبیعی ماجراست. موجود کوچک و دوست‌داشتنی، خانواده‌ای از‌هم‌پاشیده را دوباره متحد می‌کند، و همان غم لطیف در انتها، تعادل احساسی که برای یکی اثر سینمایی لازم است را به وجود آورد و باعث شد ئی.تی. موجود فرازمینی، به یکی از ماندگارترین فیلم‌های علمی‌ تخیلی تاریخ تبدیل شود.

۵. درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine Of The Spotless Mind)

بدون شک هنگامی که نام ژانر علمی‌ تخیلی به گوش می‌رسد، فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine Of The Spotless Mind) جزو اولین آثاری است که به ذهن هر سینمادوستی می‌آید. این اثر یکی از خاص‌ترین فیلم‌های علمی‌تخیلی دهه‌ی ۲۰۰۰ شد. فیلمی که در ظاهر درباره‌ی روشی پزشکی برای پاک‌کردن خاطرات است، اما در عمق خود داستانی لطیف و تلخ از عشق، فراموشی و هویت انسانی را روایت می‌کند.

پس از نزدیک به دو ساعت تجربه‌ی سورئال، صحنه‌ی پایانی فیلم مفاهیم اصلی‌اش را تأیید می‌کند: جول و کلمنتاین دوباره یکدیگر را انتخاب می‌کنند، با وجود آن‌که می‌دانند رابطه‌شان سرانجامی ندارد. این پایان، هم رمانتیک است و هم فلسفی؛ یادآور این پیام عمیق که حتی خاطرات دردناک نیز ارزش حفظ ‌شدن دارند.

۴. موجود (The Thing)

فیلم موجود (The Thing) به کارگردانی جان کارپنتر (John Carpenter)، در زمان اکرانش آنگونه که انتظار می‌رفت مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه یکی از آثار شاخص و تأثیرگذار در ژانر وحشت و فیلم‌های علمی‌ تخیلی محسوب می‌شود. این فیلم با وفادار ماندن به داستان اصلی جان دبلیو. کمپبل، هیولای مصنوعی و ساده‌ی نسخه‌ی دهه‌ی ۵۰ را کنار گذاشت و به‌جای آن، از جلوه‌های ویژه‌ی بسیار واقعی‌تر و شوکه‌کننده‌ای استفاده کرد که هنوز هم در نوع خود بی‌نظیر هستند.

داستان این فیلم، حول محور گروهی از پژوهشگران در جنوبگان می‌چرخد، آنها با موجودی فضایی مواجه می‌شوند که می‌تواند شکل هر موجود زنده‌ای را تقلید کند. در پایان، دو بازمانده از نبرد با این موجود جان سالم به در می‌برند، اما فیلم عمداً سرنوشت نهایی آن‌ها را در ابهام رها می‌کند. همین پایان مبهم و تاریک، تأثیری عمیق بر تماشاگر می‌گذارد.

۳.ورود (Arrival)

فیلم ورود (Arrival) ساخته دنی ویلنوو (Denis Villeneuve)، یکی از به روزترین و در عین حال احساسی‌ترین فیلم‌های علمی‌ تخیلی قرن بیست‌و‌یکم به حساب می‌آید. داستان این اثر درباره‌ی جهانی است که پس از به فرود آمدن سفینه‌های موجودات بیگانه در آستانه‌ی فروپاشی قرار دارد، و زنی زبان‌شناس باید راهی برای برقراری ارتباط میان دو گونه‌ی هوشمند پیدا کند. پیام این اثر که حول محور “زبان، زمان و درک متقابل” است به خوبی برای بینندگان ارائه می‌شود.

برای اثری مانند ارایول، انتظار می‌رفت که پایانی گیج‌کننده داشته باشد، اما در عوض مخاطب با لحظات پایانی تاثیرگذار و روشنی مواجه می‌شود. دکتر بنکس نه‌تنها معما را حل می‌کند، بلکه از مرز زمان فراتر می‌رود و با آگاهی از آینده، سرنوشتش را می‌پذیرد. او تصمیم می‌گیرد مسیر زندگی‌اش را ادامه دهد، با وجود اینکه می‌داند قرار است چه رنج‎‌هایی را متحمل شود.

۲. سیاره میمون‌ها (Planet Of The Apes)

پایان‌های غافلگیرکننده در سینما کم نیستند اما کمتر اثری پیدا می‌شود که واپسین لحظاتش مانند فیلم سیاره میمون‌ها (Planet Of The Apes) ماندگار شود. . این فیلم علمی‌ تخیلی کلاسیک جهانی وارونه را نشان می‌دهد؛ جایی که میمون‌های هوشمند بر انسان‌ها حکومت می‌کنند. پس از پایانی پرهیجان، تماشاگر با یکی از شوک‌آورترین لحظات تاریخ سینما روبه‌رو می‌شود.

یکی از دلایل اصلی شاهکار بودن پایان این فیلم، آن است که مخاطب را به‌تدریج به حقیقت می‌رساند. در صحنه‌ای از این اثر، مجسمه آزادی به نمایش در می‌آید که ویران شده است. مجسمه‌ای که نه‌تنها نمادی تصویری از فروپاشی تمدن بشری است، بلکه هشداری است درباره‌ی سرنوشت انسان.

۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey)

فیلم‌های علمی‌ تخیلی

ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey) به کارگردانی استنلی کوبریک (Stanley Kubrick)، چیزی فراتر از یک فیلم علمی‌ تخیلی معمولی است. این فیلم اثری فلسفی و شاعرانه است که ژانر علمی‌تخیلی را وارد عصری تازه‌تر کرد. روایت فیلم، سفری است از آغاز بشریت تا آینده‌ای دور، جایی که “مونولیت‌های بیگانه” مسیر تکامل انسان را شکل می‌دهند. با چنین مفهومی انتزاعی، طبیعی است که پایان فیلم نیز به همان اندازه رازآلود و بحث‌برانگیز باشد.

با وجود اینکه از پایان این اثر بیش از پنجاه سال است که می‌گذرد، اما هنوز هم منتقدان و فیلسوفان زیادی راجع به آن حرف می‌زنند. بیشتر این افراد، فیلم ادیسه فضایی را نمادی از ” گام بعدی انسان در مسیر تکامل” می‌دانند. تصاویر رویایی که شامل انفجار رنگ‌ها است، در پایان یک تجربه بی‌نظیر را می‌آفریند که جوهره‌ی اصلی کل فیلم را در یک تصویر خلاصه می‌کند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments